از گذشته تاکنون یهودیان همچنان در انتظار منجی و مسیحای خود، به امید برپایی حکومت جهانی به سر میبرند. در حدود صد سال پیش، متفکران یهود این انتظار را بیثمر و درمان بدبختیهای یهود را در یک دولت مستقل دانستهاند و برای پایان دادن به وضع موجود خود به پا خاسته و برای غصب فلسطین و تأسیس مکتب صهیونیسم اقدام کردند. بریتانیای کبیر به حمایت از یهودیان صهیونیست در اعلامیه بالفور از فلسطین به عنوان «کانون ملی» قوم یهود یاد کرد.(1) صهیونیستها در مقابل مخالفان تشکیل دولت مستقل -که بیشتر یهودیان بنیادگرا بوده و براساس باورهای دینی یهود، تنها مسیحا را مجاز به تشکیل حکومت دانسته و با حکومت مستقل یهودی مخالف بودند- بر انجام تصمیم خود اصرار داشته و با چارهاندیشی اعلام کردند که به منظور زمینهسازی ظهور و قیام مسیحا ناگزیر به ایجاد پایگاهی در فلسطین بوده، تا بعد از ظهور، در اختیار مسیحا قرار گیرد. قانع کردن قومی که قرنها در خیالات انتظار مسیحایی به سر برده بودند با صبر و تبلیغ انجام پذیرفت، و دولتی با نام اسرائیل در اراضی اشغال شده فلسطینی بنیاد نهاده شد. یکی دیگر از گروههایی که با تشکیل سرزمین و حکومت مستقل برای یهودیان مخالفت کرد، مسیحیان بودند. بعد از ظهور مسیح(ع) و اعتقاد به صلیب کشیدن وی به دستور سران بنیاسرائیل، یهودیان در طول تاریخ مورد غضب و خشم و آزار مسیحیان قرار داشته و تفکر ضد(سامی) یا ضد یهود Antisemitisme نیز به همین منظور شکل گرفت.(2) اما یهودیان با تبلیغ و نظامسازی فکری مسیحیان و نفوذ به ردههای بالای حکومتی اروپا و آمریکا نیز توانستند نه تنها آنان را مجاب، بلکه با خود هماهنگ و همراه کرده، تا یهود را در تشکیل حکومت و جانشینی در زمین که از رویاهای دیرینه یهودیت است، یاری کنند.
سازمانهای بینالمللی زیر چتر یهود
یهودیان صهیونیست با برنامهسازی و نفوذ به ساختار حکومتی غرب مسیحینشین، در حال حاضر، جزو برنامهریزان ردههای بالا در آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی هستند، بهطوری که اعمال و رفتار استعمارگرانه و سلطهجویانه یهود صهیونیست، قابل تفکیک از ملاکهای رفتاری مسیحیان صهیونیست نیست، و از آنجایی که آنان دارای امكانات پولی، تسلیحاتی و تبلیغاتی هستند به خود حق داده كه در امور زندگی كشورها و ملتهای دیگر، دخالتهای مالكانه کنند.(3)
آنان با طراحی راهبردها و نفوذ به سازمانهای بینالمللی در پی تحقق تفکرات و اهداف خود بوده و از طریق تصویب معاهدات و کنوانسیونهای بینالمللی درصدد پیادهسازی برنامههای خود در جهان هستند. سازمانهای بینالمللی با تصویب معاهدات مختلف و تشویق و ترغیب و تهدید کشورها به پذیرش این معادات در پی نفوذ بیشتر و در نتیجه سلطه بر منابع انسانی و طبیعی و استحاله فرهنگی کشورها هستند. از منافذ ورودی سیاستهای یهودی مسیحی، قوانین، بخشنامهها و اسناد سازمان ملل و سایر سازمانهای مرتبط با سازمان ملل، مثل یونسکو، برنامه جهانی غذا(WFP)، سازمان بهداشت جهانی(WHO)، کنوانسیونهایی که توسط سازمان ملل ایجاد شده و نهادهای نظارتی ذیل این کنوانسیونهاست.(4)
استحاله فرهنگی و اعتقادی، یکی از راهبردهای سران سلطه است که به کمک سازمانهای بینالمللی صورت میگیرد. تغییر در نگرشها و هنجارهای اجتماعی و همچنین نفوذ نرمافزاری و فرهنگ بیگانه و تحول در سبک زندگی جوامع، موجب شقاق در نسلها و سست شدن اساس خانواده و در نتیجه متزلزل شدن پایههای جامعه شده و نفوذ سختافزاری و فیزیکی بیگانگان و شرایط سلطه را برای سران قدرت فراهم میآورد.
طرح سند هزاره سوم و توسعه پایدار و بحث جهانی شدن و ترغیب و تهدید کشورها برای پیوستن به دهکده جهانی به عنوان شهروند جهانی، از نقشهها و راهبردهای تعیین شده در سناریوی یهود برای تحقق رویای «ارض موعود» با مبانی منطبق بر تفکر و اعتقادات یهود صهیونیست است. رژیم صهیونیستی بر این باور است که برای تحقق آرمان «سرزمین موعود»، بخشی از شمال آفریقا تا خلیج فارس و یمن و عراق و بخشی از ایران و کشورهای آسیای میانه باید در حیطه قدرت و نفوذ صهیونیسم قرار بگیرد؛ و به این منظور میبایست در ابتدا با چالش دنیای اسلام چه در ذهن و چه روی نقشه مقابله شود. از اینرو توجه خاص یهود به منطقه خاورمیانه و حتی فراتر از آن برای تحقق رویای «ارض موعود» موجب طراحی راهبردهای متنوع و تمهیداتی جدی برای نفوذ بیشتر در منطقه توسط اسرائیل شده است.
راهبرد یکم: طرح «خاورمیانه بزرگ»
برنامه توسعه انسانی سازمان ملل متحد برای اجرای اصلاحات در این منطقه مهم جهان، فعالیت جدی و مؤثری را تدارک دیده است؛ در ژانویه 2004 در اجلاس سازمان جهانی اقتصاد(WEO)، برای نخستین بار، مفهوم «خاورمیانه بزرگ» توسط دیک چنی، معاون رئیس جمهور وقت آمریکا، مطرح شد. در این اجلاس وی در بین نخبگانی از سراسر جهان که اغلب غیر آمریکایی بودند، حمایت آمریکا از فعالیت در راه اصلاحات در «خاورمیانه بزرگ» را اعلام میکند.(5) در مقدمه این طرح نسخه درمان عقبماندگی ساکنان کشورهای منطقه خاورمیانه را پناه بردن به دامان غرب میداند. طرح «خاورمیانه بزرگ» با پاکسازی منطقه خاورمیانه از اسلام و محوریت بخشیدن به اسرائیل در این منطقه، با چشمانداز موعودگرایی و آماده کردن مقدمات ظهور مسیح صورت میگیرد. برای اجرایی شدن این طرح، مقابله با جنبشهای اسلامگرا، از طریق ایجاد حکومتهایی بر مبنای آزادی و دموکراسی از نوع آمریکایی در دستور کار قرار گرفت.
راهبرد دوم: «سند توسعه هزاره»
در پایان قرن ۲۰ میلادی سازمان ملل و کشورهای عضو این سازمان برنامهای برای هزاره سوم با عنوان «سند توسعه هزاره» برای به هم پیوستن اقتصادی و یکسانسازی فرهنگی کشورها و از بین بردن مرزها و تربیت شهروند جهانی تنظیم کرده و از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۵، تصمیماتی برای اجرای اهداف سند توسعه هزاره گرفته شد. در سال ۲۰۱۵ در گزارش سازمان ملل اعلام میشود که اجرای اهداف توسعه هزاره در بخشهایی موفق و در بخشهایی ناموفق بوده است.(6)
راهبرد سوم: «سند توسعه پایدار» و «سند آموزش 2030»
در سال ۲۰۱۴ در سازمان ملل، قبل از اتمام دوره 15 ساله سند توسعه هزاره، تصمیمی اتخاذ میشود تا برای ۱۵ سال آینده، یعنی تا سال 2030 اهدافی جدید تعیین شود. به این منظور، توسط طراحان و برنامهریزان، اهداف ۱۷گانهای با عنوان سند توسعه پایدار تدوین شد. این سند بسیار پیچیده بوده، و ملحقات و پیوستهایی دارد که همانند لایههای درونی این سند محسوب میشود؛ به طوری که در صورت پذیرش اصل سند، ملحقات و پیوستهای آن نیز خواه ناخواه مورد پذیرش قرار خواهد گرفت. این سند دارای اهدافی متنوع با موضوع آموزش و تربیت، محیط زیست، خانواده، زن ، کودک و... است که در نگاه اول برای مخاطب بسیار جذاب به نظر رسیده اما در حقیقت راهبردهایی بسیار تخریبی دارد. هدف چهارم این سند به بحث آموزش پرداخته که به عنوان مهمترین هدف مشخص شده است. طراحان این سند در سازمان ملل خود اذعان میدارند که هدف چهارم یعنی آموزش، برای تحقق سایر اهداف 17گانه، به مثابه زیرساخت و مبنا، بوده و چنانچه بخش آموزش سند محقق نشده و به درستی اجرا نشود، 16 هدف دیگر به نتیجه نخواهد رسید.(7) با این تفاصیل، مهمترین عنصری که طراحان سند توسعه پایدار 2030 را میتواند به مقصود خود نزدیک کند، هدایت نحوه آموزش فرزندان در خانوادهها در کلیه جوامع هدف اعم از اسلامی و غیراسلامی است.
در پازل منجیگرایی یهود صهیونیست، اقدامات غاصبانه اسرائیل از سرزمین فلسطین آغاز شد، اما به فلسطین محدود نخواهد شد. تجربه تاریخی نشان داده است کشورها هر اندازه در برابر معاهدات بینالمللی سر فرود آورند، استحاله فرهنگی و در نتیجه نفوذ به آنان راحتتر خواهد بود.
پی نوشت:
1- شاله، فلیسین، 1346،تاریخ مختصر ادیان بزرگ، ترجمه منوچهر خدایار محبی، دانشگاه تهران، ص324.
2- همان، ص323
3- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار دانشآموزان در آستانه سیزدهم آبان، 88/08/12.
4- ر.ک. مقدمه نقد علمی بر سند2030، محمدحسین راجی، کتابستان ماجد.
5- CheneyspeechinDavos , http://www.whitehouse.gov/news/reeases/2004/01/20040124-1.html.
6- ر.ک. مقدمه نقد علمی بر سند2030، محمدحسین راجی، کتابستان ماجد.
7- سند مذکور توسط وزیر وقت آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران نیز، پذیرفته شده و به پیشنهاد وی برای سند جهانی آموزش ۲۰۳۰ چارچوب ملی و راهبردهای اجرایی در سطح ملی تدوین میشود، و از آن به بعد برای اجرای آن در داخل کشور توسط دستگاههای اجرایی دولت اهتمام شد.
*ر.ک: بنیادهای سیاسی جنبش صهیونیسم مسیحی و انگاره موعود گرایی/ محسن قنبری آلانق
**ر.ک: سایت موعود، محوریت دکترین منجیگرایی در انگیزش صهیونیسم مسیحی، 5/12/91؛https://www.mouood.org/component
به قلم صدیقه پروان
انتهای پیام