به گزارش ایکنا؛ دومین جلسه از درسگفتار «فقه و قتلهای ناموسی»، با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین محمد سروشمحلاتی، شب گذشته، پنجم مردادماه، برگزار شد که در ادامه متن آن را میخوانید؛
در نشست قبل اشاره شد که در زمینه موضوع محل بحث، چهار مسئله قابل طرح است؛ البته مسئله اصلی همان مسئله چهارم است. مسئله اول این بود که روابط نامشروع جنسی از ناحیه زن چه تأثیری بر صحت و فساد نکاح و یا الزام شوهر به طلاق دادن همسر دارد؟ نتیجه بحث گذشته این بود که این گونه روابط نامشروع از طرف زوجه، تکلیفی برای زوج در طلاق دادن همسرش به وجود نمیآورد و ادامه این زندگی مشترک از نظر فقه اسلامی محذوری نخواهد داشت. زوج میتواند همسرش را مانند قبل داشته باشد و با او زندگی کند، کما اینکه میتواند او را طلاق دهد.
مسئله دوم این است که در مواردی که چنین اتفاقاتی میافتد و همسر و یا یکی دیگر از نزدیکان انسان دچار چنین فسادی میشود، چه وظیفهای برای جلوگیری کردن و ممانعت از رفتار خلاف او وجود دارد. آیا ما وظیفه و تکلیفی از نظر شرعی و اخلاقی برای جلوگیری کردن از روابط جنسی نامشروع که از طرف همسر، مادر، خواهر و دیگر نزدیکان اتفاق میافتد داریم یا خیر؟
در اینجا وظیفهای که وجود دارد همان تکلیف امر به معروف و نهی از منکر است. البته در حوزه خانواده این تکلیف از اهمیت بیشتری برخوردار است و به ویژه سرپرست خانواده در مورد اعضای خانواده مسئولیتی برای رفتارهای اخلاقی آنها دارد. پدر در محیط خانواده نسبت به همسر و فرزندان وظیفه دارد، همان طور که زندگی مادی آنها را تأمین میکند، شرایطی را که موجب صلاح اخلاقی آنها نیز هست، برای اخلاق و تربیتشان فراهم کند. او نمیتواند به رفتارهای خلاف اخلاق در محیط خانواده چشمپوشی کرده و خود را از این مسئولیت کنار بکشد.
صریح آیه قرآن این است که «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ نَارًا وَ قُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ»، یعنی ای مسلمانان، خود و خانواده خود را از آتش جهنم حفظ کنید. همان طور که خود را حفظ میکنید، نسبت به خانواده نیز این مسئولیت را داشته باشید تا گرفتار معصیت نشوند. امر به معروف و نهی از منکر نسبت به بیرون از خانواده نیز یک مسئولیت عمومی است، اما در محیط خانواده به ویژه برای سرپرست، اهمیت مضاعفی پیدا میکند. در مورد این آیه شریفه و اینکه قلمرو این مسئولیت به چه مقدار است، مباحثی در میان مفسران مطرح است و در روایات نیز نکاتی وجود دارد که پدر در خانواده چگونه باید حفظ و حراست اخلاقی و دینی نسبت به همسر و فرزندانش داشته باشد.
در کتاب شریف وسائلالشیعه که روایات این مسئله مطرح است، آنجا بابی به همین موضوع اختصاص یافته است. عنوان این باب را مرحوم صاحب وسائل این طور قرار داده است: «باب وجوب امر الاهلین بالمعروف و نهیهم عن المنکر»، یعنی شخص نسبت به خانواده خود برای امر به معروف و نهی از منکر وظیفه دارد. در روایت اول این باب از امام صادق(ع) آمده است که وقتی این آیه شریفه در سوره تحریم نازل شد که «قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ نَارًا»؛ یعنی مسلمانان خود و خانواده خود را در برابر آتش جهنم حفظ کنید. یکی از مسلمانان نشست و شروع به گریستن کرد و گفت که من از نجات خودم عاجز بودم، نمیدانستم چطور میتوانم خود را در برابر آتش الهی حفظ کنم، با آمدن این آیه، تکلیفم سنگینتر شد، چراکه خانوادهام را نیز باید حفظ کنم.
پیامبر اکرم(ص) در مورد این شخص که اظهار نگرانی میکردند فرمودند همین کافی است که آنچه برای خودت امر و فرمان وجود دارد به آنها نیز دستور دهید و آنچه را که موظفید ترک کنید، آنها را نیز نهی کنید و بیشتر از این وظیفهای نیست. لذا وظیفه همان امر به معروف و نهی از منکر است. روایت دوم این باب نیز مربوط به تفسیر همین آیه است که در روایت آمده، ابیبصیر از امام(ع) در مورد وظیفهاش سؤال میکند، یعنی «قو انفسکم» به چه چیزی است و به چه شیوهای باید خانواده را حفظ کنم که حضرت فرمودند همان امر به معروف و نهی از منکر را باید انجام بدهید و تکلیفی بیشتر و فراتر از این مسئله درباره خانواده وجود ندارد.
البته در مورد این روایات دو تفسیر مختلف وجود دارد؛ یکی اینکه تفاوتی در زمینه امر به معروف و نهی از منکر بین اعضای خانواده و دیگران نیست؛ یعنی در این زمینه پدر مسئولیت بیشتری ندارد، اما تفسیر دوم این است که تفاوتی در اینجا وجود دارد. مرحوم آیتالله میرزاجواد تبریزی بر این عقیده بود که از آیه استفاده میشود که پدر در محیط خانواده مسئولیت بیشتری نسبت به عموم مردم در جامعه دارد. تعبیر ایشان این بود که از این آیه میتوان استفاده کرد که اقدامات عملی از ناحیه پدر خانواده برای حفظ دین و اخلاق اعضای خانواده لازم است، در حالی که این اقدامات در سطح جامعه بر عهده عموم نیست.
نکتهای که مستقیماً به بحث ما مربوط میشود این است که اگر پدری اطلاع پیدا میکند که مادر، همسر و یا یکی دیگر از اعضای خانواده دچار رفتارهای خلاف اخلاق شده است و ارتباط نامشروع با بیگانه پیدا کرده است، در جهت ممانعت کردن، یک وظیفه اخلاقی بر عهده اوست. فعلاً بحث مجازات مطرح نیست و بعداً به آن میرسیم. فعلاً مسئله این است که با شیوهها و روشهایی که مجاز است، فرزند و یا همسر و مادر خود را از ارتکاب به رفتارهای خلاف اخلاق و شرع بازمیدارد.
دلیلی که در این مسئله وجود دارد یک روایت است که این روایت در جلد بیست و هشتم وسائل آمده است. عنوان باب «باب جواز منع الام من الزنا و المحرمات و لو بالحبس و القید»، میتوان مادر را از زنا و از محرمات دیگر مانع شد، ولو با حبس کردن و مقید ساختن او. روایتی که در این زمینه هست صحیحه عبدالله بن سنان است و این روایت نیز از نهایت اعتبار برخوردار است.
یک نفر نزد پیامبر(ص) آمد و گفت که مادری دارم که روابط نامشروعی با افراد مختلف دارد و هر کسی که به سراغش بیاید او را رد نمیکند. چه کنم؟ در جلسه قبل نیز مشابه این مطلب را در روایت دیگری داشتیم که فردی خدمت ایشان عرض کرد که همسرم این وضع را دارد. پیامبر(ص) نسبت به این شخص که شکایت از مادر داشت که به نحو وسیعی با افراد ارتباط نامشروع دارد، فرمود او را در خانه خود حبس کن و اجازه نده از خانه بیرون آید. گفت این کار را کردهام، اما فایدهای نداشته است. پیامبر(ص) فرمودند اگر نمیتوانی او را در خانه حفظ کنی، جلوی ورود افراد به خانه او را بگیر. گفت این کار را نیز انجام دادهام، اما باز هم فایدهای نداشته است.
بعد حضرت(ص) فرمودند او را در قید و بند قرار بده. یعنی اجازه نده افراد بیگانه با او ارتباط پیدا کنند. در ادامه فرمودند هیچ بر و نیکی در مورد مادر، بهتر از این نیست که تو او را از حرامهای الهی مانع شوی و جلوی محرمات الهی را برای او بگیری. اگر در برّ والدین فضیلتی وجود دارد، یکی از بهترین و بالاترین بِرّها نسبت به مادر این است که اجازه ندهی او مرتکب گناه شود. علمای ما از این روایت استفاده کردهاند که مسئولیتی متوجه سرپرست خانواده است و نسبت به مادر و یا همسر و فرزند میتواند باشد که در مواردی که میبیند آنها دچار انحراف شرعی هستند، ممانعت کند و باز هم تأکید میکنم که بحث کنترل کردن و ممانعت مطرح است. بحث مجازات و برخورد در این روایت مطرح نیست.
سؤالی که مطرح میشود این است که روایت مورد استناد فقها، آیا محدودیتی هم دارد یا خیر، شرطی هم برای آن هست یا نیست؟ بله. اگر این مسئله در قلمرو امر به معروف و نهی از منکر قرار گیرد، همه شرایطی که برای نهی از منکر هست، اینجا نیز وجود خواهد داشت. یکی از شرایط این است که نهی از منکر موجب مفسدهای نباشد. پدر باید از این گناه و معصیت جلوگیری کند، اما باید روشی را انتخاب کند که این شیوه موجب فساد نباشد. اما منظور از این فساد چیست؟ اگر با روشی میخواهد همسر و یا مادرش را کنترل کند که این روش تأثیری ندارد و یا تأثیر منفی دارد و تندخویی موجب طغیان این دختر میشود و عوارض منفی دارد و تندخویی او را آزار میدهد و یا موجب میشود روابطش را به صورت پنهانی انجام دهد، اینها همه مفسدهای است که در نهی از منکر وجود دارد.
نباید این روایات را به صورت مطلق تلقی کنیم. بله، اصل اینکه پدر چنین وظیفهای دارد مسلم است که یک وظیفه اخلاقی و دینی است، اما شیوه و روش، تابع شرایطی است که فرد و محیط و خانواده دارد و از روشی باید استفاده کرد که هزینه کمتر و تأثیر بهتری داشته باشد. باید به این نکته توجه کنیم و مسئولیتی که بر عهده سرپرست خانواده است، را فراموش نکنیم.
برخی از فقها از این روایت برداشت کلیتری دارند که با آن موافق نیستم. این برداشت را هم به شکلی آیتالله منتظری دارند و به شکل دیگری آیتالله صافی مطرح میکنند و خواستند استفاده کنند همان طور که فرزند میتواند مادر خود را در قید و بند قرار دهد و برای ارتکاب به گناه جلوگیری کند، نسبت به دیگران نیز میتوانیم این اقدام را داشته باشیم. نسبت به غیر روابط جنسی نامشروع نیز میتوانیم این کار را انجام دهیم. تعمیمی از این روایت برداشت کردهاند و همه اشخاص در همه موارد برای چنین اقدامی مجاز هستند.
البته بنده با این برداشت از این روایت موافق نیستم، چون اساس دستور به حبس به صورت کلی که در جامعه هریک از افراد نسبت به هر کسی بخواهند ایجاد محدودیت کنند، به صرف اینکه میدانیم رابطه نامشروع جنسی و یا گناه دیگری دارد، این وظیفه، یک امر غیرمعقول است و در جامعه نیز اختلال ایجاد میکند. این روایت مربوط به مسئولیتی است که یک سرپرست خانواده نسبت به خانواده خودش دارد. درست است که سؤال در مورد مادر است، اما نشان میدهد این فرد با این مادر زندگی میکند. صحبتی از این نیست که پدر چه میکند و خودش به این نکته توجه دارد که حضور پدر مطرح نیست و مسئولیت را فرزند انجام میدهد و میخواهد ممانعت کند و شاید اگر پدر بود این رابطه نامشروع نیز رخ نمیداد.
نسبت به چنین مادری یا نسبت به همسر و فرزند میشود این را تصور کنیم که بله، پدر میتواند کنترلهایی را نسبت به همسر و فرزندش داشته باشد که با چه افرادی ارتباط دارند و ... که این شیوه و روش موجب تشدید معصیت و یا به وجود آوردن زمینههای بیشتر عصیان در برابر پدر نباشد، اما نسبت به افراد دیگر در حد وظیفه عمومی امر به معروف و نهی از منکر است، نه بیشتر. تعبیر آیتالله منتظری این است که هرکجا که نمیتوان جلوی گناه را گرفت، مگر به صورت حبس و قید کردن، چنین کاری جایز است. این روایت در قلمرو اعضای خانواده برای کسی که مسئولیت خانواده را دارد قابل فهم است. قید دیگر اینکه این شیوه و روش نباید مستلزم مفسدهای باشد که بخواهیم جلوی یک گناه را بگیریم، ولی مفاسد سنگینتری رخ دهد.
بنابراین، مسئله دوم این است که سرپرست خانواده نسبت به همسر و فرزند و دیگر اعضا مسئولیت دارد و در صورتی که از روابط نامشروع اطلاع پیدا میکند، باید سعی کند که جلوی این انحراف را بگیرد، اما باید روشی را انتخاب کند که کمترین مفسده را به دنبال داشته باشد.
انتهای پیام