چرا و چگونه قرآن محکم تبدیل به متشابه شده است
کد خبر: 3939127
تاریخ انتشار : ۱۵ آذر ۱۳۹۹ - ۱۳:۴۹
لسانی فشارکی پاسخ می‎دهد:

چرا و چگونه قرآن محکم تبدیل به متشابه شده است

استاد علوم قرآن و حدیث با بیان اینکه کتاب آسمانی که در اختیار بشر قرار گرفته در عین محکم بودن اولیه، متشابه است، اظهار کرد: خداوند با اوصافی که از خود مطرح می‌کند و با علم، احاطه، حکمت، قدرت و دیگر توانایی‌هایی که مختص اوست، در قرآن متجلی شده و این پدیده محکم را تبدیل به پدیده‌ای متشابه کرده است و خلقت انسان را نیز پدیده متشابه تفصیل‌یافته از محکم اولیه معرفی می‌کند.

محمدعلی لسانی فشارکی، استاد دانشگاه و پژوهشگر علوم قرآن و حدیث

به گزارش ایکنا، کارگاه آموزشی «علم محکم و متشابه» با سخنرانی محمدعلی لسانی فشارکی، استاد دانشگاه و پژوهشگر علوم قرآن و حدیث، امروز شنبه، 15 آذرماه، به صورت مجازی برگزار شد. وی در این کارگاه پس از بازخوانی معنای محکم و متشابه در قرآن کریم،‌ خلقت گیاهان و انسان در قرآن را به مثابه پدیده متشابه و تفصیل‌یافته از محکم اولیه معرفی کرد و به تشریح نظریه خود درباره محکم و متشابه بودن قرآن کریم پرداخت. مشروح سخنان وی در این کارگاه از نظر می‌گذرد؛

نظریه‌ای که طی سال‌ها در علوم قرآنی مطرح و از آن دفاع کردیم و همچنان دفاع خواهیم کرد، عبارت از این است که شأن علوم قرآنی این بود که می‌بایست بر دو پایه اساسی تأسیس می‌شدند؛ نخست قرآن کریم است و باید از اول تا آخر هر یک از این علوم قرآنی مبتنی بر آیات و سُوَر، مبانی، مضامین و معارف قرآن کریم باشد. دومین مورد حدیث معتبر است که طبعاً معتبرترین و قوی‎ترین زمینه حدیثی در مکتب اهل بیت(ع) است. این توفیق را چه بسا در عالم تشیع بیشتر از سایر مسلمانان عالم داریم. به تعبیری تأسیس هر یک از این علوم باید خاستگاه حدیثی محکم داشته باشد و خودبه‌خود با تأکیدی که بر مکتب اهل بیت(ع) داریم این قضیه بسیار دقیق‌تر می‎شود. محققانی که به زمینه‌های حدیثی مراجعه داشتند با گسترش تحقیقات خود خواهند دید قوتی که در احادیث اهل بیت(ع) در رابطه با علوم قرآنی وجود دارد، در کمتر جایی هست.

مدت‌هاست کتاب «علم محکم و متشابه» را به عنوان یک کتاب نمونه در زمینه بازخوانی، نوپردازی و به‌روزرسانی علوم قرآنی به رشته تحریر درآورده‌ایم که مبتنی بر همین نظریه نگاشته شده است. این کتاب یک جزوه درسی در دانشگاه امام صادق(ع) بود که تغییراتی جزئی پیدا کرده است و آنچه در این جلسه ارائه خواهم کرد مبتنی بر این کتاب است. طرحی که در نظر گرفته‌ایم این است که منشأ حقیقی علم محکم و متشابه طبعاً در قرآن بوده و هست. جالب این است که منشأ این بحث سه آیه‌ای است که در قدیم نیز درباره علم محکم و متشابه مطرح ‌شدند، با این تفاوت که تاکنون مرسوم بوده که همه از قبل، بحث را از آیه 7 سوره آل عمران شروع کرده‌اند.

در آیه 23 سوره زمر نیز آمده است: «اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَىٰ ذِكْرِ اللَّهِ؛ خدا قرآن را فرستاد که بهترین حدیث و نیکوترین سخن آسمانی خدا است، کتابی که آیاتش همه در کمال فصاحت و اعجاز با هم مشابه است و در آن ثنای خدا و خاصان خدا مکرر می‌شود، که از تلاوت آیات قهر آن خدا ترسان را لرزه بر اندام افتد و با آیات رحمت باز آرام و سکونت یابند و دلهایشان به ذکر خدا مشغول گردد». این آیه صراحت دارد که قرآن سراسر آیات متشابه است و آیه دیگر، آیه اول سوره هود است که خداوند متعال در این آیه فرمود: «الر ۚ كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ؛ الر، قرآن کتابی است دارای آیاتی محکم که از جانب خدایی حکیم و آگاه به تفصیل و بسیار روشن بیان شده است» خداوند در این آیه نیز به روشنی بیان می‌‌کند که همه آیات قرآن محکم هستند.

ترتیب سه آیه محکم و متشابه

چون محققان از آیه 7 سوره آل عمران شروع کرده بودند، قطعاً نزول آن متأخر از دو آیه دیگر بوده و تردیدی نیست که در این سه آیه، آیه هفت سوره عمران که یک سوره مدنی است، بعد از آیه اول سوره هود و زمر نازل شده است. اما وقتی از این آیه شروع کردند و بعد سراغ دو آیه دیگر رفتند ناچار شدند آن دو را توجیه کنند و بگویند که کلمه متشابه در این آیه معنای دیگری دارد و منظور این است که تمام آیات متشابه در راستای متقن بودن قرآن است.

همچنین بیان کردند که در آیه اولیه سوره هود منظور این است که بیان خدا در سراسر آیات، محکم و متقن است. جالب است آیاتی را که می‌توانستند خود به خود خاستگاه بحث محکم و متشابه باشند، خارج از این بحث مطرح کردند و معتقد شدند فقط آیه 7 سوره آل عمران است که آیات را به دو دسته محکم و و متشابه تقسیم کرده است. طبیعتاً در این باره فقط یک اشاره در قرآن داریم و بقیه برعهده ما گذاشته شده است تا این علم را شکوفا کنیم و گسترش دهیم. این دیدگاه علما در حدود چهارده قرن گذشته است؛ در حالی که مجموعه‌ای از آیات می‌توانند تمام جوانب علم محکم و متشابه را توضیح کامل و جامع دهند. البته آیات دیگری در قرآن نیز در مقام مفسر این سه آیه قرار می‌گیرند.

گذر از محکم به متشابه در مسیر تفصیل

این سه آیه کامل هستند و اگر در آغاز دو آیه دیگر یعنی سوره زمر و هود از بحث خارج نشده بودند، سابقه علم محکم و متشابه در علوم قرآنی می‌توانست بسیار بهتر از این باشد. مطابق مجموع این سه آیه، اولاً قرآن متشابه است، ثانیاً قرآن سراسر کتابی محکم است و ثالثاً قرآن بیان کرده که چگونه این کتاب، در عین متشابه بودن، محکم و در عین محکم بودن متشابه است. یکی از مجموعه آیاتی که شاید شاخص‎تر و به‌یادماندتی‎تر از دیگر آیات فراوان قرآن می‌توانند مفسر این سه آیه قرار بگیرند سه آیه 97، 98 و 99 در سوره انعام هستند که در این سه آیه، نسبت محکم و متشابه شرح داده شده است.

البته بد نیست اشاره کنم که با تفسیر بیشتر در کتاب «علم محکم و متشابه» و در مسیر درسی کتاب، به آیات آغازین غالب سوره‌های قرآن توجه کردیم که همگی بیانگر این هستند که قرآن چگونه هم محکم و هم متشابه است و این موضوع چگونه در قرآن شکل گرفته، چگونه باید از آن استفاده کرد و اساساً در چه مسیری مطرح شده و باید چه بهره‌هایی از آن برده شده است. تعبیراتی هم که در جای‌جای قرآن به عنوان ام‌الکتاب وجود دارد که همگی مربوط به محکم بودن قرآن است، اما وقتی خداوند اراده می‌کند که این کتاب محکم را در مسیر تفصیل قرار دهد آن‌گاه کتابی متشابه از آن درمی‌آید که خداوند با تعابیر مختلف در آغاز سوره‌ها به آن اشاره می‌کند.

انسان؛ پدیده متشابه و تفصیل‌یافته از محکم اولیه

پدیده اول از این سه آیه در آیه 97 است که خداوند می‌گوید نحوه خلق آسمان از دخان را به صورت محکم و متشابه دریابید. پدیده دوم در آیه 98 است که به منشأ خلق انسان اشاره شده و گفته شده که منشأ همه انسان‌ها یک چیز است. در واقع می‌گوید خود شما یک پدیده متشابه تفصیل‌یافته از یک محکم اولیه هستید و دائماً در مسیر تفصیل هستید؛ همان‌گونه که در سوره نساء هم گفته است که این همه مرد و زن فراوان از نفس واحده به وجود آمدند. در آغاز که این همه مرد و زن روی زمین نبودند، بلکه خداوند آدم و هوا را خلق کرد و تبدیل به این همه انسان در عالم شدند و این مسیر همچنان ادامه دارد و آن‌قدر این مسیر، نظامی متقن دارد که خود به خود جلو می‎رود.

مرحوم علامه طباطبایی در جای‌جای المیزان بر این مسئله تأکید کرده‌ است که در تمام این مراحل، آن خلاقیت اولیه خداوند باید وجود داشته باشد وگرنه هیچ‌کدام از این مراحل خلق جدید نخواهد شد؛ لذا خالقیت خدا همچنان ادامه دارد و این گونه نیست این روند به خودی خود جلو برود، چراکه خداوند در تمام ریزمرحله‌ها حضور دارد. این مسیر تفصیل بیان‌کننده رابطه محکم و متشابه است و نشان می‎دهد که این دو به جای اینکه در مقابل هم باشند تکمیل‌کننده همدیگر و با هم در ارتباط هستند.

در آیه 13 سوره حجرات نیز آمده است: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ؛ ای مردم، ما همه شما را نخست از مرد و زنی آفریدیم و آن گاه شعبه‌های بسیار و فرق مختلف گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید، همانا بزرگوار و با افتخارترین شما نزد خدا با تقواترین شمایند، همانا خدا کاملا دانا و آگاه است»؛ لذا این همه قبیله و قوم که به وجود آمده همان ادامه تفصیل انسان است.

اسلوب قرآن در شرح پدیده تفصیل از محکم

پدیده سوم در آیه 99 سوره انعام است که می‌خوانیم: «وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ كُلِّ شَيْءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِرًا نُخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُتَرَاكِبًا وَمِنَ النَّخْلِ مِنْ طَلْعِهَا قِنْوَانٌ دَانِيَةٌ وَجَنَّاتٍ مِنْ أَعْنَابٍ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُشْتَبِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ ۗ انْظُرُوا إِلَىٰ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَيَنْعِهِ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكُمْ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ؛ و هم اوست خدایی که از آسمان آبی فروبارید. پس هر نبات را بدان رویاندیم و سبزه‌ها را از زمین برون آوردیم و از آن سبزه‌ها دانه‌هایی که بر روی هم چیده شده بیرون آریم و از شکوفه نخل خوشه‌هایی است به هم پیوسته، و باغهای انگور و زیتون و انار که برخی شبیه و برخی نامشابه به هم است خلق کنیم...».

این پدیده در عالم گیاهان اعم از انواع گیاهان بوته‌دار و انواع درختان است، اما یک مسئله در همه اینها مشترک است؛ خداوند فرموده است که باران از آسمان می‌آید و زمین را آماده می‌کند تا انواع گیاهان بتواند از آن بیرون بیاید. این آمدن آب از آسمان، همان منشأ اولیه تفصیل‌نیافته است؛ لذا می‌فرماید همه این گیاهان که واقعاً متنوع و شگفت‌آور هستند از یک طرف متشابه و از یک طرف محکم هستند؛ چراکه بعضاً دو نوع از یک گل مشابه هم نیستند، اما آغاز آنها مانند هم است. انسان‌ها نیز همگی از نظر ظاهری مشتبه و غیرمتشابه هستند و شاید دو نفر را نتوان از هر نظر عیناً مثل هم پیدا کرد. این اسلوب قرآن است که برای شرح پدیده تفصیل از محکم، از این مثال‌ها می‎زند.

خطاب اختصاصی آیه 7 آل عمران به پیامبر(ص)

قرآنی که در اختیار بشر قرار گرفته، قرآن متشابه است؛ در عین آنکه همان قرآن محکم اولیه است و هیچ تفاوتی پیدا نکرده است. خداوند با اوصافی که از خود مطرح می‌کند و با علم، احاطه، حکمت و قدرت و دیگر توانایی‌هایی که مختص خود اوست، در قرآن متجلی شده و این پدیده محکم را تبدیل به یک پدیده متشابه کرده است؛ لذا قرآنی که امروز در اختیار بشر قرار گرفته است یک کتاب متشابه همانند متشابه بودن انواع گیاهان و میوه‌جات است. آیه سوره آل‌عمران در حال بستن مطلب است و در واقع خطاب به پیغمبر اکرم(ص) است که این کتابی که خدا بر تو فرستاده است، دو وجه دارد که تعدادی از آن آیات محکم است؛ یعنی خداوند، قرآن محکم و متشابه را بر تو نازل کرده است. این اختصاص به پیغمبر اکرم(ص) دارد؛ چراکه وی قرار است کار عظیمی انجام دهد و باید توانایی آن را داشته باشد و اصل و اساسی که تبدیل به قرآن متشابه تفصیل یافته شده، را در اختیار داشته باشد تا بتواند آن را برای مردم تبیین کند.

پیامبر(ص) چون قرار است معلم کتاب قرآن باشد و تمام حکمت‌هایی که در قرآن محکم اولیه وجود دارد را از طریق قرآن متشابه تفصیل یافته به مردم منتقل کند، باید هر دو را در اختیار داشته باشد؛ لذا خداوند هر دو کتاب و به تعبیر دیگر هم قرآن محکم و هم قرآن متشابه را بر وی نازل کرده است و در زمان رحلت نیز این کتاب به صورت کامل در اختیار شاگردان ایشان که همگی تعلیم یافته بودند، به شکل واحد قرار داشت و همچنان بعد از 1400 سال به صورت اولیه در اختیار ما قرار دارد.

انتهای پیام
captcha