کد خبر: 3921971
تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۶:۰۱
حجت‌الاسلام احمد خاتمی بیان کرد:

واکاوی دلیل مقدم بودن حق‌الناس بر حق‌الله

حجت‌الاسلام خاتمی ضمن نقد بررسی روایتی در مورد مقدم بودن حق‌الناس بر حق‌الله تصریح کرد: اصل پذیرفته‌شده مقدم بودن حق‌الناس بر حق‌الله از طریق تتبع و استقراء در روایات استفاده می‌شود.

حجت‌الاسلام والمسلمین سیداحمد خاتمی، استاد حوزه علمیه

به گزارش ایکنا؛ حجت‌الاسلام والمسلمین سیداحمد خاتمی، استاد حوزه علمیه، در جلسه درس خارج با موضوع «حقوق معنوی»، که روز گذشته، 18 شهریورماه، در فضای مجازی منتشر شد، اظهار کرد: سخن پیرامون حق‌الله، حق‌الناس، تفاوت‌های حق‌الله و حق‌الناس و تزاحم حقوق بود. در مورد تزاحم حق‌الله ملاک اهمیت و اصیل‌ترین ملاک است. این اهمیت را می‌شود از لسان روایات به دست آورد. معلوم است واجب بر مستحب مقدم است. واجبی که وقتش تنگ است، مثل صلوات یومیه، بر واجبی که وقتش وسیع است، مثل نماز قضا مقدم است.

وی افزود: مورد دوم، تزاحم حق‌الناس و حق‌الله است که نمونه‌هایی از آن را در جلسات گذشته بیان کردیم. گفته شد که ادعای اجماع شده که حق‌الناس بر حق‌الله مقدم است. استدلال شده بود به روایتی که دیروز سندش را خواندیم، امروز متنش را می‌خوانیم. شما ببینید از این روایت اهمیت حق‌الناس استفاده می‌شود یا نمی‌شود. برخی خواستند اهمیت حق‌الناس را از این روایت استفاده کنند.

برداشت‌های مختلف از روایت ظلم

حجت‌الاسلام خاتمی ادامه داد: متن روایت این است: «الظّلم ثلاثه: ظلم لا یغفره اللّه،و ظلم یغفره اللّه،و ظلم لا یدعه، فأمّا الظّلم الّذی لا یغفره اللّه الشّرک، و أمّا الظلم الّذی یغفره فظلم الرّجل نفسه و أمّا الظّلم الّذی لا یدعه فالذّنب بین العباد.» بر اساس روایت، ظلمی که خدا آن را نمی‌بخشد «شرک» است. ظلمی که خدا می‌بخشد گناهان است. چه بسا گناهان شخص را به خاطر حسناتی که انجام داده است، ببخشند. ظلمی که خدا رهایش نمی‌کند حق‌الناس است. اولاً «لا یدعه» یعنی چه؟ شما از این عبارت چه می‌فهمید؟ خدا رهایش نمی‌کند یعنی چه؟ سه تفسیر برای این جمله هست.

وی در تفسیر سه برداشت از این روایت تصریح کرد: یک تفسیر این است که قطعاً داد مظلوم را می‌ستاند. این یک معناست. معنای دوم این است که یعنی ظالم را سر جایش می‌نشاند. معنای سوم این است که خود خدا آن ستمی که بر مظلوم رفته است، جبران می‌کند. پس یک، مظلوم را بی‌حق نمی‌گذارد. دو، ظالم را سر جایش می‌نشاند. سه، خود خدا جبران می‌کند. مورد چهارم این است که ولو طرف توبه کند، توبه‌اش پذیرفته نمی‌شود. به هر حال به این جمله استناد شده است که معلوم می‌شود حق‌الناس اهمّ از حق‌الله است.

استاد سطوح عالی حوزه علمیه بیان کرد: مرحوم حکیم گفته است که از این روایت مسئله اهمیت استفاده نمی‌شود. گناهانی که شخص مرتکب شده است ولو خیلی مهم بوده است، خدا در عرصه غفران می‌گذرد. ظلمی که به دیگران کرده است را هم ولو اهمیت نداشته باشد، خدا از آن نمی‌گذرد. مرحوم آقای حکیم می‌گوید که روایت در مقام بیان اهمیت نیست که بگوید کدام مهم‌تر است و کدام غیرمهم است، بلکه در مقام بیان غفران است. در مقام بیان غفران، می‌گوید که خدا از شرک نمی‌گذرد، از گناهان می‌گذرد، در مورد ظلم به مردم هم ولو بی‌اهمیت باشد خدا نمی‌گذرد. این فرمایش مرحوم آقای حکیم است.

تقدیم حق‌الناس بر حق‌الله با استقراء و تتبع

وی ادامه داد: نکته دیگری در این روایت هست و آن نکته بر عکس استدلال آقایان است. چرا؟ چون می‌گوید شرک بخشیده نمی‌شود. اهمّ شرک است که حق‌الله است. معنای «لا یدعه الله» این است که اصلاً در حوزه خدا نیست، در حوزه بندگان خداست و خدا پشتیبان مظلومان است. به عبارت دیگر اگر ما باشیم و این روایت، ما باید روایت را دال بر تقدیم حق‌الله بگیریم. آنچه بخشیده نمی‌شود شرک است. لااقل روایت مجمل است که روایت در این عرصه درصدد بیان هست یا درصدد بیان نیست. از طرفی نمی‌‌شود به روایت مجمل استناد کرد، مضاف بر ضعف سندش. تا الآن یک جمع‌بندی داشته باشیم. پس با این روایت اهمیت حق‌الناس را نمی‌فهمیم، ولی با تتبع مواردی که در فقه هست به این واقعیت می‌رسیم که یک اصل پذیرفته‌شده، تقدیم حق‌الناس بر حق‌الله است با استقراء و تتبع. همان چیزی که مرحوم شارع اسمش را مرتکزات متشرعه گذاشت.

حجت‌الاسلام خاتمی یادآور شد: مطلب بعد این است که اگر ما آب داشتیم و مدیون هم بودیم و می‌توانستیم آب را بفروشیم و دین خودمان را بدهیم، باید دینمان را بدهیم یا آب را صرف وضو کنیم؟ کدام مقدم است؟ تحقیقاً اینجا دِین مقدم است. چرا؟ به دلیل اینکه وضو بدل دارد. درست است که آب دارد، ولی دینش حالّ است و باید آن را بپردازد و شرعاً از استفاده آب عاجز است؛ پس هیچ فقیهی در این مسئله بحث ندارد که اگر حق‌الله بدل داشته باشد حق‌الناس سبب می‌شود طرف عاجز شود.

انتهای پیام
captcha