به گزارش خبرنگار ایکنا؛ نشست «تاریخ کربلا و دفاع مقدس» ظهر امروز سوم مهرماه با حضور میرشمسالدین فلاح هاشمی، نویسنده و پژوهشگر حوزه دفاع مقدس به همت مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران در موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به صورت مجازی برگزار شد.
فلاح هاشمی در این نشست با اشاره به تفاوت ادبیات جنگ در ایران و جهان گفت: نویسندگان بزرگانی مانند ارنست همینگوی با ادبیات جنگ آغاز کردهاند و این نوع آثار همواره برای مخاطبان جذاب بوده است، اما تفاوتهایی در این زمینه میان ادبیات جنگ در ایران و جهان وجود دارد و آن هم پیوند ادبیات دفاع مقدس با عاشوراست. در ایام دفاع مقدس رزمندگان با تأسی از قیام عاشورا مبارزه میکردند و دروس اخلاقی و عملی که در این رزم ساری و جاری بود، برگرفته از عاشورا بود و یک شعور اخلاقی و تعالی روحی در بین رزمندهها وجود داشت؛ این روحیه باعث میشد قداست خاص در این دفاع وجود داشته باشد.
وی افزود: آنچه ما را در ادبیات جنگ متفاوت میکند این است که؛ رزمندگان برای کشتن به رزم و جبهه نرفته بودند، بلکه برای دفاع رفته بودند، سبقتجویی در ایثارگری، احساس آنها نسبت به همرزمان دیگر، پنهان کردن درد و آلامشان از یکدیگر و ... همه برگرفته از مکتب شیعه و عاشوراست.
وی با اشاره به حوادث صد سال اخیر گفت: اگر روحیه ایثارگری و فداکاری رئیسعلی دلواری در جنوب و میرزا کوچک خان در شمال مقایسه کنید و به توصیههای آنها به سربازان خود توجه کنید، خواهید دید که آنها هدفشان این است که دشمن را از خاکشان بیرون برانند. این افراد در برخورد با همرزمان و خانواده خود بسیار مهربان هستند، اما با دشمن سرسختانه مبارزه میکنند.
فلاح هاشمی ادامه داد: صبر و استقامت رزمندگان چه در ایام دفاع مقدس و چه پس از آن بسیار بارز است، در حالی که بسیاری از آنها دچار آسیب و بیماری شده بودند، اما همه تحمل و صبر بر این دردها برگرفته از عاشوراست؛ در جنگ ایران و عراق میبینیم فرمانده لشکر مانند سایر سربازان با همان لباس و پوتین، بدون درجه و ... در بین رزمندگان است و کسی نمیتواند فرمانده را از دیگران تشخیص دهد؛ از این رو اخلاص حرف اول را در بین آنها میزند.
نویسنده در ادبیات جنگ سیاه و تلخنگار است و مخاطب پس از مطالعه کتاب حس افسردگی دارد، اما توصیف رشادتها و ایثارگریها در ادبیات دفاع مقدس نور امیدی در دل مخاطبان روشن میکند. همچنین در ادبیات جنگ نگاهها زمینی است و در ادبیات دفاع مقدس روح الهی در آن جریان دارد. در ادبیات جنگ تکلیف مخاطب روشن نیست، اما در دفاع مقدس حق از باطل جداست و همین تکلیف مخاطب را روشن میکند و انسانی که پشت این قلم هست خودش نیز این باور را دارد.
این نویسنده تصریح کرد: در سالهای اخیر این بحث بسیار مطرح شده که یک نویسنده بعد از چند اثر، دیگر نویسنده ادبیات دفاع مقدس نیست و ناگزیر از ورود به تلخیها و سیاهیهای جنگ است و در واقع وارد ادبیات جنگ میشود. اما باید گفت؛ وقتی نهضت عاشورا الگوی رزمندگان ماست، پس نوشتن درباره آنها هم ادبیات دفاع مقدس نام میگیرد و اگر بخواهیم درباره سیاهیها و تلخیها بنویسیم و فقط بحث انسانی آن را مطرح کنیم و از ارتباط آن با عاشورا ننویسیم، ادبیات جنگ نامیده میشود.
وی با بیان اینکه ادبیات دفاع مقدس خود ضد جنگ است، جنگی که مصیبتهای آشکار و پنهان را دامن میزند، ادامه داد: نکته دیگر که در ادبیات دفاع مقدس بارز است امید و روشنی است که در پایان مطالعه اثر به خواننده منتقل میشود و همه مباحث و مسائل به سیاهی ختم نمیشود و خواننده پس از مطالعه کتاب به یک شعور ایمانی میرسد؛ به قهرمان داستان غبطه میخورد و دلش روشن است که راه این رزمندگان درست است و باید ادامه یابد.
فلاح هاشمی گفت: در ادبیات دفاع مقدس بحث ادبیات آزادگان را هم داریم که تاکنون این نوع ادبیات مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته است، با وجود اینکه در کتابی مانند «دا» که مملو از صحنههای دلخراش است، اما حس غرور را در مخاطب زندهتر میکند و صبر حضرت زینب(س) را در ذهن مخاطب تداعی میکند. همین الگو گرفتن از عاشوراست که ما در دفاع مقدس حبیب بن مظاهر، مادر وهب و ... را میبینیم و این شخصیتها در دفاع مقدس تکثیر شدهاند.
وی با اشاره به توفیق نویسندگان در انتقال این مفاهیم در ادبیات داستانی بیان کرد: اغلب مخاطبان کتابهای ادبیات داستانی، به حوزه دفاع مقدس علاقهمند هستند و اگر آثار تولید شده را بررسی کنیم، متوجه خواهیم شد که قلم روان و بیان ساده نویسنده، راوی و ... اهمیت ویژهای در جذب مخاطب داشته است. اگر امروز استان همدان در حوزه ادبیات دفاع مقدس بیشتر دیده میشود، به این دلیل است که همه استانها حمید حسام ندارند. بنابراین قلم نویسنده و نوع روایتگری اثر بسیار مهم است.
این نویسنده با اشاره به تولید آثار ادبیات دفاع مقدس در زمان جنگ تحمیلی گفت: آثار ادبی دفاع مقدس در اوایل راه خود، صرفاً خودنوشتهایی بود که چندان از قوت ادبی برخوردار نبودند، اما همین مسئله باعث شد نویسندگان به رشد و بالندگی برسد و اکنون ما نویسندگانی چون احمد دهقان و محمدرضا بایرامی را داریم که در ابتدا خاطرهنویس بودند، اما به تدریج وارد عرصه رماننویسی شد و این رمانها در جوایز متعددی برگزیده و یا به زبانهای گوناگون ترجمه شده است. بنابراین اگر نویسنده بتواند به ساختار ادبی مناسبی برسد در ادبیات دفاع مقدس، توفیق خواهد داشت.
وی با اشاره به لزوم توجه ناشران به مخاطبسنجی بیان کرد: اگر ناشر بتواند با شناخت قلم نویسنده و مخاطبسنجی درست، اقدام به انتشار اثر کند، مطمئناً موفق خواهد شد. مانند نشر شهید کاظمی که در سالهای اخیر به صورت حرفهای وارد عرصه ادبیات دفاع مقدس شده است و آثاری که منتشر میکند، به مخاطبسنجی توجه داشته و نثر کتابهایش نیز بسیار روان و خوشخوان است. مخاطب به راحتی میتواند با این آثار ارتباط برقرار کند، به ویژه آثاری که از شهدای مدافع حرم منتشر میکند و مورد استقبال قرار میگیرد، زیرا جوانان با آنها احساس نزدیکی بیشتری دارند.
این پژوهشگر با اشاره به وجه تمایزهای دیگر ادبیات جنگ و دفاع مقدس گفت: نویسنده در ادبیات جنگ سیاه و تلخنگار است و مخاطب پس از مطالعه کتاب حس افسردگی دارد، اما توصیف رشادتها و ایثارگریها در ادبیات دفاع مقدس نور امیدی در دل مخاطبان روشن میکند. همچنین در ادبیات جنگ نگاهها زمینی است و در ادبیات دفاع مقدس روح الهی در آن جریان دارد. در ادبیات جنگ تکلیف مخاطب روشن نیست، اما در دفاع مقدس حق از باطل جداست و همین تکلیف مخاطب را روشن میکند و انسانی که پشت این قلم هست خودش نیز این باور را دارد.
انتهای پیام