کد خبر: 3934790
تاریخ انتشار : ۲۳ آبان ۱۳۹۹ - ۰۲:۵۶
یادداشت/

«خانه امن»؛ آغازی موفق در گونه جاسوسی

«خانه امن» یکی از آثار موفق تلویزیون در حوزه کارهای جاسوسی و پلیسی است که به دور از کلیشه‌های رایج ساخته شده و توانسته در جذب تماشاگر موفق باشد.

«خانه امن» هفدمین اثر احمد معظمی در مقام کارگردان است، فیلم‌سازی جوانی که هراندازه پیش می‌رود به پختگی بیشتری در فیلم‌سازی می‌رسد. این کارگردان در کارنامه خود، چند مجموعه و تله‌فیلم پلیسی دارد. این تولیدات نیز عموماً به لحاظ ساختار از کیفیت نسبتاً خوبی بهره برده‌اند، ولیکن «خانه امن» را باید بهترین اثر این فیلم‌ساز جوان تا به امروز دانست، چراکه هم به لحاظ ساختار و هم از منظر محتوا، کار از انسجام مناسبی بهره‌مند شده است.

ابتدا به فیلم‌نامه این سریال می‌پردازیم که پایه و اساس موفقیت این مجموعه تلویزیونی است. قصه درباره حملات تروریستی داعش در خارج و داخل کشور است. این یک‌سوی ماجراست. از آن طرف، تلاش مأموران اطلاعاتی کشور را در خنثی کردن حملات تروریست‌ها شاهد هستیم. با این تفاوت که جنس مقابله نیرو‌های خودی با کار‌هایی که در اکثر آثار تلویزیونی می‌بینیم متفاوت است.

شخصیت‌پردازی مجموعه، مطابق نگاه خاکستری به آدم‌های قصه‌های امروزی جنایی است. یعنی شخصیت‌ها به صورت مطلق، مثبت و منفی نیستند و می‌توانیم برخی رگه‌های خاکستری را در هر دو طرف ببینیم. برای مثال یکی از داعشیان که توسط نیرو‌های اطلاعاتی دستگیر شده به‌ذات سیاه نیست، همچنین شخصیت اصلی سریال که حمیدرضا پگاه نقش وی را بازی می‌کند خود درگیر مشکلاتی خانوادگی است و فرزندانش بابت غیبت وی در خانه با او مشکل دارند. نیز، امین زندگانی، دیگر کاراکتر مثبت فیلم در قسمت‌های ابتدایی یکی از اختلاسگران فراری را در خارج از کشور به قتل می‌رساند. این شخصیت‌پردازی کمک کرده تا تماشاگر بازی‌ها را باور کرده و درنتیجه، بیننده «خانه امن» شود.
 
«خانه امن» آغازی برای سریال‌های موفق جاسوسی
موضوع دیگر به تصویرسازی از داعش برمی‌گردد. عموماً در فیلم‌ها یا سریال‌های ایرانی، وقتی قرار است داعشیان به تصویر کشیده شوند، بدون توجه به انگیزه آنان، نقد می‌شوند، درصورتی‌که در «خانه امن» این اتفاق رخ نمی‌دهد، زیرا حرف‌های داعش از زبان خودشان بیان‌شده و کارگردان با نشان دادن عواقب کار آنها، غلط بودن ادعا‌های مطرح شده را نشان می‌دهد. این شکل سریال‌سازی، احترام گذاشتن به سلیقه و شعور تماشاگر است.
 
موضوع بعدی که بسیار تیزهوشانه مدنظر قرار گرفته، نشان دادن مناسک مذهبی در این کار تلویزیونی است. عموماً در فیلم‌ها و سریال‌ها، قهرمان قصه چندین بار در حال نماز خواندن نشان داده می‌شود. این امر در جای خود پسندیده است، اما، چون بار‌ها از طریق کار‌های کم‌کیفیت این موضوع نشان داده شده، مخاطب با آن ارتباط برقرار نمی‌کند، ولی احمد معظمی در «خانه امن» برخلاف قاعده رایج تلویزیون عمل می‌کند. در نمایی از سریال حمید‌رضا پگاه از اتاقی بیرون می‌آید و سجاده‌ای در دست دارد که در محل کارش می‌گذارد. این نشان می‌دهد او فریضه دینی خود را به‌جا آورده بدون اینکه بخواهد شعاری بدهد.
 
«خانه امن» آغازی برای سریال‌های موفق جاسوسی
جدا از بحث فیلم‌نامه، باید به بازیگری این سریال نیز نمره قبولی داد. به‌ویژه انتخاب پگاه برای نقش اصلی بسیار خوب و مناسب است، چون هم به لحاظ بازی و هم به لحاظ جسمی وی با شخصیت همخوانی کاملی دارد. پگاه همیشه در بازی‌هایش، خونسردی و متانت ویژه‌ای دارد. این امر در سریال به کارش آمده است، زیرا برای یک فرمانده اطلاعاتی، مهم‌ترین خصیصه خونسردی و کاربلدی اوست. امین زندگی نیز به‌عنوان مکمل نقش نخست، انتخاب درستی است، به‌ویژه بازی متفاوت وی، نمره‌ای مثبت برای کارنامه این بازیگر محسوب می‌شود. در چند سال اخیر عادت کرده بودیم، زندگانی را در نقش‌های یک شکل ببینیم، ولی نقش او در «خانه امن» متفاوت است.
 
«خانه امن» آغازی برای سریال‌های موفق جاسوسی
موسیقی و تدوین، آیتم بعدی است که ریتم سریال را تند کرده و بر جذابیت آن افزوده است. این امر مهم، متأسفانه در بسیاری از آثار ایرانی نادیده گرفته می‌شود، درصورتی‌که کار‌های برتر پلیسی جهان، همیشه از موسیقی به شکل عمده‌ای بهره می‌برند. فیلم‌برداری سریال نیز از دیگر امتیازات این مجموعه موفق است. 
 
در کنار نقد‌های مثبتی که بیان شد باید به تیتراژ نسبتاً ضعیف سریال اشاره کرد که به‌نوعی مجموعه را لو می‌دهد و نوعی کپی‌برداری از برخی سریال‌های خارجی است.
 
همچنین، استقبالی که از این مجموعه و «گاندو» به عمل آمد نشان داد، اگر تولیدات نمایشی بتوانند از کیفیت خوبی در ساختار بهره ببرند تماشاگر آن را پذیرفته و با آن ارتباط برقرار می‌کند. این موضوع نیز به‌شدت برای تولیدات نمایشی تلویزیونی که مدت‌هاست اسیر یک خمودگی عیان است اتفاق خوبی است که باید باز هم تکرار شود.
 
به قلم داوود کنشلو
انتهای پیام
captcha