حجتالاسلام محمدرضا طاهری، معاون فرهنگی، پژوهشی ادارهکل تبلیغات اسلامی استان اصفهان، چهارم مردادماه در گفتوگو با خبرنگار افتخاری ایکنا درباره صحبتهای مطرح شده توسط حجتالاسلام ناصر رفیعی محمدی در برنامه تلویزیونی «بدون توقف» مبنی بر اینکه تضاد حرف و عمل برخی از علمای دینی و مسئولان باعث دینگریزی جوانان شده است، اظهار کرد: البته همین طور است، طبیعتا هر کسی به این نفاق واکنش نشان میدهد چون با فطرت انسان در تضاد است، حالا هر چقدر آن شخص مرتبه بالاتری داشته باشد به طبع تأثیرات منفی رفتار او نیز بیشتر خواهد بود، همانطور که یک بچه انتظار الگوگیری از معلم و یا مدیرش را دارد و توقع رفتار نابجا از آنها ندارد.
وی ادامه داد: به همین نسبت تأثیر رفتار نادرست از یک نماینده مجلس، یک عالم دین، یک مسئول مملکتی که به قیمت خون شهدا بر مسند نشسته بیشتر است، اما بیشتر از آن که علت دینگریزی این مسئله باشد، کار رسانهای است که در موارد معدود انجام میشود اما تأثیر زیادی دارد، به تعبیر مقام معظم رهبری طبیعتا افراد کمی هستند که در لباس روحانیت دست به اعمال نامناسب میزنند اما دغدغه رسانهای دشمن به گونهای است که آن قدر آن را بزرگ میکند که اثر آن را چند برابر نشان میدهد، لذا این دو عامل را نمیشود از هم تفکیک کرد به تعبیر حضرت امام(ره) افرادی نفوذی در لباس روحانیت و عامدانه و با طراحی و برنامهریزی رفتاری نشان میدهند که باعث تفرقه و دوری مردم از دین میشود.
این مبلغ دینی بیان کرد: لذا اگر حضرت امام(ره) دادگاه ویژه روحانیت را راهاندازی کردند به دلیل اهمیت وظیفه علما و روحانیت و بیشتر به دلیل حراست از جایگاه ارزشمند و آبروی روحانیت است. البته یک بُعد سومی هم وجود دارد و آن این است که جامعه انتظار دارد همیشه علما و روحانیت جلوتر از مردم حرکت کنند و در پرداختن به حل مسائل پیشتاز باشند و راهکار ارائه دهند، اما وقتی میبینند این اتفاق از سوی روحانیون نمیافتد خوب طبعا این را دلیل ناکارآمدی دین میبینند و گرایش به جبهه مخالف پیدا میکنند.
حجتالاسلام طاهری در خصوص دیگر عوامل دینگریزی جوانان که موضوع برنامه «بدون توقف» است، نیز یادآور شد: وقتی که امام(ره) انقلاب کردند طبیعتا انتظارشان این بود که احکام مربوط به حاکمیت و مطلوب اسلام به جامعه ورود کند، اما نه بدنه جامعه آمادگی داشت و نه اینکه متناسب با آن افراد توانمندی را تربیت کرده بودیم، یعنی جامعه و حوزه علمیه متناسب با آن تئوریها و نظریههای کارآمدی ارائه نداده و متناسب با آن مدیران توانمندی را تربیت نکرده بود در نتیجه افرادی در مسندها قرار گرفتند که یا معتقد به این مبانی نبودند و یا بلد نبودند که آن را اجرا کنند، در نتیجه مردم فکر کردند عملکردها از آنچه که انتظار داشتند خیلی پائینتر اجرا میشود، لذا این مسئله نیز یکی از دلایل نارضایتی شد.
حدیثه سوختانلو
انتهای پیام