به گزارش ایکنا؛ در این شماره از پژوهشنامه کلام، مقالاتی با عناوین «تحلیل و نقد دیدگاه معتزله و اشکال کلینی درباره «صفات حق» از منظر حکیم سبزواری»، «بررسی انتقادی دیدگاه محقق اصفهانی درباره «ایمان»»، «واکاوی نقّادانه دلایل برقعی پیرامون نفی توسّل به اهلبیت علیهم السلام»، «بازخوانی تحلیلی، انتقادی دیدگاه شیخ احمد احسائی درباره «عالم ذر»»، «رسالت «برهان نظم»؛ اثبات وجود یا صفات خداوند»، «تحلیل انتقادی دیدگاه قائلین به جواز لعن خلفا در مکتب اهل بیت علیهم السلام»، «بررسی تطبیقی دیدگاه آیتالله جوادیآملی و علی عبدالرزاق درباره «خلافت»»، «پاسخ به شبهات ناصر القفاری دربارۀ آموزه «تقیه» در شیعه»، «نقدی بر معرفی فرقه «غلات» در دایرةالمعارف اسلام»، «تأثیر مبنای هستیشناسی در تولید تئوری انسانشناسی دینی»، «بازخوانی «برهان نظم» بر مبنای حساب احتمالات به همراه نقد «نظریه تکامل تصادفی»»، «اثرگذاری و ارتباط کُنشهای ناشایست انسانی با رخدادهای جهان مادی از منظر علامه طباطبایی و شهید صدر» منتشر شده است.
در چکیده مقاله «تحلیل و نقد دیدگاه معتزله و اشکال کلینی درباره «صفات حق» از منظر حکیم سبزواری»، آمده است: مبحث صفات یکی از مباحث مهم خداشناسی بوده و حکیم سبزواری بر اساس اصول و قواعد فلسفی به تبیین مسائل آن بر اساس «عینیت صفات حق با ذات او و با یکدیگر» و «تشکیک در صفات» و «اشتراک معنوی بین صفات» پرداخته و تفکرات و اشکالات برخی فرقههای کلامی و اهل حدیث را مورد نقد قرار داده است. حکیم سبزواری نظریه نیابت ذات از صفاتِ حق و نیز اشکال کلینی مبنی بر زیادت اراده حقتعالی از ذات را پاسخ گفته است. به نظر حکیم سبزواری، اصول بیان شده مبتنی بر قواعد فلسفیِ «بسیط الحقیقة کل الأشیاء و لیس بشیء منها»، قاعده «واجب الوجود بالذّات واجب الوجود من جمیع الجهات» و قاعده امکان اشرف میباشد. حکیم سبزواری اشکال کلینی را بر مبنای تشکیک در صفات کمالیه حقتعالی پاسخ داده است. همچنین در نقد نظریه نیابت ذات از صفات بر مبنای قاعده امکان اشرف، ذات را واجد صفات به نحو أتمّ و أعلی و اشرف میداند. به نظر حکیم سبزواری عدم تفطن به این اصول و قواعد فلسفی موجبات فهم نادرست از رابطه صفات و ذات را فراهم آورده است.
نویسنده مقاله «بررسی انتقادی دیدگاه محقق اصفهانی درباره «ایمان»» در طلیعه نوشتار خود آورده است: مسئله «ایمان» از مهمترین مباحث کلامی و بحث انگیزترین موضوع در کتابهای کلامی به ویژه کتابهای قرون اولیه اسلام است. یکی از کسانی که حقیقت ایمان را مورد کاوش قرار داده و پس از طرح دیدگاه خاص دراین باره به توضیح و تبیین آن پرداخته است، حکیم محمدحسین اصفهانی است. در این تحقیق با روش توصیفی، تحلیلی دیدگاه یاد شده مورد بررسی قرار گرفته است و پس از تبیین و تحلیل دیدگاه مزبور به ارزیابی آن پرداخته شده است. بر اساس این دیدگاه، معرفت و تصدیق منطقی عین ایمان به شمار میآید و تعهد و تسلیم قلبی از آثار آن قلمداد میشود و این مطلب به دست آمده است که این دیدگاه همانگونه که از نظر معنا شناختی ایمان قابل دفاع نیست، دلیل عقلی و متون دینی نیز آن را تایید نمیکند و باید گفت حقیقت ایمان را تعهد و تسلیم قلبی تشکیل میدهد و علم و معرفت نه عین ایمان است و نه جزء آن و نه علت تامه، بلکه شرط لازم آن به شمار آمده و ایمانی که سعادت ابدی انسان را به دنبال دارد بر معرفتی یقینی استوار است.
در چکیده مقاله «واکاوی نقّادانه دلایل برقعی پیرامون نفی توسّل به اهلبیت علیهم السلام» میخوانیم: برقعی از جمله افرادی است که با برداشتهای ظاهری از قرآن، از عقاید شیعی فاصله زیادی گرفت و با رویکردی وهابیگونه، به نقد عقاید شیعی به صورت افراطی پرداخت. پژوهش حاضر با روش توصیفی، تحلیلی، به واکاوی نقّادانه دلایل برقعی پیرامون نفی توسّل به اهلبیت: پرداخته است. وی با محور قرار دادن تعدادی از آیات قرآن و سیره، با دلایل «مشرکانه بودن هر گونه درخواست و توجه به غیر خداوند»، «عدم نیاز خداوند به وزیر»، «بیاطلاعی انبیاء و امامان: از اهل دنیا پس از مرگ خود»، «عدم دستور قرآن و اهلبیت: برای توسل»، «عدم ارتباط مصادیق و معانی «وسیله» در آیه 35 مائده به اشخاص» و «غیرقابل تجربه و آزمایش بودن توسل»، توسل را بدعتی آشکار و فاقد مبنا میداند. اما اشکالات روشی متعدد وی مانند «عدم جامعنگری و عدم تتبع کامل آراء»، «عدم دقت در سیاق مطالب» و «عدم دقت در معنای دقیق واژگان و یکسانانگاریهای فاقد مبنا»، نظرات وی را از منظر عقل و نقل، غیرقابل پذیرش مینمایاند.
انتهای پیام