چندی است که جامعه با موج سوم بیماری همهگیر کووید19 دستوپنجه نرم میکند و هر روز آمار فزایندهای از میزان ابتلا و مرگومیر ناشی از کرونا در شهرهای ایران و نقاط مختلف دنیا به گوش میرسد. شیوع ویروس کرونا باعث خیزش پرسشهای متعددی درباره آینده تحولات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و دینی جهان شده است.
بخشی از این سؤالات درباره نسبت دین، فرهنگ و جامعه در آینده است. اساساً تأثیر پدیده کرونا بر جوامع بشری به ویژه در زمینه فرهنگی و دینورزی چیست؟ آیا این پدیده مانند پدیدههای همهگیر دیگر در تاریخ بشر میتواند سبب تغییراتی اساسی در الگوهای فرهنگی و رفتار دینی افراد و جوامع بشری شود؟ آیا در نتیجه این تحولات، بشر به سمت بهبود رفتارهای فرهنگی و دینداری حرکت میکند یا آنکه به فروکاست جایگاه دین و فرهنگ میانجامد؟ جامعه ایران با مختصات خود چه تأثیری از این پدیدهها خواهد پذیرفت؟ مناسک و فرهنگ جامعه چه تغییری خواهند کرد؟ در این باره با نظام بهرامی کمیل، پژوهشگر حوزه فرهنگ، گفتوگویی کردهایم که در ادامه از نظر میگذرد؛
ایکنا ـ بسیاری معتقدند که وبا موجب تغییرات اساسی در مسیحیت شد و در ایران نیز انقلاب مشروطه تسریع کرد، به دنبال انقلاب مشروطه ما دگرگونیهایی را در معرفت دینی داریم. اکنون نیز بحرانی به نام کرونا را داریم که طبیعتاً تأثیرات خود را خواهد گذاشت. ابتدا بگویید که کرونا یا چنین بحرانهایی چه تأثیری بر جامعه و فرهنگ خواهند گذاشت؟
این بحث را میتوانیم در یک بستر بزرگتر یعنی نسبت این بیماری با فرهنگ ببینیم. بعد آن را در بحث دین، مناسک و شعائر دنبال کنیم. به لحاظ کلی این بیماری با توجه به گستردگیاش در سطح جهان، اگر در بلندمدت ادامه یابد و واکسن و درمان مؤثر نیابد، میتواند میانگین سن آدمها را پایین آورد. اگر این بیماری مانند سرماخوردگی یا آنفولانزا درمان قطعی نداشته باشد، باعث میشود که میانگین سن آدمها پایین بیاید، چون هربار که فرد این بیماری را میگیرید، طبیعتاً بدنش ضعیفتر میشود.
اگر این اتفاق بیفتد؛ یعنی این بیماری واکسن نداشته باشد و میانگین سن را پایین بیاورد، رفتار انسانها در برابر همدیگر سهلگیرتر و مهربانتر میشود. چون هرچقدر میانگین سن انسان بالاتر برود، حرص و طمع او هم بیشتر میشود و تأثیری بر بهبود اخلاق و رفتارش ندارد. از این منظر اگر این بیماری با آن پیشفرضها ادامه داشته باشد و افراد مرگ را نزدیکتر ببینند، باعث میشود که مقداری از حرص و ولعشان کاسته شود؛ حداقل در کوتاهمدت.
نکته دیگر اینکه این بیماری باعث شده است زمینه همکاری و همدلی افراد از ملیتها، اقوام، مذاهب و مناطق جغرافیای گوناگونی بیشتر شود. یعنی نزدیکی و همدلیهایی که ایجاد کرده بیشتر از تضادهایی است که دامنزده. درد مشترکی است که جداجدا درمان نمیشود. همین که حتی افراطیها میگویند که هرجایی که واکسن را کشف کند، برای ما فرقی ندارد و از آن استفاده میکنیم، خبر خوبی است. در واقع زمینه همکاری را فراهم آورده است، به خاطر اینکه دشمن مشترکی است و تفاوتی بین مرد و زن، مسلمان یا مسیحی یا یهودی ندارد. دشمن مشترک باعث ایجاد زمینه همکاری مشترک بین انسانها میشود.
ایکنا ـ در دین چه تأثیری میتواند داشته باشد؟
به نظر من کرونا بر روی اعتقادات و باورهای قلبی مذهبیها تأثیر چندانی ندارد، اما به کمرنگ شدن مراسم و شعائر مذهبی منجر میشود. مثلاً ایرانیها برای فردی که فوت میکند مراسم مفصلی مانند سوم، هفتم و چهلم دارند. کرونا باعث شده که بسیاری از این مراسم کمرنگ و فشرده شوند. به این دلیل که خیلی از این مراسم تقریباً کارکرد خودشان را از دست داده بودند و جامعه منتظر بهانهای بود که آنها را کنار بگذارند و کرونا همان بهانه است. کرونا وقفهای ایجاد کرد که آن دورهمیها مانند مراسم ختم و نذری را که جامعه از بسیاری از آنها خسته شده بود، موقتاً کنار بگذارد و امکان اینکه خیلی از این مراسم در پساکرونا ترک دائم شود، وجود دارد.
اجازه دهید در این باره خاطرهای بگویم؛ در بین فامیل ما اگر فردی فوت میکرد، برای انواع مراسم از تهران به روستا میرفتند یا برعکس از روستا به تهران میآمدند و در این مدت خودشان هم میدانستند که این کار اشتباه است، اما کسی جرئت نداشت با آن مخالفت کند. البته در زمانی که مسافتها کم بود، این گونه رفتوآمدها طبیعی بود، اما زمانی که این مسافتها طولانی و پرخطر شده، تقریباً غیرقابل توجیه بود. چند سال پیش یکی از مینیبوسها وقتی از یکی از این مراسم برمیگشت، تصادف کرد و چندین تن از فامیل کشته و چند تن زخمی شدند.
همین اتفاق عاملی شد که ریشسفیدهای فامیل بنشینند و تصمیم بگیرند که اگر فردی از فامیل فوت کرد، لزومی ندارد که دیگر فامیلها از نقاط مختلف به مراسم مختلف بیایند، حداکثر میتوانند در مکان سکونت خودشان مراسم مختصری داشته باشند. آن تصادف بهانهای شد که مراسمی که کارکردش را از دست داده بود را کنار بگذارند. الان هم به همین صورت است، کرونا بهانهای شده است که برخی از مراسمی که الان کمرنگ شده است، به صورت دائم کنار گذاشته شود.
تأثیر دوم به کیفیت و معنای حضور افراد در مکان مذهبی مربوط است. ممکن حضور مردم در زیارتگاهها و امامزادهها خیلی کم نشود، اما به گونهای و از نظر کیفی شاهد تغییر کارکردهای آن هستیم؛ برای مثال فرد اگر به امامزاده یا زیارتگاه میرود، بخشی از خواستههایش به نیازهای درمانی و شفاعت از بیماریها برای خود و بستگانش مربوط است. به نظر من این بخش از خواستهها، یعنی درمانهای جسمی کمرنگتر میشود و در عوض درمانها و کارکردهای معنوی مانند درخواست رستگاری، آرامش قلبی و مصونیت از گناهان پررنگتر میشود.
واضح است که این تغییر منفی نیست و نوعی اصلاح و پالایش محسوب شود. قبلاً خیلیها به زیارتگاه میرفتند و به دنبال آرامش روح بودند، اما خیلی افراد هم به دنبال درمان جسمی بودند. تعطیلی حاصل از کرونا و اینکه ورود به این اماکن ممکن است، احتمال ابتلا به بیماری را بالا ببرد، روی ذهن آدمها تأثیر میگذارد. تعارف نکنیم، وقتی افراد از ترس کرونا حتی برای درمان سایر بیماریها به بیمارستانها و مراکز درمانی کمتر مراجعه میکنند؛ زیرا محیط آنجا پرخطر است به احتمال زیاد به مراکز پرخطر مذهبی هم کمتر میروند، به ویژه اینکه بخواهند درخواست شفاعت بیماری جسمی داشته باشند.
ایکنا ـ یکی از تحلیلها این است که در شرایط بحران اسطورهها در جامعه سرباز میکنند، آیا این احتمال را نمیدهید که این امکان وجود خواهد داشت که جامعه به سمت این اسطورهها پیش برود؟ وضعیت دینورزی در جوامع دینی و لائیک چگونه میشود؟
در این باره شاهد «حرکت پاندولی» هستیم؛ یعنی تأثیر کرونا در جوامع و در بین افرادی که بیشتر لائیک بودهاند، به سمت مذهبی بروز برخی نمادها و باورهای مذهبی و ماورایی حرکت میکند. برعکس برخی افرادی بسیار مذهبی دچار کمی شک و تردید شدهاند. این حرکت پاندولی است که همه جوامع دارند؛ یعنی در بحرانهای سخت عدهای به سمت مذهبیشدن میروند و برعکس، همان اتفاق ممکن است کارکرد متفاوت داشته باشد و برخی در مذهب خود شک کنند. چون میبینند که خدا برایش کاری نکرده است.
همچنین، در شرایط واقعاً بحرانی جامعه بیشتر به باورهای مذهبی روی خوش نشان میدهد. چون شرایط در جامعه فعلاً خیلی بحرانی نیست و هنوز مردم برای کرونا جوک میسازند و گرایش مذهبی خاصی دیده نمیشود، اما وقتی از دست انسان کاری برنیاید و وحشت حاکم شود، لائیکترین افراد و جوامع هم به سمت باورهای فرامادی گرایش پیدا میکنند.
در مورد حضور در مراسم مذهبی با استثناها کاری نداریم، بلکه کلیت جامعه را وقتی نگاه میکنید، میبینید از ده نفری که هرسال نذر میدادند الان هشت نفر به خاطر ملاحظات این دوران نذر را ندادهاند و یا آشنایانی که همیشه در مراسم حضور داشتند، الان به دلیل رعایت پروتکلها به هیچ وجه نرفتند. هرچند ممکن است برخی هم از روی لجبازی هیئت مدافعان عزاداری ایجاد کرده باشند که استثنا هستند، اما در کل کشور میانگین حضور در مراسم و شعائر مذهبی پایین آمده است. البته فکر میکنم در بعضی جاها مانند محلات آذرینشین کمتر پایین آمد، اما این تغییر در برخی اماکن بیشتر پایین آمد و مشهود بود.
در ایران خوشبختانه اگر کلیت را در نظر بگیریم، هم مردم و هم مسئولان در مقابل این بیماری عقلانی و منطقی رفتار کردند. مردم در عید نوروز و در مراسم محرم و ... از حجم مراسم و رفتوآمدها کاستند. وقتی که خود رهبر معظم انقلاب در پیامهایش بر رعایت اصول بهداشتی تأکید دارد یا اینکه در یک حسینیه مینشیند و تک و تنها عزاداری میکند، در واقع دارد جواب یک عده رادیکال و تندرو بیمنطق را میدهد که میگویند کسی که به عزاداری امام حسین(ع) میرود مریض نمیشود و کرونا نمیگیرد.
مسئولان به لحاظ اینکه به هیچ وجه نگذاشتند که اقلیت تندروها کشور را به سمت خاصی ببرند خوب عمل کردند برخوردی هم که با طب اسلامی شد را مشاهده کردید نه در سطح مردم و نه در سطح دولت و مسئولان از این افراد حمایت نشد. در پیشرفتهترین کشور مانند سوئیس هم این گونه رفتارها وجود دارد، اما اکثریت به این سمت نرفتند؛ مثلاً در بحث پزشکی همان چیزی که آقای تبریزیان میگوید و کتاب هاریسون را آتش میزند و میگوید که ما طب امام صادق داریم و... طب خارجی جواب نمیدهد و استعماری است، اما وقتی قاطبه علما و مراجع را مشاهده میکنید، میبینید نه تنها به پزشکان مدرن مراجعه میکنند بلکه به بهترینها در خارج از کشور مراجعه میکنند. این نشان میدهد که آقای تبریزیان و فلان مداح و امام جمعه که علم پزشکی را قبول ندارند، در اقلیت هستند و اگر حاکمیت با آنها همدلی نکند، فتیله را سریع پایین میکشند.
ایکنا ـ اما نکته پایانی.
تجربه کشور ترکمنستان که از لحاظ فرهنگی با ما نزدیک است، در نوع خود جالب است. رئیسجمهور دیکتاتور و مادامالعمر ترکمنستان «قربانقلی بردی محمداف» به همه رسانهها دستور داده که هیچ کس حق ندارد اسم بیماری کرونا را ببرد. به کار بردن نام کرونا، کووید-19 و... باعث تنبیه، جریمه و حبس میشود. این فرهنگ نامباور تا حدودی در جامعه ما هم وجود دارد. برخی فکر میکند که اگر نام یک بیماری را نیاورد و آن را تکرار نکند، آن بیماری از بین میرود؛ مثلاً در کشور خودمان اگر توجه کنید میگویند که اگر نام مار را بیاورید ظاهر میشود ... یا اینکه میگویند نام جن را نیاورید و به جن میگویند از مابهتران، آن را با اسم دیگری صدا میکنند که باعث شود آن موجود یا بیماری از بین برود.
این نکتهای است که من در کتاب «نامباوری» به آن پرداختهام. برخی افراد فکر میکنند که نامها دارای قدرت ماورایی و معجزهآسا هستند و شما با تغییر نامها میتوانید در واقعیت خارجی تغییر ایجاد کنید. حالا همین تغییر نام را در بحث پزشکی و درمان کرونا داشتهایم. قبلاً در خیابان شاهپور تقاطع بهشت «دانشکده طب سنتی» داشتیم، این دانشکده طب سنتی در دوران آقای احمدینژاد به «دانشکده طب اسلامی» تغییر نام داد، چند سالی است که زحمت کشیدهاند و نام «دانشکده طب ایرانی» را برای آن انتخاب کردهاند؛ یعنی عدهای فکر میکنند با این تغییر نامها از طب سنتی به طب اسلامی و ایرانی میتوانند راهحل معجزهآسایی پیدا کنند. واقعیت آن است که با راهها و میانبرهایی که هنوز بشریت نرفته نمیتوانیم با این بیماریها و مسائل مبارزه کنیم.
انتهای پیام