به گزارش ایکنا؛ جلسه درس خارج فقه آیتالله اعرافی با موضوع حب و بغض، صبح امروز 30 مهرماه در حوزه علمیه قم برگزار شد.
وی در این جلسه اظهار کرد: به ادلهای برگشتیم که اطلاقشان شامل غیرمسلمان هم میشد و افاده محبت به طور عام میکند. به آیه شریفه 128 سوره توبه رسیدیم: «لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ؛ قطعاً براى شما پيامبرى از خودتان آمد كه بر او دشوار است شما در رنج بيفتيد به [هدايت] شما حريص و نسبت به مؤمنان دلسوز مهربان است». دو مقدمه محل بحث قرار گرفت؛ یکی اینکه خطاب در اینجا به همه انسانها است و شامل غیرمسلمانها هم میشود و با شواهد متعدد گفته شد این مقدمه درست است. مزید بر آن ممکن است بگوییم در همه گفتوگوها و مخاطبههای قرآن اصل بر عموم و شمول است. قرائن دیگری هم وجود داشت که مقدمه اول را قابل قبول میکرد. مقدمه دوم این بود که «عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ» به دلالت التزامی یا اقتضا بر نوعی علاقه و محبت دلالت دارد. این هم مقدمه دوم بود که با چند قرینه قابل اثبات و قبول بود. مقدمه سوم این بود که گرچه به پیامبر اختصاص دارد، ولی میشود القای خصوصیت کرد تا شامل دیگران هم بشود.
مدیر حوزههای علمیه ادامه داد: علاوه بر این سه مقدمه، یک مبحث چهارمی هم اینجا وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد و آن دلالت آیه بر حکم است. مدلول مطابقی آیه این است که پیامبر(ص) این ویژگی را دارد و ما میخواهیم بگوییم این گران بودن ضلالت و گمراهی دیگران و حرص بر هدایت آنها امر مستحسنی است و باید از آن حکم استفاده کنیم. این بر اساس آن نکتهای است که بارها گفته شده است، مبنی بر اینکه ذکر اوصاف برای مومنین یا برای گروههای خاصی که جزء ممتازین هستند، ظهور در رجحان دارد. وقتی اوصافی برای بندگان خاص ذکر میشود، از باب توصیف محض نیست، بلکه در مقام مدح است؛ در مقام مدح بودن یعنی این کار و این وصف مستحسن است. هرگاه یک اوصافی به کسانی نسبت داده شود و متکلم در مقام مدح آنها باشد، مقام ستایش و مدح اقتضا دارد این اوصاف مورد پسند او باشند. وقتی شارع هم مدح میکند، میخواهد بگوید اینها حکم رجحانی دارند. این هم از مقدمات عامه مشهور است و بر اساس آن میتوان از آیه استفاده کرد که سنگین بودن گمراهی دیگران امر راجح و ممدوحی است و نمیخواهد صرف یک خصوصیتی را بگوید. البته حکمی که اینجا استفاده میشود، همان رجحان است و معلوم نیست بشود از آن وجوب را استفاده کرد.
وی تصریح کرد: غیر از اینها یک مناقشه اساسی که میشود در دلالت آیه آورد، این است که آیه از بحثی که ما میخواهیم بگوییم خارج است و محل نزاع چیزی غیر از این است. علاقهای که انبیا و اولیای الهی به عموم بشر دارند تا آنها را هدایت کنند چیزی خارج از بحث ماست. آنچه مورد نظر ما است این است که سوای این مباحث، طرف را دوست بدارد و دوست اجتماعی داشته باشد. این غیر از دوستی است که ناشی از یک بحث کلان عقلی و هدایتی است. بله، خلق عیال خدا هستند و پیامبران میخواهند آنها را در مسیری که خدا میخواهد قرار دهند. این دوستی برای هدایت یک مقوله عامی است که مبنای ارسال رسل و انزال کتب است. این غیر از دوست اجتماعی و قلبی است که مبنای آن صداقت و ارتباطات اجتماعی است. این یک شبهه کلی است که در دلالت آیه وجود دارد. فرضاً ما آن چهار مقدمه را میپذیریم و آیه هم میگوید این وصف پیامبر است که به مردم علاقه دارد و میخواهد همه را هدایت کند؛ هر انسان هادی و راهنمایی این ویژگی را دارد. اما این علاقه عامهای است برای اینکه به هدایت بپردازد.
آیتالله اعرافی یادآور شد: بیان دیگر در همین مسئله این است که این محبت قبل از هدایت است که پایه برای هدایت دیگران است. اگر کسی این اقدام را کرد و طرف همراهی نکرد و هدایت نشد، آیا باز هم علاقه و محبت شامل او میشود؟ ممکن است بگوییم این علاقه و محبت، پایهای است که شخص را به طرف اقدام برای هدایت میبرد و او را به هدایت دیگران وامیدارد، اما بعد از اینکه اتمام حجت شد و افراد بر گمراهی خودشان پافشاری کردند، دیگر علاقه و محبت نیست. این دو بیان است. البته شاید بیان اول اولی باشد، چون این بیان به نحوی قابل پاسخ است.
انتهای پیام