کد خبر: 3941876
تاریخ انتشار : ۲۹ آذر ۱۳۹۹ - ۱۳:۲۱
حجت‌الاسلام رودگر:

سردار سلیمانی به مقام عرفانی جمع‌الجمع رسیده بود

دانشیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اظهار کرد: سردار سلیمانی به مقام «جمع‌الجمع» رسیدند. مگر نه این است که دیدن چنین شخصی ما را یاد خدا می‌اندازد و وی در عین اینکه خالق را می‌بیند خلق را هم می‌بیند و در مقام وحدت به عالم کثرت هم توجه می‌کند.

محمدجواد رودگر

به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «مؤلفه‌های عرفان اجتماعی در مکتب شهید سلیمانی» صبح امروز، شنبه، 29 آذر، به صورت مجازی و با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین محمدجواد رودگر، دانشیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی؛ حجت‌الاسلام محمود پاکیزه، استاد دانشگاه امام حسین(ع) و مهدی جمشیدی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، برگزار شد. در ادامه متن سخنان حجت‌الاسلام رودگر می‌آید:

برای تبیین این عنوان ابتدا لازم است مفردات آن را بررسی کنیم. یکی از مفردات این است که عرفان چیست و عارف کیست؟ از این رهگذر می‌خواهیم به شبهات برخی اذهان پاسخ دهیم؛ شبهاتی درباره اینکه مگر سردار شهید سلیمانی عارف بود که می‌خواهید عرفان اجتماعی را در مکتب ایشان بررسی کنید. برای پاسخ به این سؤال یا شبهه، باید بیان کرد که عرفان در کتب عرفانی یک تعریف اصطلاحی دارد که به معنای معرفت شهودی به حق، سبحان تعالی، اسمای حسنای الهی و اوصاف حق تعالی است و در بُعد سلوکی نیز عرفان به معنای تقرب به حق است.

عرفان خداخوانی نیست

اگر بخواهیم این معنا را روشن‌تر بیان کنیم، لازم است به فرمایش حضرت آیت‌‌الله حسن‌زاده آملی در کتاب «انسان در عرف عرفان» اشاره کنم که می‌فرمایند که عرفان نه خداخوانی و نه خدادانی است، بلکه به معنای خداخویی است؛ یعنی همه تلاش عارف این است که متخلق به اخلاق الهی و مسمای به اسمای حسنای الهی شود. خداوند متعال در آیه 124 بقره فرموده است: «وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ؛ و به یاد آر هنگامی که خدا ابراهیم را به اموری امتحان فرمود و او همه را به جای آورد، خدا به او گفت: من تو را به پیشوایی خلق برگزینم، ابراهیم گفت: به فرزندان من چه؟ فرمود: اگر شایسته باشند می‌دهم، زیرا عهد من به مردم ستمکار نخواهد رسید». در واقع آن‌گاه که انسان رنگ و رایحه الهی پیدا می‌کند، در حقیقت یک عارف یا یکی از اولیای الهی است.

این نشان می‌دهد که اصالت در عرفان از آن عرفان عملی است، چراکه عرفان نظری یک دانش همانند سایر دانش‌های حصولی در علوم طبیعی یا تجربی است. سلوک عرفانی طی مقامات معنوی به دست می‌آید که فرد از منزلی به منزل بعد و از مرحله‌ای به مرحله دیگر صعود کرده تا به مقام شهود عین‌الیقینی و در نهایت شهود حق‌الیقینی برسد. شهود عین‌الیقینی همان علم حصولی متداول است، اما اگر فرد به جایی برسد که با متن واقعیت مواجه شده و حقیقت را ببیند به مرحله حق‌الیقین می‌رسد؛ لذا جنس عرفان جنس شهود است، چنانکه جنس فلسفه، استدلال و برهان است.

دو مرتبه تخلق الهی

براساس این تعریف، عارف به کسی گفته می‌شود که به مقام تخلق الهی رسیده است. این مقام دو مرتبه دارد که اولاً باید فرد تعلق به مقام الهی پیدا کند که این نیازمند معرفت است و دوم اینکه باید تحقق به مقام الهی پیدا کند. در واقع این مدلی سه ضلعی شامل تحقق،؛ تخلق و تحقق است. داستان اویس قرنی در صدر اسلام را به یاد بیاوریم که وقتی طالب دیدار پیامبر اسلام(ص) شد و از مادرش اجازه مشروط گرفتند؛ لذا بعد از راه طولانی به مدینه رسیدند، اما پیامبر گرامی اسلام(ص) در مدینه حضور نداشتند بلکه برای رتق و فتق امور به اطراف مدینه رفته بود، لذا نتوانستند پیامبر(ص) را زیارت کند و به خاطر قولی که به مادر داده بودند از مدینه برگشتند، اما بعد از بازگشت پیامبر(ص) به مدینه تعبیر دل‌نشینی دارند که می‌فرمایند که من رایحه الرحمان و بوی خدا را استشمام می‌کنم. در اینجا فرد نماد و نمود حق تبدیل می‌شود.

ابن عباس از پیامبر گرامی اسلام(ص) می‌پرسد که بهترین دوست چه کسی است که پیامبر در جواب وی می‌فرماید که همین سؤال را حواریون حضرت عیسی از وی پرسیدند که من همان را بازگو می‌کنم که با کسی دوست شوید که وقتی او را می‌بینید یاد خدا می‌افتید. لذا اینکه در مسئله عرفان، تقرب به حق تعالی را به کار بردیم به خاطر همین مسئله است. در سلوک اخلاقی فرد باید آراسته به فضایل و پیراسته از رذایل شود اما بالاتر از آن تزکیه در سلوک عرفانی است و سپس، تزکیه عقل اتفاق می‌افتد که فرد باید از بصیرت و خردی برخوردار باشد تا تمام تجربیات سلوکی خود را در حین سلوک بتواند به خوبی ترسیم کند و گرفتار مشکلاتی در این مسیر نشود و در نهایت به مقام فناء فی‌الله برسد.

سلوک دائمی در مجاهدت

سالک باید در جبهه جنگ نرم دائماً در حال مجاهدت و تحمل ریاضت باشد که این ریاضت متناسب با هر منزلی متفاوت است؛ لذا هرچه سالک جلوتر می‌رود باید تحمل ریاضت وی بیشتر باشد. با توجه به این نکته باید به مفرد دیگر توجه کنیم؛ آن مفرد این است که وقتی سالک این مراتب را طی کرد به مقام «جمعُ‌‌الجمع» خواهد رسید. در اینجا فرد هم خلق و هم خدا را خواهد دید و این مقامی است که انسان سیر من الخلق الی الحق و سپس سیر من الخلقِ الی الحقِ بالحق می‌کند که در عالم وحدت است و از رهگذرِ حق، خلق را مشاهده می‌کند.

امام (ره) در یکی از فرمایشات خود درباره مجاهدان و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس فرمودند: «اینها رزمندگانی هستند که به مقام جمعُ الجمع رسیدند.» لذا سردار سلیمانی شخصی بود که به مقام جمع الجمع رسیدند، مگر نه این است که دیدن چنین شخصی ما را یاد خدا می‌اندازد و وی در عین اینکه خالق را می‌بیند، خلق را هم می‌بیند و در مقام وحدت به عالم کثرت هم توجه دارد. لذا سردار سلیمانی عارف است.

در عالَم عرفان عملی، عده‌ای از سالکان مجذوب محض‌اند و در طول مسیر بر اثر جذبات الهی به سلوک خود ادامه می‌دهند. دسته دوم سالکان محض و صرفاً اهل سلوک هستند و در عین سلوک جذباتی نیز نصیب آنها می‌شود. دسته سوم مجذوبان محض‌اند که سردار سلیمانی جزو این دسته است.

عناصر عرفان اجتماعی

عرفان اجتماعی براساس عناصری همانند هدایت، عقلانیت و عدالت در ابعاد بینشی، گرایشی و کنشی تحقق پیدا می‌کند و چون موضوع آن جامعه و اجتماع است، روش آن معنویت‌گرایی توحیدی است. درباره مؤلفه‌های عرفان اجتماعی شهید سلیمانی و اینکه اینها در بُعد فردی هم صادق است، باید گفت که اگرچه برخی از مولفه‌هایی که طرح کردیم، ناظر به بعد فردی نیز هست، اما لازم است دو نکته لحاظ شود. اول اینکه اساساً معتقدیم انسان اجتماعی مولود طبیعی عرفان اسلامی است که فرد در مجموعه سیر و سلوک و طی اسفار خود به ویژه در سفر سوم نمود پیدا می‌کند و در سفر چهارم تعیّن و تشخص کامل دارد؛ یعنی هر کدام از این مؤلفه‌ها را معطوف به وجهه اجتماعی آن بیان کردیم.

مثلاً موضوع خداگرایی در جنبه فردی محض آن مطرح نشده است، بلکه در همه ساحتها رشد شهید سلیمانی، که در مسیر شدن و ارتقای وجودی وی بود، خداگرایی حضور بالفعل و فعالی دارد؛ لذا این غیر از خدا هیچ ندیدن را عطف به مسائل اجتماعی کرده‌ایم که در زیست اجتماعی ایشان دیده‌ایم. عرفان اجتماعی هم که مطرح کردیم در مقابل عرفان فردی نیست. از سوی دیگر مؤلفه‌های عرفان اجتماعی شهید سلیمانی را بر اساس قرآن و روایات و وصیت‌نامه ایشان مطرح کردم.

انتهای پیام
captcha