موضوع همکاریهای راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین این روزها سؤالات و ابهاماتی را در اذهان مردم درباره ماهیت و چرایی این همکاری و ابعاد آن ایجاد کرده و این شبهات با عملیات روانی آمریکا و غرب با طرح مسائل خاص و غیرواقعی در خصوص مفاد این همکاری، نگرانیها و دغدغههایی را در میان مردم سبب شده است.
بر این مبنا ایکنا در گفتوگویی تفصیلی با قاسم جعفری، سخنگوی کانون دانشگاهیان ایران اسلامی و نماینده پیشین مجلس، به بررسی ابعاد قرآنی و دینی رابطه دولت اسلامی و دولتهای غیراسلامی و بررسی مصداقی رابطه با چین پرداخت که بخش نخست این گفتوگو را میتوانید اینجا ببینید.
بخش دوم گفتوگو به شرح ذیل است:
قاسم جعفری درباره ابعاد همکاری 25 ساله ایران و چین براساس چارچوبهای مصرح دینی درباره ارتباط با دولت غیر اسلامی گفت: اخیراً جلسهای از سوی مجمع اساتید مسلمان دانشگاههای جهان اسلام برگزار شد که در آن تعدادی از اساتید و صاحبنظران ایرانی و چینی درباره این همکاری و زوایای مختلف آن صحبت کردند. متأسفانه برخی انتقادات وارده به این همکاری ناشی از عدم مطالعه متن پیشنویس منتشرشده است. ایراد و انتقاد من این است که چرا این تفاهمنامه که در سال 1394 صورت گرفته تاکنون تبدیل به توافقنامه نشده و از طرفی چرا قبل از اینکه توافقنامه شود، منتشر شده است. این مسئله باید پس از تصویب در مجلس اعلام خبری میشد نه الان که در حد پیشنویس است.
وی افزود: دو کشور ایران و چین حداقل هزاران سال سابقه تاریخی و تمدنی دارند و لذا برقراری رابطه راهبردی میان دو تمدن کهن چه اشکالی دارد؟ پیشنویس منتشرشده یک مقدمه و 14 ضمیمه دارد که در آن بر مشترکات دو کشور، احترام متقابل و حفظ حاکمیت ملی در همه شئون تأکید شده است. نکته مهم دیگری که در این متن ذکر شده حمایت از مواضع یکدیگر در مجامع بینالمللی است. سؤال این است وقتی صحبت از حمایت متقابل در مجامع بینالمللی میشود سود و منافع آن بیشتر نصیب کدام طرف میشود؛ غیر از این است که ایران به دلیل اینکه چین در شورای امنیت از حق وتو، به رغم ناعادلانه و ظالمانه بودن آن، برخوردار است نفع بیشتری از این موضوع میبرد.
جعفری اظهار کرد: از جمله موارد همکاریهای ذکر شده در این متن، همکاری در حوزه اقتصادی، امنیتی و مبارزه با تروریسم است. نکته دیگر احیای مدل هزاره سومی جاده ابریشم است که اتفاقاً باعث ثبات و رونق اقتصادی میشود. دوستان منتقد به این مسئله توجه کنند که چرا خط لولهای که نزدیکترین مسیر آن از خاک ایران به اروپا بود باید از مسیر طولانی جمهوری آذربایجان و ترکیه عبور کند. چرا آمریکاییها نمیگذارند خط لوله صلح بین ایران ـ پاکستان ـ هند ایجاد شود؟ برای اینکه لازمه ایجاد آن برقراری امنیت و ثبات و کاهش تنشها بین پاکستان و هند است تا توجیه اقتصادی داشته باشد، اما منافع آمریکاییها در تداوم اختلافات و تنشها میان پاکستان و هند و به تبع آن محروم ماندن جمهوری اسلامی ایران از منافع خط لوله صلح است.
این کارشناس مسائل سیاسی بیان کرد: در مورد احیای جاده ابریشم نیز مسئله به همین شکل است؛ لازمه این اتفاق آن است که چین و کشورهای در مسیر این جاده از جمله ایران به سمت تأمین و حفظ امنیت این مسیر مهم و راهبردی حرکت کنند و نفع این مسئله برای کل این منطقه است که این موضع دقیقاً خلاف خواست و اراده آمریکا در تشدید بیثباتی در این منطقه است.
جعفری با بیان اینکه امتیاز و مزیت دیگر این تفاهمنامه خرید تضمینی نفت و محصولات پتروشیمی ایران از سوی چین است، گفت: در حالی که تلاش آمریکاییها در چند سال اخیر برای به صفر رساندن فروش نفت ایران بوده است؛ آیا این به ضرر کشورمان است؟ حتی به فرض اگر نفتمان را چند دلار هم ارزانتر به چین بفروشیم از اینکه با ریسکهای بالا و دور زدن تحریم که هزینههای بیشتری را به ما تحمیل میکند، بهتر و عاقلانهتر است.
وی یادآور شد: زمانی که برجام امضا شد 25 میلیارد دلار برای خرید هواپیما داده شد. همان زمان ما در مجلس به وزیر و معاونانش گفتیم که مطمئن باشید اروپاییها به شما هواپیما نخواهند داد. حتی رئیسجمهور گفت شما از سوارشدن بر هواپیمای نو بدتان میآید؟ در حالی که بحث عدم اطمینان به اروپاییها بود و همان زمان بیان کردم اروپاییها اگر واقعاً به دنبال رابطه اقتصادی و سرمایهگذاری در ایران هستند، بیایند قطار سریعالسیر تهران ـ مشهد، تهران ـ شیراز ـ بندرعباس را راهاندازی کنند. اما الان چینیها اعلام کردهاند چنین کاری را انجام میدهند و همه هم میدانند که امنیت قطار و هزینههای سفر با آن بسیار کمتر از هواپیماست. رئیسجمهور چین آن زمان که به ایران آمد اعلام کرد چین دو ساله قطار سریعالسیر تهران ـ مشهد را راه اندازی میکند. در همان روزها وزیر وقت راه و شهرسازی به اروپا رفت تا قرارداد را امضا نکند که باعث ناراحتی رئیسجمهور چین شد.
سخنگوی کانون دانشگاهیان ایران اسلامی ابراز کرد: همچنین براساس این تفاهمنامه قرار است چین با کمک ایران پالایشگاههایی در چین بسازد که فقط با ویژگیهای نفت ایران مطابقت داشته باشد و این به معنی تقویت ثبات در روابط دوجانبه است. از جمله مزایای دیگر این پیشنویس ایجاد شعب بانکهای طرفینی در مناطق ویژه اقتصادی، گسترش فرودگاهها و فناوری نوین هوایی، توسعه سواحل مکران، خرید سهام شهرک هوش مصنوعی چین توسط ایران، تأسیس صندوق ملی مشترک در حوزه علم و فناوری، همکاری کشاورزی، آبخیزداری و شیلات و گسترش نسل پنجم ارتباطات و شبکههای زیرساختی است.
وی با بیان اینکه مسئله توسعه گردشگری از جمله موارد مهم مطرح شده در این تفاهمنامه است، گفت: چین سالانه حدود 140 میلیون گردشگر در دنیا دارد که اتفاقاً هزینه هم میکنند در حالی که اروپاییهایی که به ایران میآیند بسیار کمتر از چینیها پول خرج میکنند. اگر ارتباطات گردشگری دو کشور توسعه یابد، نفع آن برای صنعت گردشگری و هتلداری کشور و در نهایت اشتغال و رونق اقتصادی است. همچنین اجرای پروژه در مناطق کمتر توسعهیافته دو کشور و کاهش خط فقر، همکاریهای علمی و دانشگاهی و اعطای بورس تحصیلی متقابل و ساخت بندر جاسک و چابهار، سرمایهگذاری برای انرژیهای پاک در کویرهای ایران و صادرات این انرژی به کشورهای همسایه و ساخت مترو در ده کلانشهر ایران از جمله مزایای دیگر این پیشنویس اولیه است.
جعفری تأکید کرد: البته شکی نیست که در جزئیات قرارداد نهایی باید دقت لازم شود تا زمینه هر نوع سلطه بر کشور ایجاد نشود. اما الان در حد تفاهمنامه است و نباید قصاص قبل از جنایت کرد و این حرکت خوب را زیر سؤال برد. لذا اصل این همکاری حکیمانه و درست است. در مجموع در کل این پیشنویس نمیتوان نکتهای را پیدا کرد که خلاف اصول و چارچوبهای قرآنی و دینی ارتباطات حکومت اسلامی با حکومت غیراسلامی باشد. اغلب انتقادات وارده نیز بیشتر براساس گمانهزنی است نه اینکه مستند به متن و واقعیت این تفاهمنامه باشد.
این نماینده پیشین مجلس یادآور شد: به نظر میرسد هر زمان که میخواهد گشایشی در کشور ایجاد شود تا ایران از سلطه دلار نجات پیدا کند عدهای با هیاهو فضا را برای تحقق چنین اتفاقی تیره و تار میکنند. زیرا یکی از موارد این تفاهمنامه برقراری مبادلات تجاری و اقتصادی منهای دلار و با ارزهای ملی دو طرف است. اتفاقاً ایران باید نسبت به این همکاری جدیتر از چینیها باشد و قطعاً میتوان این همکاریها را براساس چارچوبها و دستورات دینی و حفظ استقلال و عزت کشور پیش برد. از طرفی چینیها هم به خوبی میدانند ملت ایران سلطهپذیر نیست و آنها نیز به دنبال این نیستند. ایران چهل سال است مقابل امریکا ایستاده و لذا قطعاً تحت سلطه چینیها هم قرار نخواهد گرفت. البته نباید خوشخیالانه رفتار کرد و باید مراقبتها و دقتهای ضروری در انعقاد یک توافق بینالمللی لحاظ شود.
جعفری در پایان اظهار کرد: براین اساس آنچه در این تفاهمنامه مشاهده میشود نه با مبانی دینی و قرآنی ناسازگار است و نه اصول تعاملات دیپلماتیک و بینالمللی امروز این نوع همکاریها را نفی میکند. اتفاقاً در نگاه صاحبنظران و تحلیلگران کشور از چپ و راست، امروز یک اجماع حداکثری وجود دارد که ارتباط راهبردی میانمدت بین ایران و چین و حتی با روسیه و شکستن هژمونی آمریکا، اقدامی عاقلانه و مدبرانه و در چارچوب شعار «عزت، حکمت، مصلحت» در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. بسیاری از نقدها نیز ریشه در خارج و با نگاهها و رویکردهای ضد ایرانی دارد، اما اکثر کسانی که در داخل و خارج کشور مسائل را میفهمند معتقدند این مسیر درستی است؛ البته باز هم تأکید میکنم حتما باید قیود و چارچوبهای صریح دینی در رابطه با دولت غیراسلامی باید رعایت شود.
انتهای پیام