به گزارش ایکنا، مراسم افتتاحیه سومین همایش ملی «دانشگاه اخلاقمدار»، امروز 24 آذرماه به صورت مجازی و با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین مهدی كرمی، مسئول نهاد نمايندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه تهران، محمود نیلیاحمدآبادی، رئیس دانشگاه تهران، مجید سرسنگی، معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه تهران و رئیس همايش، علی خاكیصديق، معاون آموزشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و محسن جوادی، معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگی و ارشاد اسلامی برگزار شد. در ادامه متن سخنان محمود نیلیاحمدآبادی را میخوانید؛
با مطرح شدن موضوع اخلاق حرفهای به عنوان یکی از ارکان مهم برنامه پنجم دانشگاه، این موضوع مورد توجه قرار گرفت و ما نیز حس کردیم موضوع تعیینکنندهای است. اگرچه دانشگاه تهران و دیگر نهادها رعایت اخلاق و اخلاق حرفهای را در دستور کار داشتند، اما توجه به تعمیق و توسعه این موضوع از امور واجب است که بیش از گذشته با آن مواجه هستیم.
از معدود ملتهای دنیا هستیم که اخلاق در تاریخ باستان ما نقش پررنگی در اعتقادات، فرهنگ، ادبیات و سنتهای ما داشته و سعی کردیم همه امور را از نگاه اخلاقی بررسی کنیم. آموزههای زرتشت را داشتهایم. اوج این سبقه اخلاقی نیز حدیث معروف رسول خدا(ص) است که فرمود مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را تمام کنم که همه نشان از اهمیت اخلاق در جامعه ما است. اگرچه زمانی توجه به اخلاق فردی و رفتار فردی بیشتر بوده، اما امروزه بشر دریافته که رستگاری جوامع، منوط به آن است که نهتنها تربیت اخلاقی داشته باشند، بلکه علم، تکنولوژی، دانشگاه و ... اخلاقی باشند و همین عامل باعث توجه به اخلاق حرفهای شده است.
با توسعه اخلاق حرفهای، اصول و استانداردهای رفتار فردی و سازمانیِ مورد انتظار، مورد توجه قرار گرفته و اخلاق جزء جداناپذیر سازمان و نهادها شده است. موضوع اخلاق در دانشگاه از دیگر سازمانها باید بیشتر مورد توجه باشد، چون پایه حرکت دانشگاه علم است و علم به دنبال حقیقت است و در ذات حقیقت امر غیراخلاقی نداریم. لذا یک شاخص مهم در دانشگاه، چگونگی رعایت اخلاق است و رعایت اخلاق و اخلاق حرفهای در همه دانشگاهها باید مد نظر باشد.
جوان بودن جمعیت دانشگاه و نقش مهم دانشجویان در شکلگیری آینده جامعه، اهمیت توجه به اخلاق به معنای عام و توجه به اخلاق حرفهای به معنای خاص را پررنگتر میکند. موضوع دیگر، اتصال علم، تکنولوژی، اقتصاد و سیاست و آسیبپذیری اخلاق در نهادهای عالمان است که بیشتر از گذشته است. در گذشته فاصلهای بین علم و کاربرد داشتیم و حوزهای که عالمان توجه میکردند، کمتر با حوزه سیاست و اقتصاد و تجارت اتصال داشت، اما امروزه زنجیرهای شکل گرفته که فاصله اینها را نمیتوان پیدا کرد و لذا اهمیت پیادهسازی اخلاق حرفهای در قالب اصول و استانداردها، بیش از قبل باید مورد توجه باشد.
یعنی افزون بر آموزش و پرورش و تربیتی که در حوزه اخلاق داریم، لازم است نگاه آییننامهها و قوانین ما نیز به پیادهسازی اخلاق و رعایت اخلاق حرفهای باشد. بشر در حوزه درمان و پزشکی، اهمیت اخلاق حرفهای را بسیار زودتر از سایر حرفهها درک میکند که نمونه آن سوگندنامه بقراط است. اما نکته مهم، اطمینان از رعایت این سوگندنامه است. لذا در کنار این نکته، یک پزشک و عالم و دانشآموخته باید به سوگندی که میخورد، وفادار باشد، اما باید شیوههایی هم داشته باشیم تا از اینکه همه عمل میکنند، اطمینان حاصل شود. در بسیاری از موارد، عدم درک واحد از یک موضوع باعث ایجاد تضاد میشود و خود این مسئله میتواند ریشه برخی از بیاخلاقیها باشد.
در سالهای قبل، با توسعه بیرویه آموزش عالی مواجه بودیم، لذا تقاضا برای ورود به دانشگاه و حضور در دانشگاه و صدور مدارک متعدد، باعث ایجاد چالش در دانشگاهها و در حوزه اخلاق شد. ما با اشتغال متعدد اعضای هیئت علمی در نهادهای موازی مواجه شدیم. همچنین با پایاننامههایی مواجه شدیم که از کیفیت برخوردار نبودند. علاوه بر اینها، با سرقت علم و عدم نظارت روبهرو شدیم. بیشترین اعتماد ما بر رعایت اخلاق از سوی افراد است، بدون اینکه نظامنامههایی برای رصد این اخلاق داشته باشیم. تا زمانی که آموزش عالی با این توسعه بیرویه مواجه نشده بود، تا حد بسیار زیادی اخلاق حرفهای در این حوزههایی که بیان شد، رعایت میشد، اما توسعه بیرویه باعث شد افراد آمادگیهای لازم و تربیت لازم برای این فضای جدید را نداشته باشند.
دانشگاهها نیز ابزار لازم برای نظارت بر این امور را نداشتند، لذا یک دوره سختی را گذراندیم. اگرچه این موضوع در دانشگاههای معتبر کمتر بود، اما مهم این است که در آموزش عالی این مسئله رخ داد و آموزش عالی به عنوان یک مرجع مورد اعتماد مردم، خدشهدار شد. باید همه به حل این مشکل بپردازیم. البته با تدوین قوانین و ضوابط و توجه دانشگاهها این امر تحت کنترل درآمده و با تشکیل شوراهای مختلف، این چالش، امروزه کمتر ملاحظه میشود، اما به این معنا نیست که خطر رفع شده و توجه ما را نمیطلبد. به همین دلیل در دانشگاه تهران این موضوع را بیش از قبل مورد توجه قرار دادیم و یکی از آنها منظور کردن در برنامه سوم دانشگاه و برگزاری این همایشها برای راهکارهای دقیقتر است.
موضوع دیگر، رعایت حقوق مولفین و مخترعین است. امروزه تبدیل علم به کسب و کار بیش از قبل مورد توجه قرار گرفته است. هنگامی که علم به کسب و کار تبدیل میشود، نگرانی از حقوق مبتکرین و مخترعین بیش از گذشته مورد انتظار است و نگرانیهای آن نیز بیشتر میشود. باز هم در این حوزه دارای دستورالعملها و نهادهای کافی برای نظارت بر این امر نیستیم یا نهادهای لازم را نداریم. این موضوعی است که باید در قالب مقررات، بیشتر مورد توجه باشد و از طرف دیگر اعضای دانشگاه باید با این حقوق بیشتر آشنا شوند. برخی از اتفاقات غیراخلاقی نیز تعمدی نیست، بلکه به دلیل عدم اطلاع از ضوابط است. پس قدم اول این است که ضوابط را تدوین کنیم و بعد آموزش دهیم و نظارت داشته باشیم.
بحث دیگر، تشکیل شرکت در کنار دانشگاهها است که بخش زیادی از اینها را اعضای هیئت علمی و دانشگاهها اداره میکنند که میتواند تعارض منافع بین اعضای شرکت و دانشگاه را به وجود آورد. فکر میکنم کشور ما نتوانسته به اندازه کافی قوانین را مشخص کند، در عین اینکه باید این شرکتها را توسعه دهیم، اما باید از اشکالاتی که ممکن است در عمل به وجود آید نیز جلوگیری کنیم. نکته دیگر، حقوق اعضای دانشگاه در حوزه آموزش است. دانشجویان، اساتید و کارمندان حقوقی دارند و یکی از مهمترین حقوقی که دانشگاه به آن توجه کرده، اطمینان از صحت کلیه فعالیتهای آموزشی در ارائه برنامه آموزشی، محتوای آموزشی و همینطور آزمونها و نمرات و یافتههایی است که به یک دانشجو اعطا میشود. مهمترین شکل اجرای اخلاق، اجرای عدالت است و اجرای عدالت، اطمینان از صحت همه فرایندها و برنامهها است.
این موضوعی است که بخش مهمی از آن با آموزش و تربیت رخ میدهد و بخش مهمی نیز با نظارت است و اینکه باید مطئمن باشیم نظارتها به اندازه کافی صورت میگیرد. از طرفی، حقوقی برای دانشجویان وجود دارد. انتظارات دانشجو باید از سوی استاد و کارمندان رعایت شود و همه اینها نیازمند تدوین حقوق دانشجو و آشنایی استاد با حقوقی است که بر دانشجو مترتب است. دامنه اخلاق حرفهای بسیار گسترده است و برای بسیاری از چالشها ضوابط وجود دارد و برای برخی نیز باید بیشتر بپردازیم. کلام آخر اینکه بسیاری از چالشها ناشی از عدم اطلاع و عدم تدوین و تبیین وظایف و اختیارات است. اگر ما وظایف و اختیارات را دقیق تدوین کنیم و فرایندها را به درستی مشخص کنیم، مطمئن هستیم که همه علاقهمند به رعایت اخلاق هستند.
انتهای پیام