به گزارش ایکنا، نشست تخصصی «همکاری علمی حوزه و دانشگاه در راستای بازسازی و تحول علوم انسانی»، امروز 27 آذر با سخنرانی حجتالاسلام علیمحمد حکیمیان، رئیس پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، آیت الله سیدمحمد غروی، رئیس پژوهشکده علوم رفتاری، آیتالله علیرضا اعرافی، مدیر حوزههای علمیه کشور، محمد فتحعلیخانی، رئیس پژوهشکده علوم اسلامی و غلامحسین رحیمی شعرباف، معاون پژوهشی و فناوری وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به صورت مجازی برگزار شد.
در ادامه متن صحبتهای حجتالاسلام علیمحمد حکیمیان، رئیس پژوهشگاه حوزه و دانشگاه را میخوانید که با موضوع «رسالتها و مأموریتهای پژوهشگاه در راستای تحول و بازسازی علوم انسانی» ایراد شده است؛
در سال 1377، پژوهشکده حوزه و دانشگاه با 9 گروه در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری شکل گرفت که تحت ریاست آیتالله اعرافی بود و ایشان حمایت و هدایتهایی را داشتند. همچنین به دلیل حمایتهای مراجع تقلید، این دفتر رسمیت پیدا میکند و این دوره را میتوانیم دوره روش تولید علم به روش سازمانمحوری بدانیم. یعنی از سال 1378 تا 1398 روش تولید علم به صورت سازمانمحوری را داریم و بیشترین آثار پژوهشگاه که حدود 500 اثر در حوزه تحول و بازسازی علوم انسانی است، در طول این دو دهه نوشته شده است و شاید 400 اثر در دهه 90 تولید شده باشد. چون سازمان قوام پیدا میکند و اعضای هیئت علمی را جذب میکند که تحصیلات دانشگاهی و حوزوی دارند و میتوانند با این دو تخصص، علوم انسانی را با رویکرد اسلامی به وجود آوردند. به ویژه چهار شاخصه یعنی روزآمد کردن، کاربردی کردن، بومیسازی کردن و اسلامی کردن را در دستور کار داشتهاند و سعی میکنند در کتب خود به این شاخصهها توجه داشته باشند.
یک نکته مهم این است که اساتید و دوستان ما باید تا مرز دانشهای جدید پیش آیند که الزاماتی دارد. وقتی یک سازمان تشکیل میشود، در سه محور باید تقویت شود؛ یکی در محور مغزافزار است که پژوهشگران و اعضای هیئت علمی متخصص و آکادمیک، بهعلاوه مدیر آشنا به سازمان و هدایت یک سازمان را میطلبد که در این دوره به وجود آمده است. دومین محوری که باید شکل بگیرد، محور نرمافزای است؛ یعنی چشماندازی برای سازمان تعریف شود و برای دستیابی به آن چشمانداز برنامه تدوین شود. با درایتی که آیتالله اعرافی داشتند، از سال 88 کار را شروع کردند تا برنامه استراتژیک داشته باشیم که این برنامه تبدیل به یک برنامه مدون شده و مصوب هیئت امنای پژوهشگاه حوزه و دانشگاه شده است که بعد از آن برنامههای سالیانه را شروع کردیم.
سومین محوری که در این زمینه ادامه یافت نیز محوریت سختافزاری است. پوژهشگاه حوزه و دانشگاه ساختمانی میخواست که ساخته شد و بزرگترین کتابخانه تخصصی علوم انسانی در آن شکل گرفت که ویژگیهای آن منحصر بهفرد است. همچنین اتاقهای اعضای هیئت علمی ساخته شد و بهعلاوه اینها، منابع مالی و فیزیکی برای پشتیبانی از آن مغزافزار و نرمافزار به وجود آمد.
اما سازمانمحوری محاسن مختلفی هم داشته است که از جمله سهولت در ارزیابی و سهولت در گزارشدهی مبتنی بر قانون و مقررات، به دلیل نظم ایجاد شده است. اما این سازمانمحوری یک نقصی هم دارد که خلاقیت و نوآوری را از هیئت علمی میگیرد. یعنی بیش از حد در بند قانون و مقررات قرار گرفتن و پاسخگو بودن نسبت به مقررات و تکالیف خلاقیت را از بین میبرد. گاهی ایدههای فرد و سازمان ناهماهنگ هستند و در این مدت که مباحث علوم انسانی مطرح بوده، همه سازمانها از آییننامههایی که بر حوزه علوم انسانی حاکم است، گلهمند هستند و میگویند باید بازنگری اصولی در اینها به وجود آید و محوریت آن براساس خلاقیت و نوآوری خود پژوهشگران قرار گیرد، لذا این عیب باعث شد در سال 99 روش تولید علم خود را از سازمانمحوری به سمت گفتمانمحوری ببریم.
با آمدن برخی از دوستان مانند آیتالله غروی و یا آقای فتحعلیخانی، به سمتوسوی گفتمانمحوری حرکت کردیم. یعنی روش تولید علم را به این سمت بردیم. دلیلش نیز این است که ما باید ترویج گفتمان را در جامعه علمی داشته باشیم. امروز با فردگرایی امکان اینکه بتوانیم دانش لازم را برای تحولی که جامعه پُر خیز و پر تحرک انقلابی ما نیاز دارد، نداشتهایم. حوزه علوم انسانی، تقصیر نداشته، اما از همراهی انقلاب باز مانده است. اگر امروز چتر فرهنگ اسلامی بر سر جامعه ما باز نشده و نتوانسته موفق باشد و اگر تولید لازم در دانشگاههای ما به وجود نیامده و آن تعالی و الهی بودن علم را در همه علوم ملاحظه نمیکنیم، مربوط به این است که آنطور که باید و شاید نتوانستهایم آنچه انقلاب ما نیاز داشته را بسازیم و به جامعه علمی ارائه دهیم.
دو نهاد علمی در کشور عبارت از دانشگاه و حوزه هستند که سازنده این کشور محسوب میشوند. میتوانیم بگوییم ما در این مسئله از بخشهای دیگر عقب ماندهایم و باید یک مقدار تحول داشته باشیم. فکر کردیم که اگر روش تولید علم را از سازمانمحوری به سمت گفتمانمحوری ببریم و با صحبت کردن با یکدیگر و حل مسائل به طریق گفتمان، جوانب مختلف یک مسئله را باهم ببینیم و به تفکرها پویایی ببخشیم، میتوانیم حوزه علوم انسانی خود را بهتر تقویت کنیم. از الزامات این گفتمانمحوری نیز تقدم نوآوری و خلاقیت بر اجرای قانون است.
از وزارت علوم میخواهم که اجرای صرف قانون، آن هم مقرراتی که در وزارتخانه توسط غیرپژهشگران نوشته میشود، نمیتواند کارآمدی را به پژوهشگاههای ما ببخشد. دستورالعملها و مقررات اعضای هیئت علمی باید توسط پژوهشگران هر حوزه نوشته شود و بتواند این کارآمدی را به سازمانهای موجود ببخشد و از سازمانمحوری به سمت تولید علم به روش گفتمانمحوری حرکت کنیم. محاسن این گفتمانمحوری، تولید بومی و روزآمد و اسلامی علم و علوم انسانی است. چون علوم انسانی است که باید علم را به طور مطلق تعالی ببخشد و دینی کند. وقتی میگوییم فیزیک باید دینی باشد، فرمول نیوتن تغییر نمیکند، بلکه جهتگیری علم تغییر میکند و اندیشمندان فیزیک ما امروز الهی فکر میکنند و سعی میکنند داشتههای خود را در راستای تعالی جامعه به کار ببرند.
این روش نیز یک چالش دارد و آن هم در تدوین شاخصهای ارزیابی برای خروجی محصول است. این کار را شروع کردهایم و در یک ماه، همایشهای بینالمللی تحت عناوین «آسیبشناسی مطالعات معاصر تاریخ اهل بیت(ع)، «نقش دین و مطالعات دینی در علوم انسانی و اثرگذاری آن» را داشتیم و همچنین بحث «بحران کرونا» را داشتیم. علاوه بر اینها، وبینار «بحران کرونا و معنویت» نیز پیشبینی شده است که اوایل سال آینده برگزار میشود و با تعداد زیادی از اساتید خارجی توانستهایم تعامل برقرار کنیم. در پایان باید بگویم ماموریت خود را به دورههای فردمحور، گروهمحور و سازمانمحور تقسیم کردهایم و الآن به روش تولید علم گفتمانمحوری رسیدهایم.
انتهای پیام