به گزارش ایکنا، مرتضی خاتمیخوانساری، قرآنپژوه، شب گذشته، 16 اردیبهشتماه، در برنامه تلویزیونی «سوره» به بحث در مورد رابطه انسان با خدا پرداخت که در ادامه میخوانید؛
در یکی از جنگها که به پیامبر(ص) سخت میگذشت و جوشن پوشیده بودند، جبرئیل دعای جوشن کبیر را آورد که عین قرآن کریم از آسمان نازل شده است. با اینکه اگر پیامبر(ص) هم میفرمود فرقی نمیکرد، اما آن را جبرئیل آورد. هزار اسم خدا در این دعا وجود دارد. اسم اصلی خدا «الله» است، اما بقیه صفت فعل هستند. مثلاً رحمان به دلیل رحم خداست، اما این صفتهایی که در هزار اسم خدا آمده، افعال الهی است و نسبت به همه مخلوقات نیز انجام میشود.
مخلوقات مخلوق هستند و خدا نیز در خلقت آنها درست عمل کرده است. آن اسامی فعل به ما که میرسد به تناسب افعال ما، تمامش در ما محقق میشود، اما به شرط اینکه آنها را فرابگیریم. وصی سلیمان که تخت ملکه را آورد و با اسم اعظم الهی این کار را کرد، گفت این از فضل خداوند است. ما هم این عبارت از آیه را مینویسیم و در اتاقمان میگذاریم، اما دنباله آن را هم باید بنویسیم که فرمود، این فضل برای این است که من را آزمایش کند و ببیند که شاکر هستم یا کافر.
بنابراین خدا اینها را داده تا امتحان کند. خداوند به تناسبت، همهجا کارهایش را میکند و خدا در هر چیزی بهترین است و ما هستیم که مثبت و منفی میشویم و اگر خوب عمل کنیم وضعیت بهتری هم خواهیم داشت. خداوند در مورد ایوب فرمود که او بنده نیکویی بود و همین طور در مورد دیگران که مسیر درستی را انتخاب کردند.
یک وقت سلیمان به پسرش گفت که این محبتهایی که بین مادر و فرزند میبینی و یا بین مؤمنین میبینی آثار رحمت الهی است. خدا رحمتش را این طور نشان میدهد. قرآن هم فرمود که به آثار رحمت الهی بنگرید. حیوانات نیز بههم ترحم دارند و این ترحم را خدا گذاشته است. اینها صفت فعل است. اینها همهجا وجود دارد و مخلوقات روی حساب مخلوق بودن درست خلق شدهاند و خدا هم فرمود انسان را در احسن تقویم خلق کردیم، این یعنی همه را در این حال خلق کردیم و این آقا میتواند تا مقام پیامبر(ص) بالا برود، ولی خودش نمیرود و به همین دلیل است که در قیامت حسرت میخورد.
خدا برای همه برنامه هم گذاشته است، اما اختیار خود انسانها مطرح است که کدام را انتخاب کنند. در روایتی است که خدا برای هر انسانی آن قدر خدایی میکند که گویا جز این مخلوق، مخلوقی ندارد؛ یعنی امکانات و نعمتهایش را به او میدهد. اگر این کار را نکند که ظلم است و خدا میخواهد که انسانها به خوبیها برسند.
حسرت انسان در روز قیامت این است که میتوانست علی(ع) شود، اما نشد. هر امکاناتی که برای امیرمؤمنان(ع) داده برای دیگران هم داده است، ولی خودمان جلو نمیرویم. برای ابراهیم(ع) فراهم کرد و جلو رفت، یک نفر هم مانند چنگیز مغول شد و جلو نرفت. خدا اراده دارد که هر زنی تا مقام فاطمه(س) در بهشت برود و وسایلش را فراهم میکند، اما خود این فرد نمیرود. البته جلوی منفیها هم باز است. حضرت علی(ع) نیز بر سلامت دینش خوف دارد. همه این اختیار را دارند و خدا هم برای همه وسیله میسازد. بنابراین خدا از کسی کم نمیگذارد. اگر خودمان نرفتیم گردن او نگذاریم. اصحاب میمنه که در بهشت هستند نیز سابقون دارند که سبقت گرفتند، چه اینکه الان شاگرد اول خلقت امام زمان(عج) است.
امام صادق(ع) فرمودند که دین جز حب و بغضها نیست و قرآن هم فرمود مؤمنون کسانی هستند که به خداوند شدیدترین مراتب حب را دارند؛ لذا باید خودمان را طوری تربیت کنیم که به خدا بیشترین دوستی را داشته باشیم و کینه و دشمنیها نیز به خاطر خدا باشد. در یک جلسهای بحث میکردم و یک نفر که نشسته بود، هنگامی که بحث علی(ع) و پیامبر(ص) مطرح شد، گفت آقا نمیشود حضرت علی(ع) را بیشتر از پیامبر(ص) دوست داشته باشیم؟ گفتم این کفر است. چراکه خدا پیامبر(ص) را بیشتر از علی(ع) دوست دارد.
امام حسن(ع) در دنیا و آخرت مقامش بالاتر از امام حسین(ع) است. روایتی دیدم که امام زمان(عج) هفتمین شخصیت بهشت است و این یعنی در چهارده معصوم، هفت نفر جلوتر از ایشان هستند، اما خودشان این مقامات را کسب کردند و زحمت کشیدند. ما هم همین طور و باید خودمان کسب کنیم و جلو برویم.
صفاتی که خدا دارد عین حکمت و مصلحت است. وقتی که خدا میفرماید، مردان قوّام زنان هستند؛ یعنی خدا فضیلتی داده که رجال قوام باشند، تمام اینها روی حساب و کتاب است. ترس، امید و ... چیز خوبی است و هر کدام در جای خود خوب هستند و ما نیز باید تربیت شویم که هر کدام را درست استفاده کنیم. مثلاً ترس اگر بیشتر شود، جبن است و خوبی نیست و باید صفتها را به همان میزان که خدا دوست دارد، جلو ببریم.
مثلاً در مسائل مالی بخل خوب نیست؛ لذا باید ببینیم هر چه دستور است را انجام دهیم. باید تربیت شویم و بر اساس دستورات شرع جلو برویم. این چهارده مصعوم(ع) الگو هستند و چراغهای پیش روی ما محسوب میشوند که نباید از آنها جلو زد و نه باید از آنها تاخر پیدا کرد.
انتهای پیام