اهمیت تلاوت و تأسی از قرآن در کلام پیر جماران
کد خبر: 3902636
تاریخ انتشار : ۱۴ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۰:۰۲

اهمیت تلاوت و تأسی از قرآن در کلام پیر جماران

امام خمینی(ره) تأکید فراوانی بر تفکر و تدبر در معانی قرآن داشتند و همواره مردم و مسئولان را به تلاوت و تأسی به آیات الهی کلام‌الله مجید ترغیب می‌کردند. امام(ره) در طول عمر شریف خود جملات و بیانات مهمی را درباره ضرورت پرداختن به امر قرآن کریم داشتند.

امام خمینی

به گزارش ایکنا، حضرت امام خمينی(ره) با قرآن انس بسيار داشت. در طول شبانه‌روز به ‌ویژه هنگام نماز شب به تلاوت قرآن می‌پرداخت و هر فرصتی كه به دست می‌آورد مشغول تلاوت قرآن می‌شد. هنگامی كه در پاريس بود، وقتی خبرنگارها برای مصاحبه به محضرش می‌آمدند، معمولاً حدود 10 دقيقه يا يك‌ربع برای آماده كردن دوربين‌هايشان معطل می‌شدند، امام در همين فرصت به تلاوت قرآن مشغول می‌شد.

امام(ره) در ماه مبارک رمضان وقتی نجف بودند هر سه روز یک دوره قرآن را ختم می‏‌کردند و زمانی که در جماران بودند به خاطر کهولت سن هر 10 روز یک بار قرآن را ختم می‌کردند. در ایام سال ماهی یک بار قرآن را ختم می‏‌کردند. ایشان همواره با قرآن مأنوس بودند. یک جزء قرآن را هشت قسمت و هر قسمت را در زمان خاصی قرائت می‌کردند. گاهی مدت‌ها روی یک جمله (آیه) قرآن مکث می‏‌کردند.

نخستین توصیه امام در مورد پرداختن به امر قرآن کریم، مسئله تفکر و تدبر در معانی قرآن است. امام خمینی(ره) در یکی از بیانات ارزشمند خود در مورد تأثیر، کارکرد تفکر و تدبر در قرآن این چنین فرمودند: «کسی که تفکر و تدبر در معانی قرآن داشته باشد، در قلب او اثر خواهد کرد، و کم‌کم به مقام متقین می‎رسد و اگر توفیق الهی شامل حالش شود، از آن مقام نیز بگذرد و هر یک از اعضا و جوارح و قوای آن آیه‌ای از آیات الهیه شود و شاید جذوات و جذبات خطابات الهیه او را از خود بی‌خود کند و حقیقت اقرأ و اِصعَد را در همین عالم دریابد تا آنکه کلام را بی‌واسطه از متکلمش بشنود و آنچه در وهم تو و من نیاید آن شود.»

در ادامه این گزارش، جملات گهربار امام خمینی(ره)، بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران، در باب اهمیت تلاوت قرآن و ضرورت تمسک به آیات الهی در تمامی شئون زندگی ارائه شده است.

«انگیزه بعثت نزول وحی است و نزول قرآن است و انگیزه تلاوت قرآن بر بشر این است که تزکیه پیدا بکنند و نفوس مصفا بشوند از این ظلماتی که در آن‌ها موجود است.» (1)

«و از آداب قرائت که موجب تأثیر در نفس نیز است و سزاوار است که شخص قاری مواظبت آن کند ترتیل در قرائت است، و آن بطوریکه در حدیث است عبارت است از حد توسط بین سرعت و تعجیل در آن و تأنی و تغور مفرط که کلمات از هم متفرق و منتشر گردد». (2)

«فرزندم با قرآن این بزرگ کتاب معرفت آشنا شو، اگرچه با قرائت آن باشد و راهی از آن به سوی محبوب باز کن و تصور نکن که قرائت بدون معرفت اثری ندارد که این وسوسه شیطان است، آخر، این کتاب از طرف محبوب است برای تو و برای همه کس و نامه محبوب، محبوب است اگر چه عاشق و محب مفاد آن را نداند و با این انگیزه حب محبوب که کمال مطلوب است به سراغت آید و شاید دستت گیرد». (3)

«یکی از آداب مهمه قرائت قرآن که انسان را به نتایج بسیار و استفادت بی‌شمار نایل کند، «تطبیق» است. آن‌چنان که در هر آیه از آیات شریفه که تفکر می‌کند، مفاد آن را با حال خود منطبق کند، و نقصان خود را به واسطه آن مرتفع کند و امراض خود را بدان شفا دهد. مثلاً، در قصه شریفه حضرت آدم(ع)، ببیند سبب مطرود شدن شیطان از بارگاه قدس با آن همه سجده‌ها و عبادت‌های طولانی چه بوده، خود را از آن تطهیر کند؛ زیرا مقام قرب الهی جای پاکان است، با اوصاف و اخلاق شیطانی قدم در آن بارگاه قدس نتوان گذاشت. از آیات شریفه استفاده می‌شود که مبدأ سجده ننمودن ابلیس خودبینی و عجب بوده که کوس (أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ) زد ( من بهتر از اویم، مرا از آتش و او را از گل آفریدی). اعراف (۷) و این خودبینی اسباب خودخواهی و خود فروشی (که استکبار است) شد؛ و آن، اسباب خودرأیی (که استقلال و سرپیچی از فرمان است) شد، پس مطرود درگاه شد. آنچه سبب مطرودیت درگاه قدس است، در هر کسی باشد، مطرود است؛ شیطان خصوصیتی ندارد، آنچه او را از درگاه قرب دور کرد، ما را نگذارد که به آن درگاه راه یابیم».(4)

«مطلوب در تلاوت (قرآن) شریف آن است که قرآن در اعماق قلب انسان تأثیر کند و باطن انسان صورت کلام الهی گیرد، و از مرتبه ملکه به مرتبه تحقق رسد و معصوم به این اشاره کرده آنجا که می‌فرمایند: «جوان مؤمن اگر قرائت کند، قرآن در گوشت و خون او وارد شود» و این کنایه از آن است که صورت قرآن در قلب مستقر و جایگزین گردد به طوری که خود باطن انسان کلام اللّه مجید و قرآن حمید گردد به اندازه لیاقت و استعدادش».(5)

«انگیزه بعثت، نزول وحی و نزول قرآن است و انگیزه تلاوت قرآن بر بشر این است که تزکیه پیدا کند و نفوس مصفا بشوند از این ظلماتی که در آن‌ها موجود است تا این که بعد از این که مصفا شدند ارواح و اذهان آن‌ها قابل این بشود که کتاب و حکمت را بفهمد... این قرآن نور است ... نور را کسانی که در حجاب هستند، نمی‌توانند ادراک کنند. تا انسان... گرفتار هواهای نفسانی است... لیاقت پیدا نمی‌کند که این نور الهی در قلب او منعکس شود...» (6)

«ما نهضت برای آن کردیم که اسلام و قوانین اسلام و قرآن و قوانین قرآن در کشور ما حکومت کند و هیچ قانونی در مقابل قانون اسلام و قرآن عرض وجود نکند و نخواهد کرد ...» (7)

«اینجانب از روی جد نه تعارف معمولی می‌گویم از عمر به باد رفته خود در راه ‌اشتباه و جهالت تأسف دارم و شما ای فرزندان برومند اسلام، حوزه‌ها و دانشگاه‌ها را در توجه به شئونات قرآن و ابعاد بسیار مختلف آن بیدار کنید. تدریس قرآن در هر رشته‌ای از آن را مد نظر و مقصد اعلای خود قرار دهید مبادا خدای نا خواسته در آخر عمر که ضعف پیری بر شما هجوم کرد از کرده‌ها پشیمان و تأسف بر ایام جوانی بخورید». (8)

«قرآن آیات الهی است و انگیزه بعثت، آوردن این کتاب بزرگ است و تلاوت کردن این کتاب بزرگ و آیه عظیم الهی است». (9)

«بالجمله کسی که خود را عادت داد به قرائت آیات و اسماء الهیه ‌از کتاب تکوین و تدوین الهی، کم کم قلب او صورت ذکری و آیه‌ای به خود گیرد و باطن ذات محقق به ذکر الله و اسم‌الله و آیت الله شود». (10)

کتاب‌های آسمانی هم که بالاترین همه آن‌ها کتاب قرآن کریم است تمام مقصدش همین است که حق تعالی را با همه اسماء و صفاتی که دارد معرفی کند. عامه مردم از این کتاب خیلی چیز می‌فهمند و خواص هم مسائل بالاتر می‌فهمند و اخص خواص هم مسائل فوق آن را می‌فهمند لیکن (اِنَّمَا يَعْرِفُ الْکِتَابَ مَا خُوطِبَ بِهِ) هیچ کس نمی‌تواند بفهمد. هر کس که بخواهد پیغمبر را بشناسد قرآن را باید بشناسد و هیچ کس نمی‌تواند بشناسد، لهذا هیچ کس پیغمبر را هم نمی‌تواند بشناسد. (11)

قرآن آن نعمتی است که در آن سفره‌ای که ‌از ازل تا ابد پهن است پیغمبر اکرم(ص) برخوردار از آن بوده و مقدمات آن مقدماتی است که سال‌های طولانی ریاضت معنوی کشیده ‌است تا رسیده ‌است به‌ آنجایی که لایق این ضیافت شده‌ است و مهم قضیه اعراض از دنیاست. (12)

قرآن که ‌الان در دست ماست نازله هفتم قرآن است و این از برکات بعثت است و همین نازله هفتم آنچنان تحول در عرفان اسلامی، در عرفان جهانی به وجود آورد که ‌اهل معرفت شمه‌ای از آن را می‌دانند و بشر از همه ‌ابعاد او، یعنی جمیع ابعاد او برای بشر باز معلوم نشده ‌است و معلوم نیست معلوم شود. (13)

قرآن دارای ابعادی است که تا رسول اکرم(ص) مبعوث نشده بودند و قرآن متنزل نشده بود از آن مقام غیب، نازل نشده بود از آنجا، و با آن جلوه نزولی‌اش در قلب رسول خدا(ص) جلوه نکرده بود، برای احدی از موجودات ملک و ملکوت ظاهر نبود. (14)

امام خمینی(ره) بارها بر این مسئله تأکید داشت که در عمل به کتاب الهی در حوزه‌های مختلف بی‌توجهی شده و عملاً قرآن در جامعه مهجور واقع شده است. امام خمینی مهجوریت ثقلین (قرآن و اهل بیت) در جامعه و سوء استفاده استعمارگران از این قضایا و ظلم‌ها و اجحاف‌هایی که به دلیل این مهجوریت اتفاق می‌افتد گله داشت و همه را به قرآن دعوت می‌کرد. و راه کارهایی از جمله قرائت، تلاوت، عمل به قرآن و ... را تجویز و در جایی می‌گوید: ما آمده‌ایم تا قرآن را از گورستان‌ها نجات دهیم. ‏‏(15)‏

این كتاب بزرگ الهی كه از عالم غیب الهی و قرب ربوبی نازل شده، از بزرگترین مظاهر رحمت مُطلقه الهیه است. (16)

«بدان ای عزیز عظمت کلام و کتاب یا به کاتب و متکلم آن است یا مطالب و مقاصدش یا به عظمت و ثمرات آن است یا به عظمت مرسل (جبرئیل) یا به عظمت پیامبر صلوات الله علیه و آله است یا به عظمت محافظان آن (فرشتگان) است یا به عظمت وقت نزول آن (شب قدر) یا ... که قرآن بالاترین و با عظمت‌ترین آن‌ها را دارد». (17)

ناب عارف بزرگوار و شیخ عالی مقدار ما‏ می فرمودند که‏‎ ‎‏مواظبت به آیات شریفه آخر سوره «حشر»، از آیه شریفه‏‎ ‎‏یا أیُّهَاالَّذینَ ءامَنُوا اتَّقُوا اللّه وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ‏ تا آخر سوره مبارکه‏‎ ‎‏با تدبر در معنی آن‌ها در تعقیب نمازها خصوصاً در اواخر شب که‏‎ ‎‏قلب فارغ البال است، خیلی مؤثر است در اصلاح نفس.(18)‏

«اصل بعثت چیست؟ نزول وحی یعنی چه؟ کیفیت نزول وحی چیست؟ اینها از اموری است که سربسته و در بسته باقی می‌ماند. آنچه ما از بعثت می‌توانیم بفهمیم برکاتی است که از این پدیده حاصل شده است.» (19)

«قرآن سفره‌ای است که انداخته شده است برای همه طبقات، یعنی یک زبانی دارد که این زبان هم زبان عامه مردم است. و هم زبان فلاسفه است. و هم زبان عرفای اصطلاحی است و هم زبان اهل معرفت به حسب واقع.» (20)

«مادامی که انسان در حجاب خود است نمی‌تواند این قرآن را که نور است و به حسب فرمایش خود قرآن نور است، نور را کسانی که در حجاب هستند و پشت حجاب‌های زیاد هستند نمی‌توانند ادراک کنند، گمان می‌کنند که می‌توانند لکن نمی‌توانند، تا انسان از حجاب بسیار ظلمانی خود خارج نشود، تا گرفتار هواهای نفسانی است. تا گرفتار خودبینی‌هاست، تا گرفتار چیزهایی است که در باطن نفس خود ایجاد کرده است از ظلماتی که بعض‌ها فوق بعض است لیاقت پیدا نمی‌کند [انسان] که این نور الهی در قلب او منعکس بشود. کسانی که بخواهند قرآن را بفهمند و محتوای قرآن را، نه صورت نازل کوچکش را، محتوای قرآن را بفهمند و طوری باشد که هرچه قرائت کنند بالا بروند و هر چه قرائت کنند به مبدأ نور و مبدأ اعلی نزدیک شوند این نمی‌شود الا این که حجاب‌ها برداشته بشود. و «تو خود حجاب خودی» باید از میان برداری این حجاب را تا بتوانی این نور را به آنطور که هست و انسان لایق است برای ادراک او، ادراک کند.» (21)

«این قرآن کریم که در بین ید مسلمین است و از صدر اول تا حالا یک کلمه، یک حرف در او زیاد و کم نشده است ... نگذاشتند قرآن شریف دست بخورد و همانطوری که در زمان رسول الله وارد شد الآن هم همان است به غیر او نیست.» (22)

«قرآن کریم را وسیله‌ای کردند برای حکومت‌های ضد قرآنی و ...کار به جایی رسید که نقش قرآن به دست حکومت‌های جائر و آخوندهای خبیث بدتر از طاغوتیان، وسیله‌ای برای اقامه جور و فساد و توجیه ستمگران و معاندان حق تعالی شد. و مع الأسف به دست دشمنان توطئه‌گر و دوستان جاهل، قرآن این کتاب سرنوشت ساز، نقشی جز در گورستان‌ها و مجالس مردگان نداشت و ندارد و آنکه باید وسیله جمع مسلمانان و بشریت و کتاب زندگی آنان باشد، وسیله تفرقه و اختلاف گردید و یا به کلی از صحنه خارج شد.» (23)

«اگر پناه به قرآن و اسلام بیاورید، اجنبی به خود اجازه نمی‌دهد که از شما سند بردگی بگیرد، اجازه نمی‌دهد که مفاخر ملی و اسلامی شما پایمال شود.» (24)

«هان ای قطره‌‌های جدا از اقیانوس قرآن و اسلام به خود آیید و به این اقیانوس الهی متصل شوید و به این نور مطلق استناره کنید، تا چشم طمع جهان خواران از شما ببرد و دست تطاول و تجاوز آنان قطع شود و به زندگانی شرافتمندانه و ارزش‌های انسانی برسید.» (25)

«آن‌ها نمی‌خواهند قرآن کریم و احکام آن حاکم بر ملل اسلام باشد تا ذخایر آن‌ها را به یغما ببرند و کسی حرفی نزند و در عوض آن‌ها را مصونیت دهد.» (26)

«یکی از کارهای بزرگی که شده است و گمانم این است که آن‌ها، آن شیاطین کرده‌اند، این است که قرآن و اسلام را آنطوری که هست نگذاشتند ما بفهمیم، نگذاشتند مسلمان‌ها بفهمند، نفوذ کرده است این تبلیغات حتی در عمق حوزه‌های دینی نجف و قم، این معنا که یک مقدار از اسلام و یک قدری از اسلام مطرح است بین علمای اسلام، یک قدری از اسلام است باقی آن مانده است آن زیر و مخفی است.» (27)

«اسلام همه چیز برای مسلمین آورده است، همه چیز. قرآن در آن همه چیز است، لکن مع الأسف ما استفاده از آن نکرده‌ایم، و مسلمین مهجورش کردند یعنی استفاده‌ای که باید از آن بکنند نکردند. باید مردم را توجه داد. گرایش داد به اسلام [و قرآن].» (28)

«اکثر آیات قرآن هم کنار گذاشته شده بود، قرآن را می خواندیم و می بوسیدیم و می گذاشتیمش کنار. آیاتی که مربوط به جامعه بود. آیاتی که مربوط به سیاست بود. آیاتی که مربوط به جنگ بود. آیات زیادی که اکثر آیات مربوط به این مسائل است این‌ها را منسی کرده بودیم.» (29)

«دستگاه جبار در گذشته به اسلام و قرآن اهانت کرد و خواست قرآن را در ردیف کتب ضاله قرار دهد. اکنون با اعلام تساوی حقوق، چندین حکم ضروری اسلام محو می‌شود. اخیراً وزیر دادگستری در طرح خود شرط اسلام و ذکوریت را از شرایط قضات لغو کرده است.» (30)

از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله منقول است که اسلام در ابتدا مظلوم بود و بعد هم مظلوم خواهد بود. من می‌خواهم مظلومیت اسلام را امروز برای شما آقایان عرض کنم. در قرآن شریف هم می‌بینیم که پیغمبر اکرم شکایت کرده است به خدای تبارک و تعالی که‏‏( انَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا القرآن مَهْجُورا)‏‏ از مهجور بودن قرآن در نزد قومش و در امتش شکایت فرموده است. من این مهجوریت و مظلومیت را امروز در حضور شما آقایان محترم عرض می‌کنم که ببینید چه وضعی اسلام و مسلمین دارند.‏‏(31) ‏

شاید قفل‌های قلب که در آیه شریفه است که می‌فرماید: ‏‏(افَلا یَتَدَبَّرون الْقرآن امْ عَلَی قُلُوبٍ اقْفالُها)‏‏، همین قفل و بندهای علایق دنیوی باشد و کسی که بخواهد از معارف قرآن استفاده کند و از مواعظ الهیه بهره بردارد، باید قلب را از این ارجاس تطهیر کند و لوث معاصی قلبیه را، که اشتغال به غیر است، از دل براندازد؛ زیرا که غیر مطهر محرم این اسرار نیست. قال تعالی: ‏‏(انَّهُ لَقرآن کَریمٌ فی کِتابٍ مَکْنونٍ لا یَمَسُّهُ الَّا الْمُطَهَّروُن).‏‏(32)

یک طایفه از علما تفسیر قرآن که استفادت از قرآن را منحصر به ضبط و جمع اختلاف قرائات و معانی لغات و تصاریف کلمات و محسّنات لفظیّه و معنویه و وجوه اعجاز قرآن و معانی عرفیه و اختلاف افهام ناس در آن‌ها دانند، و از دعوات قرآن و جهات روحیه و معارف الهیه آن بکلی غافلند.‏‏(33)

باید دانست که اگر احیای احکام و معارف قرآن را به عمل به آن و تحقق به حقیقت آن نکنیم، در آن روز جواب رسول خدا را نتوانیم داد. کدام اهانت بالاتر از آن است که پشت پا به مقاصد و دعوت‌های آن زده شود؟ اکرام قرآن و اهل آن، که اهل بیت عصمت است، فقط به بوسیدن جلد آن و ضریح مطهر اینها نیست؛ این یک مرتبه ضعیفه از احترام و اکرام است، که اگر به دستورات آن و فرمایشات اینان عمل کردیم مقبول است؛ و الا شبیه به استهزا و بازیچه است. و در احادیث شریفه تحذیر سخت شده است از قاری قرآن که عامل به آن نباشد.‏‏(34) ‏

این‌ جملات نورانی تنها گزیده‌ای مختصر از بیانات امام خمینی(ره) در رابطه با موضوع قرآن کریم و اهمیت پرداختن بدان است. امام راحل(ره) در جای جای زندگی مبارک و سراسر نور خود چه در دوران مبارزه و چه در دوران زعامت خود بر انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران، تمامی آحاد ملت به ویژه مسئولان نظام را به تأسی از آیات الهی قرآن کریم دعوت می‌‌کردند و تنها راه نجات بشر از مشکلات و دشواری‌ها را پیروی و عمل به آیات قرآن می‌دانستند.

به درستی که قرآن کریم نسخه شفابخش زندگی بشریت برای رسیدن به کمالات انسانی و مقام قرب الهی است و تنها راه نجات بشر امروزی، که علی‌رغم پیشرفت‌های فراوان در تمامی شئون با مشکلات فراوان روحی و اجتماعی روبه‌روست، تمسک به آیات نورانی قرآن کریم، این آخرین صحیفه الهی از سوی پروردگار عالمیان، است.

1- صحیفه نور، ج 14، ص 388
2- کتاب قرآن باب معرفت‌الله
3- قرآن از دیدگاه امام خمینی، ص ۱۰۵
4- قرآن از دیدگاه امام خمینی، ص ۱۱۳ – ۱۱۴
5- قرآن از دیدگاه امام خمینی، ص ۱۰۳
6- صحیفه نور، ج 14، ص 252 – 253
7- صحیفه نور، ج 8، ص 171
8- کتاب قرآن باب معرفت‌الله
9- کتاب قرآن باب معرفت‌الله
10- بررسی سیمای قرآن در اندیشه امام خمینی
11- صحیفه امام ج 20 ص 409
12- صحیفه امام، ج 17، ص 490
13- کتاب قرآن باب معرفت‌الله
14- کتاب قرآن باب معرفت‌الله
15- صحیفه امام،ج21،ص396
16- آداب الصلواة
17- آداب الصلواه
18- آداب الصلوة
19- صحیفه امام، ج 18، ص 408
20- صحیفه امام، جلد 20، ص 408ـ 409
21- صحیفه امام، ج 14، ص 388 ـ 389)
22- صحیفه امام، ج 18، ص 422ـ 423
23- صحیفه امام ج 21، ص 394 ـ 395
24- صحیفه امام، ج 1، ص 411
25- صحیفه امام، ج 16، ص 516
26- صحیفه امام، ج 2، ص 126
27- صحیفه امام، ج 7، ص 393
28- صحیفه امام، ج 12، ص 320
29- صحیفه امام، ج 15، ص 11
30- صحیفه امام، ج 1، ص 186
31- صحیفه امام،ج16: 34-33
32- آداب الصلوه، ص202
33- آداب الصلوه، ص171
34- آداب الصلوه، 210

انتهای پیام
captcha