به گزارش ایکنا، بیست و یکم اوت(31 مردادماه) مصادف است با سالروز به آتش کشیده شدن قبله اول مسلمانان به دست صهیونیستها در سال 1348. در پی این اتفاق به پیشنهاد سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ایران و با تصویب وزیران امور خارجه کشورهای اسلامی در اجلاس تهران، این روز به عنوان روز جهانی مسجد نامگذاری و از کشورهای عضو خواسته شد با هدف ارج نهادن به نقش مساجد و صیانت از آنها به عنوان مکانهای مقدس، در گرامیداشت این روز تلاش کنند؛ تلاشی که متأسفانه صورت نگرفت.
اما در ایران این روز تلنگری برای یادآوری نقش مهم مساجد در کشور و مرور عملکردها در خصوص این نهاد مقدس است.
البته در سال جاری این مناسبت نیز همانند سایر مناسبتها تحت تأثیر شیوع کرونا قرار دارد؛ اگرچه در سالهای گذشته نیز به صرف انتشار یک بیانیه از سوی برخی نهادها اکتفا میشد و اقدام خاص و درخوری برای روز جهانی مسجد صورت نمیگرفت، اما این روز فرصت مغتنمی برای بررسی کارکرد مساجد در شرایط بحران است.
در طول تاریخ همواره با توجه به اینکه مساجد متعلق به عموم مردم هستند، در بحرانها به عنوان پناهگاه و پایگاه خدمترسانی مورد توجه و بهرهبرداری قرار داشتهاند. مسجد در صدر اسلام مهمترین و حتی تنها پایگاه فرهنگی و آموزشی جهان اسلام بوده و به همین دلیل کارکردهای بیشماری داشته است، اما رفته رفته و با به وجود آمدن نهادهای رقیب برای برگزاری برنامههای فرهنگی از کارکردهای مساجد کاسته شد و اکنون کارکرد بسیاری از مساجد صرفاً به برگزاری نماز جماعت تقلیل پیدا کرده است.
همین تقلیل کارکرد مساجد به برگزاری نماز جماعت را میتوان دلیل این مسئله دانست که به محض شیوع کرونا بسته شدن مراکز دینی از جمله مساجد به عنوان یک دستور مطرح شد در حالی که اگر به راستی کارکردهای آموزشی و خیریه مساجد در نظر گرفته میشد، حقیقتاً نیازی به بسته شدن در مساجد نبود بلکه برگزاری اجتماعات و اقامه نماز جماعت به صورت معمول در مساجد باید ممنوع میشد.
یکی از مهمترین گروههای پرخطر در مسئله شیوع کرونا سالمندان هستند؛ یعنی قشری که به مساجد وابسته هستند. اگر به محض شیوع کرونا ائمه جماعت آموزش لازم را دریافت کرده و با حفظ فاصله اجتماعی به آموزش سالمندان برای مراقبت از خود و خانوادههایشان در مساجد اقدام میکردند، قدر مسلم با توجه به پذیرش سخن ائمه جماعات از سوی مردم در مهار کرونا بسیار موفقتر بودیم.
مسئله مهم دیگر جنبه خیریه و اطعام و اکرام مساجد است. با شیوع کرونا بسیاری از کسب و کارها صدمه دیده و افراد آبرومندی که تا پیش از آن خودشان جزء خیران بودند، نیازمند شدند که در این خصوص هیئت امنای مساجد به رهبری امام جماعتی که به خوبی مسائل بهداشتی را آموزش دیده، میتوانست نیازمندان را شناسایی و کمکهای خیران را به راحتی و اطمینان به دست نیازمندان حقیقی برساند، اما دَرِ بسته مساجد این ظرفیت بزرگ را زائل کرد.
جامعه امروز جامعهای مبتنی بر تکنولوژی است؛ اگر هر مسجد یک سایت قوی اطلاعرسانی داشت، بچههای مسجدی میتوانستند از فضای باز حیاط مساجد به صورت شیفتبندی شده برای دریافت آموزشهای مراقبتی و تداوم کلاسهای آموزشی خود استفاده کنند. این مسئله موجب کاهش تنشهای روانی ناشی از قرنطینه نیز میشد.
از سوی دیگر حتی در شرایط بسیار سخت کرونایی نیز برگزاری مراسم مساجد به صورت مجازی میتوانست به کاهش تنشهای روانی به خصوص در سالمندان و بانوان کمک کند. دریافت سخنان امید بخش، به روز کردن اطلاعات مربوط به نحوه مراقبت از خود و خانواده در برابر کرونا و ... همه میتوانست بخشی از کارکردهای مساجد در دوران قرنطینه و شرایط کنونی باشد.
اگر به راستی مساجد ایران جایگاه حقیقی خود را به عنوان یک مکان محوری هدایت و آموزش مردم داشتند، باید مساجد هر محل به محور مبارزه با شیوع کرونا، آموزش مردم و کسبه و نظارت بر عملکرد بهداشتی کاسبان، توزیع ماسک و لوازم ضدعفونی کننده به خصوص تهیه این اقلام برای سالمندان و افراد بیماری که تنها زندگی میکنند و امکان تهیه این اقلام را ندارند و ... تبدیل میشد. اگر محله به محله با کرونا مبارزه میکردیم و محور محلات ما مساجد بود امروز در حوزه کنترل این بیماری موفقتر بودیم اما وقتی کارکرد مساجد را صرفاً به اقامه نماز جماعت تقلیل میدهیم باید انتظار این را هم داشته باشیم که وقتی بحرانی بروز میکند به جای بهرهبردای از ظرفیت تأثیرگذار آموزشی و ترویجی مساجد، در آنها بسته شود.
انتهای پیام