به گزارش ایکنا؛ سومین جلسه تفسیر قرآن امام موسی صدر با ارائه شریف لکزایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، شب گذشته، 8 اردیبهشتماه به صورت مجازی برگزار شد که در ادامه متن آن را میخوانید؛
موضوع جلسه، تفسیری است که امام موسی صدر از آیه «بسم الله الرحمن الرحیم» ارائه میدهد. او در ابتدا و قبل از اینکه به بحث خود آیه بپردازد، یک مقدمهای مطرح میکند و گویا در مجلسی که صحبت میکند، علامه «شیخ علی الزین» سخنانی در مورد آیه اکمال دین ایراد کرده که بحث نعیم را به ولایت اهل بیت(ع) و علی(ع) تفسیر کرده است. مقدمه ایشان بر این اساس که با توجه به تفسیری که علی الزین نسبت به آیه اکمال دارد و اتمام نعمت را به علی(ع) و ولایت اهل بیت(ع) منطبق میکند است، ایشان بحث مهمی را مطرح میکند و میگوید گونههای تفسیری مختلفی داریم که یکی از آنها تفسیر قرآن بر مبنای روایات است.
مستحضرید که تفاسیری داریم که نگاههای فلسفی در آن غلبه دارد و تفسیر ملاصدرا به این صورت است. یا بخشی از مباحث علامه طباطبایی تفسیر فلسفی است. همچنین تفسیری که امام خمینی دارند بیشتر فلسفی و عرفانی است و گونههای دیگری هم داریم. برای نمونه کشف الاسرار یک تفسیر ادبی و عرفانی است و آنجا «بسم الله الرحمن الرحیم» را در 113 سوره، به نحو خاص ترجمه کرده و بسیار عمیق و زیبا است.
ایشان بر مبنای آنچه علی الزین گفته، میگویند برخی از روایات، مصداق تعیین کردهاند. مثلا در آیه «وَزِنُواْ بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقِیمِ»، گفتهاند که مراد علی(ع) است که فرمودند با ترازوی درست وزن کنید و این میزان امام علی(ع) است. اینجا ایشان نکته مهمی را دارند که آیه نمیخواهد مصداق را به تنهایی فقط امام علی(ع) قرار دهد، بلکه آیه یا روایت که به امام تطبیق داده شده، دارد میزان آن انسان کامل را میگوید که علی(ع) میزان انسان کامل است و اگر بخواهیم که انسانیت را بشناسیم و انسانی که در همه صفات و ویژگیها به خدا نزدیک است را بفهمیم، امام(ع) این میزان است و ایشان میگوید وجه انحصاری ندارد که این را فقط به امام(ع) منحصر کنیم.
بر همین اساس، روایتی را نیز از علی(ع) نقل کرد که فرمودند نشانه مومن دو چیز است؛ یکی اینکه پایبند به اوقات نماز است و یکی هم احسان به برادر مومن دارد و از این منظر، این نگاه را مطرح میکند که در مورد معنای نعیم که علی الزین موضوع بحثش بوده، امام علی(ع) نعمت تمام و کامل است و کاملتر از ایشان مصداقی نداریم، اما دیگران نیز میتوانند تا حدی به آن نزدیک شوند. بنابراین نعمت تمام و کامل، ولایت علی(ع) است و ایشان بحث آقای الزین را تکمیل میکند. اما اینکه چرا تمام شدن نعمت و رضایت پروردگار در اینجا مطرح شده، میگویند به خاطر خود معنا و نقش ولایت است. ایشان در جاهای دیگری در مورد معنای ولایت و تلقی که از آن است صحبت میکند که در اندیشه سیاسی امام موسی صدر به صورت تفصیلی در یک فصل آن را بحث کردهام.
ایشان میگویند، امامان برای ژرفا بخشیدن به اندیشه مسلمانان و تلاش برای فهم مطالب تازه از قرآن از این اسلوب پیروی کردهاند. یعنی در برخی از آیات که مصداق را بزرگان قرار دادند، برای این است که الگوهایی برای ما ایجاد کنند که این بخش مقدمه امام موسی صدر است که بحث مهمی را مطرح کرده است.
ایشان در این بخش، عمده بحث را به خود «بسم الله» گذاشته و در آخر در حد چند سطر کوتاه، به بحث رحمانیت و رحیمیت نیز اشاره میکند و عمده بحث «بسم الله» است. «بسم الله» یعنی خدا است که کار را انجام میدهد و ما امین و جانشین خدا در انجام کار به صورت مستقیم هستیم و مباشر مستقیم ما هستیم و ما داریم به نیابت از طرف خداوند این فعالیت را میکنیم. به همین مناسبت ایشان بحث خود دین را مطرح میکند و اینکه دین بنا بر تفاسیر دینی، برخاسته از فطرت است و بشر بر حسب فطرت خودش به سوی خدا هدایت شده است، اما در مواقعی نیز همین باعث شده که بشر به انحراف هم کشیده شود و به سمت عبادت چیزهایی برود که خداوند نیستند.
میگوید برخی شاید این تعبیر را دارند که بشر به خاطر ترس خود به خدا پناه برده، اما میگوید به لحاظ علمی درست نیست و علم امروز ثابت میکند که بشر به دلیل ترس و مصلحتسنجی خودش به سمت دین نرفته، چون وقتی هراس در دل بشر است، چطور میتواند به سمت او برود. لذا امر فطری بوده و بعداً به انحراف رفته است. ایشان میفرماید که یافتههای باستانشناسان نشان میدهد که بشر از ابتدا به خدای واحد ایمان داشته است. علم نیز ثابت میکند که بشر قبل از اینکه دچار هراس شود، به سمت خدا حرکت کرده و خدا را میشناخته و از این حیث، در مواقع بحرانی به سمت خدا روی میآورد.
بنابراین نتیجه ایشان از این بحث، تربیتی و اجتماعی است که شناخت خدا مقدم بر ترس و ناتوانی است، اما در طی تاریخ و دورانهای مختلف، فرمودند که دین تکامل یافته و صورتهای مختلفی به خدا داده شده است و میگویند در برخی از ادیان خدا به مثابه یک پادشاه جبار شمرده شده است و یا به مثابه پدر شمرده شده است که اینها در تکامل دین بوده که اتفاق افتاده و صورتهای مختلفی از خدا توسط بشر ترسیم شده است.
بشر خدا را آنطور که تصور میکرده، ترسیم کرده است. به همین ترتیب ایشان روی خود «الله» متمرکز میشود که «الله» مهمترین کانون توحید تلقی میشود و اساسیترین مفهوم در فضای دینورزی است که قرآن، خالق هستی را «الله» فرض میکند و در مفهوم اسلامی و معاصر میفرمایند که این «الله» در اوج اندیشه بشری است و همه صفات خدا در «الله» یکجا جمع شده است و به این معنا است که ای بشر، هر آنچه از کمال میخواهی تصور کن که این کمال را با بالاترین درجههای آن در «الله» میبینی.
در ادامه هم نکات بیشتری در مورد این بحث مطرح میکند. حتی در مورد کرات آسمانی بحث میکند که با توجه به بینهایتی که در آنها است و علم جدید هم نمیتواند نهایت این اشیاء را ببیند، این «الله» به این معنا است که خداوند بزرگتر از آن است که به وصف درآید و ایشان قلب مومن را عرش الهی میداند.
نتیجه تربیتی که امام موسی صدر میگیرد، این است که آنچه انسان در آنها نقص دارد، با خدا تکمیل میشود و با این «الله» تکمیل میشود و یک تفسیر مهمی ارائه میکنند که از حیث اجتماعی اهمیت دارد که هر عملی که از انسان سر بزند، اگر برای خدا باشد، انسان را به خدا میرساند. ایشان میگویند که «بسم الله» یعنی اگر انسان اقدام به کاری کند و یا در راهی تلاش کند یا قدم در راهی بگذارد با تکیه بر این موجود بزرگ است و این تاثیر را در زندگی خود میبیند که چقدر اثرگذار است و میگوید وقتی روز و شب و تلاش و سفر و ... را با «بسم الله» آغاز میکنیم، رستگار خواهیم شد.
انتهای پیام