شروط رسیدن به اطاعت حقیقی
کد خبر: 3898343
تاریخ انتشار : ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۲:۰۲
آیت‌الله‌ا‌لعظمی مدرسی مطرح کرد؛

شروط رسیدن به اطاعت حقیقی

مرجع تقلید شیعیان در کربلای معلی گفت: انسان برای اینکه به اطاعت حقیقی برسد باید دو مرحله را بگذراند. مرحله اول تسلیم است؛ به این معنا که انسان باید کبر، غرور، خودخواهی، حسد و دیگر رذایل را کنار بگذارد و تسلیم محض خداوند شود و بعد این اطاعت باید تحول پیدا کند و در کل وجود انسان ظاهر شود.

به گزارش خبرنگار افتخاری ایکنا، آیت‌الله‌ا‌لعظمی سیدمحمدتقی مدرسی، از مراجع تقلید شیعیان در کربلای معلی، 22 اردیبهشت‌ماه در ادامه جلسات تفسیر سوره ابراهیم که از برنامه «زلال سخن» شبکه سه سیما پخش شد، با اشاره به آیه 28 این سوره مبارکه که خداوند می‌فرمایند «أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْرًا وَأَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ»، به تشریح موضوع نعمت‌الله پرداخت و ولایت‌الله را صراط مستقیم و نعمت الهی دانست.

مرجع تقلید شیعیان در کربلا گفت: خداوند در آیه 28 سوره مبارکه ابراهیم می‌فرماید «أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْرًا»، آیا نمی‌بینید کسانی که به نعمت الهی کفر ورزیدند؛ تجلی «نِعْمَتَ اللَّهِ» در پیغمبر(ص) و اولیایی است که بعد از پیغمبر(ص) تا امروز مشخص شده است. حال بعد از پیامبر(ص) با این «نِعْمَتَ اللَّهِ» چه کردند و برخی چگونه به آن کفر ورزیدند و سراغ دیگری رفتند. برخی از مفسران درباره «بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْرًا» گفتند که نعمت را به کفر تبدیل کردند. شاید این تفسیر صحیح باشد اما چیزی که من بیشتر به آن معتقد هستم این است که آن‌ها نعمت خدا را کنار گذاشتند و کافر شدند.

آیت‌الله مدرسی اظهار کرد: مراد از نعمت در روایات ما و بقیه مذاهب، نعمت پیغمبر(ص)، اهل بیت(ع) او و راه الهی است. حال کسانی که آن روز نعمت خدا را کنار گذاشتند، که بودند؟ در برخی تفاسیر آمده که «الأفجران من قریش» دو قبیله بنی مغیره و بنی‌امیه از فاجر‌ترین و بدترین قبایل قریش بودند. رهبران قبیله بنی مغیره در بدر کشته شدند و از بین رفتند، اما رهبران بنی‌امیه ماندند که در مقابل پیغمبر(ص) ابوسفیان بود، در مقابل امیرالمؤمنین(ع) و امام حسن(ع) معاویه بود و در مقابل امام حسین(ع) یزید بود. در پایان این آیه خداوند می‌فرماید «وَأَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ» اینها که پیغمبر(ص) را قبول نکردند، رهبران و بزرگان قوم و قبیله خود بودند که نه تنها خودشان بلکه همه قبیله خود را به هلاکت انداختند.


ایمان؛ باوری عمیق در وجود انسان


وی در تعریف ایمان، گفت: ایمان نه فقط شناخت بلکه باور است و باور به این معناست که کل وجود انسان در قالب ایمان خلاصه شود، یعنی رفتار، کردار و حتی پندار انسان با ولایت‌ الله وفق بخورد. بنا بر آیه پنجم سوره مبارکه طه «الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى» خدای سبحان و تعالی همان بخشنده‌ای است که بر عرش مسلط است و خلقت و تقدیر و تدبیر در آن در دست اوست.
 
معظم له بیان کرد: اگر ایمان آوردن را فقط بسنده به شهادتین کنید، بدانید که از حقیقت خیلی دور خواهید شد. ایمان باید در وجود ما تجلی کند و زمانی ایمان در وجود انسان تجلی می‌کند که انسان مطیع پیغمبران الهی باشد؛ چون خداوند سبحان و تعالی هدایت مردم را به پیامبرانش تفویض کرده و به مردم فرموده است که از آن‌ها اطاعت کنند.

بیشتر بخوانید:

مفسر تفسیر هدایت اظهار کرد: اطاعت بسیار سخت است؛ برای اینکه انسان به اطاعت حقیقی برسد باید دو مرحله را بگذراند. مرحله اول در اطاعت، تسلیم است؛ به این معنا که انسان باید کبر، غرور، خودخواهی، حسد و دیگر رذایل را کنار بگذارد تا بتواند به این مرحله برسد. آنچه سبب شد امت‌های ضاله به خاطر کبر از اطاعت انبیاء(ع) سرپیچی کنند، این بود که گفتند این پیامبران هم یک انسان مثل ما هستند و آن‌ها پول و ثروت هم ندارند، پس چرا باید از آن‌ها اطاعت کنیم، پس از چنین شخصی که مثل ماست اطاعت نمی‌کنیم.

وی ادامه داد: کبر ابلیس را به جایی کشاند که از رحمت الهی دور شد و گفت خدایا اگر مرا از سجاده بر آدم معاف کنی، من چهار هزار سال بر تو عبادت می‌کنم، و این‌چنین گفته شده که خداوند هم فرمود من عبادت نمی‌خواهم من اطاعت می‌خواهم. اینکه کسی بگوید من از فرد دیگر بهتر هستم و یا اینکه شیطان بگوید من از آتش خلق شده‌ام و آدم از خاک خلق شده است، این پیچ خطرناکی است که انسان را از قله معرفت به دره شقاوت می‌فرستد و سقوط می‌کند.


تجلی ولایت الله در انسان


آیت‌الله‌العظمی مدرسی گفت: آن چیزی که خدا برای ما واجب کرده این است که ولایت الله باید در انسان تجلی کند، که انسان در مرحله اول این تجلی بتواند از این خاک ریز کبر، غرور، خودخواهی بگذرد و تسلیم محض خداوند شود. بعد از این تجلی باید این اطاعت تحول پیدا کند و در کل وجود انسان ظاهر شود.

مرجع تقلید شیعیان در کربلا بیان کرد: شناخت ما از عالم هستی خیلی کم است؛ شاید بعضی از مسائل را بدانیم اما عالم هستی خیلی پیچیده‌تر از آن است که ما فکر می‌کنیم به همین دلیل در این عالم پیچیده بدون راهنما نمی‌توانیم زندگی کنیم و در این راه پیغمبران الهی بهترین راهنمای بشر هستند و بنا به دستور خداوند باید از آن‌ها اطاعت کنیم که در صورت عدم آن دچار دو اشتباه می‌شویم؛ اول اینکه از امر خدا در اطاعت پیغمبران الهی سرپیچی کرده‌ایم و یاغی‌گری را پیشه خود کردیم، و دوم اینکه به سعادت ابدی نمی‌رسیم.


چگونه به صراط مستقیم برسیم و این صراط کجاست؟


وی گفت: مهمترین محور تمام قرآن، سوره حمد است و محور این سوره، آیه ششم است که خداوند می‌فرماید «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ»، ما هر روز و شب در نماز این آیه را بعد از حمد و ثنای الهی و پناه بردن به خدا می‌خوانیم و بعد از آن درخواست راه هدایت و صراط مستقیم را داریم. حالا این چه صراط مستقیمی است که ما هر روز آن را در نماز از خدا درخواست داریم؟ خداوند در آیاتی از سوره نساء بسیار واضح این صراط مستقیم را مشخص کرده است «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِیطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ...»(آیه 64/ سوره نساء) و هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر آنکه به توفیق خدا از او اطاعت شود.


سه دلیل اطاعت از پیامبران الهی


معظم له اظهار کرد: در اطاعت کردن و تسلیم پیامبران شدن سه دلیل است؛ در ادامه آیه 64 سوره نساء خداوند می‌فرماید «وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمًا» و اگر آنان هنگامی که با ارتکاب گناه به خود ستم کردند، نزد تو می‌آمدند و از خدا آمرزش می‌خواستند، و پیامبر هم برای آنان طلب آمرزش می‌کرد، یقیناً خدا را بسیار توبه‌پذیر و مهربان می‌یافتند.

وی افزود: یکی از دلایل اطاعت از پیامبران الهی این است که پیامبران واسطه فیض الهی هستند، از این جهت مردم پیامبر(ص) را واسطه و وسیله فیض قرار دهند و بدانند که رحمت الهی اول به پیامبر(ص) نازل می‌شود و بعد به ما می‌رسد و او شفیع است. روایت بسیار زیبایی از پیغمبراکرم(ص) به این مضمون نقل شده که آن دعایی که مردم می‌کنند، یک جایی گیر می‌کند و بالا نمی‌رود مگر اینکه صلوات بفرستند، تا آن دعا بالا برود.

مفسر تفسیر هدایت گفت: خداوند در آیه 35 سوره مائده می‌فرماید « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‌‌ايد از خدا پروا كنيد و به او توسل و تقرب جوييد و در راهش جهاد كنيد باشد كه رستگار شويد»؛ پس اگر فلاح و رستگاری را می‌خواهید به صراحت در این آیه سه راه وجود دارد که اول تقواست، دوم وسیله است که پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) او هستند و سوم هم جهاد در راه خداست.

وی ادامه داد: دوم کسب تکلیف با پیامبر(ص) در اختلافات است؛ خداوند در آیه 65 سوره نساء می‌فرماید «فَلَا وَرَبِّكَ لَا یؤْمِنُونَ حَتَّىٰ یحَكِّمُوكَ فِیمَا شَجَرَ بَینَهُمْ ثُمَّ لَا یجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَیتَ وَیسَلِّمُوا تَسْلِیمًا»، به پروردگارت سوگند که آنان مؤمن حقیقی نخواهند بود، مگر آنکه تو را در آنچه میان خود نزاع و اختلاف دارند به داوری بپذیرند؛ سپس از حکمی که کرده‌ای در وجودشان هیچ دلتنگی و ناخشنودی احساس نکنند، و به‌طور کامل تسلیم شوند.

آیت‌الله مدرسی بیان کرد: اطاعت به این مفهوم است که اگر آن‌ها اختلافاتی به هر دلیلی بین خود داشتند، باید خدمت پیغمبر(ص) بیایند و از ایشان کسب قضا و حکم کنند که چه باید بکنند و بعد از قضاوت نباید حتی در دل‌شان چیزی باشد که به خدا سوگند آن‌ها به درجه ‌ایمان نخواهند رسید مگر اینکه آن‌ها در مسائل اختلافی بین خودشان با تو کسب تکلیف و قضاوت کنند و کاملاً از نظر علمی و قلبی تسلیم پیغمبر (ص) باشند که این شرط دوم اطاعت بود.

وی افزود: شرط سوم اطاعت این است که در آیه 66 سوره نساء خداوند می‌فرماید «وَلَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَیهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ أَوِ اخْرُجُوا مِنْ دِیارِكُمْ مَا فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِیلٌ مِنْهُمْ»، و اگر بر آنان مقرر می‌کردیم که خودکشی کنید، یا از دیار و کاشانه خود بیرون روید، جز اندکی از آنان انجام نمی‌دادند. اگر در این حکم و قضاوت به آن‌ها گفته شد که خودتان را بکشید؛ شاید این خودکشی مفهوم دیگرش این باشد که آنهایی که با شما مشاجره و جنگ کردند، آن‌ها را بکشید و شاید اینکه آن‌ها را از شهر خود بیرون کنید، اما خیلی کم هستند افرادی که ادعای ایمان آورده باشند و به این حکم و قضاوت پیغمبر(ص) عمل کنند. و  بعد خداوند می‌فرماید «وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا مَا یوعَظُونَ بِهِ لَكَانَ خَیرًا لَهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِیتًا» و اگر آنچه را که به آن پند داده می‌شوند عمل می‌کردند، مسلماً برای آنان بهتر و در جهت تثبیت ایمان و استواری قدم، مؤثرتر و قوی‌تر بود. اگر این کار را انجام دهند و اطاعت کنند، بهتر است.


پاداش اطاعت‌کنندگان از دستور الهی


معظم له اضافه کرد: خداوند در آیه 67 سوره مبارکه نساء می‌فرماید «وَإِذًا لَآتَینَاهُمْ مِنْ لَدُنَّا أَجْرًا عَظِیمًا» و ما نیز در آن صورت آنان را به‌طور یقین پاداشی بزرگ می‌دادیم. و اگر اطاعت کردند که آنجاست که ما اجر عظیم را به آن‌ها می‌دهیم و به آن صراط مستقیمی که در سوره حمد می‌خوانید، خواهید رسید. اینجا است که می‌فرماید «وَلَهَدَینَاهُمْ صِرَاطًا مُسْتَقِیمًا»(آیه 67 / سوره نساء) و بی‌شک آنان را به راه راست هدایت می‌کردیم.

آیت‌الله‌العظمی مدرسی بیان کرد: در سوره حمد بعد از درخواست صراط مستقیم می‌فرماید «صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ»، از خدا می‌خواهیم ما را به راه کسانی هدایت کند که به آن‌ها نعمت داده است. حالا این «صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ» چه کسانی هستند؟ که خداوند خیلی واضح در آیه 68 سوره نساء می‌فرماید «وَمَنْ یطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَٰئِكَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیهِمْ مِنَ النَّبِیینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِینَ ۚ وَحَسُنَ أُولَٰئِكَ رَفِیقًا»، و آنان که اطاعت خدا و رسول کنند، البته با کسانی که خدا به آن‌ها لطف فرموده یعنی با پیغمبران و صدیقان و شهیدان و نیکوکاران محشور خواهند شد، و اینان نیکو رفیقانی هستند.  در این آیه خداوند بیان می‌کند آن صراط مستقیم، کسانی که به آن‌ها نعمت داده راه پیغمبران، صدیقان، شهیدان و نیکوکاران است.

وی گفت: این معنای طاعت و ولایت الهی است که در شخص پیغمبر اکرم(ص) و بعد از ایشان در اهل بیت(ع) به حق حضرت تجلی می‌کند و نمی‌شود که در تاریخ روزی باشد و ولایت نداشته باشیم. هر روز به گونه‌ای وسیله این ولایت تجلی می‌کند و خیر هم در همین است.

امیرمحسن سلطان احمدی
انتهای پیام
captcha