حشمتالله فلاحتپیشه، عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی، در گفتوگو با ایکنا، درباره اتفاقی یا هدفمند بودن افزایش بحرانهای پیرامون ایران از جمله مناقشه قرهباغ، عادیسازی روابط اعراب و اسرائیل و تحولات جدید در عراق در جهت دور شدن این کشور از ایران گفت: واقعیت این است که منطقه غرب آسیا همواره آبستن تحولات مختلفی بوده و تنها منطقهای در جهان است که تقریبا همیشه یک جنگ فعال و تمامعیار به ویژه پس از دوره جنگ سرد در آن وجود داشته است.
فلاحتپیشه اظهار کرد: در واقع هیچگاه آتش جنگ در این منطقه خاموش نشده و به همین دلیل همواره راهبردهای سیاسی، امنیتی و نظامی در رأس راهبردهای منطقهای قرار گرفته و توسعه اقتصادی و دیگر نیازهای روز مردم این منطقه را عملاً تحتالشعاع قرار داده است. این هم بدین سبب بوده که این منطقه یک منطقه شاهراهی، قطب انرژی دنیا و محل رویش ادیان مختلف بوده است.
وی افزود: سؤال این است که آیا این تحولات تحت یک سناریو و برنامه مشخص است؟ به نظرم نمیتوان گفت این تحولات در قالب یک سناریو شکل گرفته است. اصولاً بازیگران مختلف منطقه در یکی از مقاطع تحولات منطقه دچار شکست یا ناکامیهای متعدد شدهاند. نتیجه این تحلیل آن است که هیچ قدرتی نمیتواند ذیل یک سناریوی برتر این تحولات را رقم بزند و دنبال کند.
فلاحتپیشه اظهار کرد: در واقع این تحولات متوالی و متعدد روند سیال و زیگزاگی خود را در پیش میگیرند و هر یک از بازیگران سعی میکنند که در قالب سناریوی خاص خودشان حداکثر منافع را از آن کسب کنند. لذا منطقه غرب آسیا یک منطقه بحرانی با نوسانات دائم و حتمی است و هر کشوری براساس سناریوی مدنظر خودش سیاستهایش را پیگیری میکند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی بیان کرد: بازیگری مانند رژیم صهیونیستی به دنبال تحمیل خودش به دولتهای منطقه و ایجاد یک ساز و کار امنیتی پایدار است. امریکا به دنبال تقویت حامیانش در منطقه و جلوگیری از افول هژمونی در این قطب با اهمیت دنیا است. از طرفی روسیه بیشتر به دنبال تثبیت جایگاه امنیتی و سیاسی در منطقه و چین هم حفظ برتری اقتصادی خود را در منطقه پیگیری میکند.
وی ادامه داد: همچنین کشورهای عربی در قالب راهبردهای امریکایی و با اشاره ایالات متحده، سیاستهای خود را دنبال میکنند، لذا وضعیتی که در شناسایی و همکاری با رژیم صهیونیستی شکل گرفت در این قالب قابل تحلیل است و کشورهای عربی براساس میزان نزدیکی با امریکا بیشترین نقش را برای نزدیکی به رژیم صهیونیستی بازی کردند.
فلاحتپیشه درباره موضوع درگیری آذربایجان و ارمنستان به عنوان دیگر تهدید امنیتی اطراف ایران گفت: زخم قرهباغ یک زخم سی ساله است نه دویست ساله. این زخم سی ساله ارتباطی با جمهوری اسلامی ایران ندارد و هرگونه تلاش برای ارتباط دادن این مناقشه به ایران خلاف منافع ملی است. اگر زمانی زخم دویستسالهای مانند زخم قرارداد گلستان و ترکمانچای سر باز کند آنگاه بنده هم به عنوان یک ایرانی حتماً احساس دین و مسئولیت پیدا میکنم که در آن عرصه حضور پیدا کنم، اما زخم قرهباغ مربوط به دوره فروپاشی شوروی است که در این زخم تنها منافع ایران، صلح پایدار میان آذربایجان و ارمنستان و حفظ موازنه ظریف بین این دو همسایه است تا هیچ یک را از دست ندهد.
عضو سابق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس اظهار کرد: در مورد تحولات جدید عراق هم باید گفت نسل دوم سیاستمداران عراقی برخلاف نسل اول که بیشتر از دل کوهستانهای عراق و کمپهای ضد صدام و تبعیدگاههای خارج عراق بیرون آمده بودند، عمدتاً دانشآموخته کشورهای غربی از جمله انگلیس و امریکا هستند و به طور طبیعی روند آنها با روند سیاستمداران عراقی نسل اول این کشور در دوران پساصدام (سال 2003) متفاوت است و آنها سعی میکنند منافع عراق را به گونهای در ایجاد یک موازنه ظریف میان جریانات انقلابیمانده و جریانات حافظ منافع غربی و عربی شکل دهند.
فلاحتپیشه درباره سیاست اصولی ایران در این وضعیت پیچیده گفت: جمهوری اسلامی باید در هر حوزه راهبرد خاص خودش را داشته باشد. در حوزه امنیتی و نظامی حریم چهل کیلومتری آن سوی مرزهای ایران حریمی است که به علت مقتضیات منطقه به هیچ وجه نباید اجازه دهد تهدیدی علیه او شکل بگیرد. اما در سایر حوزهها عدم مداخله در چالشهای منطقهای به سود ایران است به ویژه در چالش جدید ارمنستان و آذربایجان و در قبال سیاستهای دیگر کشورهای منطقه از جمله عراق. در نمونه عراق هرگونه تلاش ایران برای مداخله در امور داخلی عراق به ضرر دوستان ایران در عراق تمام میشود.
وی یادآور شد: به هر حال واقعیت این است که رژیم صهیونیستی یک وصله ناچسب در دنیای اسلام و غرب آسیاست و الان به دلایل خاصی مانند دلیل انتخاباتی ترامپ یا دلیل نتانیاهو مبنی بر حفظ شرایط مورد نیاز جریان راستگرا در سرزمینهای اشغالی، به سمت عادیسازی روابط با اعراب آمدهاند، اما خطوط گسل اساسی در منطقه وجود دارد که در قالب دشمنی با ایران نباید اجازه داد که این خطوط گسل به صورت مصنوعی توسط دشمنان سابق با همدیگر، علیه ایران، پر شود.
فلاحتپیشه درباره شکلگیری تهدیدات جدید علیه ایران با حضور تروریستهای تکفیری در مناقشه قرهباغ و بازیگری ترکیه و رژیم صهیونیستی در این قضیه گفت: به باور من جمهوری اسلامی ایران به حدی از قدرت رسیده که با این شرایط مقابله کند. چالشهای فعال میان آذربایجان و ارمنستان در طول 30 سال گذشته به سختی به 3 بار رسیده و میل دولتمردان این دو کشور به گونهای نیست که کشورهایشان تبدیل به سوریه شود.
وی ادامه داد: جمهوری اسلامی ایران ضمن اینکه باید فاصله خود را با سیاستهای ترکیه در برخی از رفتارهای این کشور حفظ کند، اما در عین حال ترکیه کشوری است که ایران در افق 2030 باید 30 میلیارد دلار مناسبات تجاری و اقتصادی داشته باشد و لذا مسائل منطقهای میان ایران و ترکیه باید مسالمتآمیز حل شود نه اینکه به یک عامل شکاف و اختلاف بدل شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی ابراز کرد: نقل و انتقال نیروهای جنگهای غیرمتقارن در منطقه رسم ناپسندی است به ویژه اینکه اگر آن نیروها سابقه تروریستی داشته باشند. این موضوعی است که به ضرر همه تمام میشود، اما تهدید پیش روی ایران بیش از آنکه امنیتی باشد اقتصادی است.
فلاحتپیشه درباره این تحلیل که مجموعه فشارهای امنیتی و اقتصادی بر روی ایران تا انتخابات امریکا، چه با پیروزی بایدن چه ترامپ، تداوم خواهد داشت، گفت: من مخالف این همانیسازی بین دموکراتها و جمهوریخواهان هستم. چون قطعاً بین فردی مانند اوباما و ترامپ، حتی در مناسبات با ایران، فاصله زیادی وجود دارد. به ویژه اینکه در روابط بین ایران و امریکا، با وجود آنکه راهبردها جای خودشان را دارند اما اگر یک تغییر تاکتیکی هم ایجاد شود میتواند در راستای منافع ایران مورد استفاده زیادی قرار گیرد.
وی تصریح کرد: واقعیت این است کاری که ترامپ در مناسبات میان ایران و امریکا انجام داد این بود که دشمنی میان ایران و امریکا را کاملاً عمیق و ساختاری کرد. برای مثال خون شهید سردار سلیمانی مهمترین موضوعی است که چالش میان دو کشور را فراحزبی کرد. علاوه بر آن 700 نوع تحریمی که ترامپ علیه ایران شکل داد تحریمهای فرادولتی امریکا بود که به راحتی نمیتوان گفت با ورود یک شخص جدید امکان تغییر آن وجود دارد.
فلاحتپیشه در پایان اظهار کرد: حتی اگر بایدن به قدرت برسد فعالان ضد ایرانی و مخالفان تنشزدایی میان ایران و امریکا مسائل دیگری مانند مسائل منطقهای و حقوق بشر را پیش میکشند. لذا کشوری با 84 میلیون نفر جمعیت و با سابقه عبور از بحرانهای مختلف باید به دنبال راهکاری بر مبنای راهبرد ملی، نه راهبرد فرامنطقهای، باشد.
گفتوگو از مهدی مخبری
انتهای پیام