کد خبر: 3947088
تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱۳۹۹ - ۱۶:۰۲
رضا دژبخش تشریح کرد؛

سیر موضوعیت یافتن یادگیری و شکل‌گیری استطاعت در کودک

قرآن‌پژوه و عضو علمی مدرسه قرآن و عترت(ع) دانشگاه تهران ضمن اشاره به سیر ظهور ادب و مشورت در کودک، گفت: کودک در دوره دوم رشد، باید سیر استطاعت را نیز طی کند و آن از طریق توجه دادن او به خلقت و سلامت و اعضای بدن خودش و کارکرد‌های آن و اینکه بداند هر چیزی وقتی دارد و باید مسئولیت کارهایش را بر عهده گیرد، حاصل می‌شود.

رضا دژبخش

به گزارش خبرنگار ایکنا، به همت دفتر پژوهش‌های دینی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان قم، دومین نشست تخصصی دین و کودک با موضوع «تقویت تفکر در دوره دوم رشد»، امروز دوشنبه ۲۲ دی‌ماه با ارائه بحث از سوی رضا دژبخش، قرآن‌پژوه و عضو علمی مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت(ع) دانشگاه تهران به صورت مجازی برگزار شد.
رضا دژبخش در این نشست با بیان اینکه مطابق اقلیم کشور ما تقریباً همه کودکان در دوره ابتدایی(۶ تا ۱۲ سال) در دوره دوم رشد قرار دارند، اظهار کرد: تقویت تعبد، شناخت، مشاهده، مواجهه به عجایب، توجه به گزاره‌های قرآنی و ظهور ادب و مشورت مراحل تقویت تفکر در دوره دوم رشد است.

این قرآن‌پژوه ادامه داد: تقویت تعبد به این معناست که کودک حرف‌شنوی را بیاموزد و اولین رویکرد نسبت به مخاطب در این دوره همین است، اما نه اینکه این موضوع با اجبار و اکراه همراه باشد. اوج کمال انسان شکوفا شدن تعبد است. این مقوله یک رفتار مطلوب است و به صورت اختیاری باید انجام پذیرد. وقتی فردی بت‌پرست باشد با رغبت این کار را می‌کند و افرادی که عبودیت شیطان را می‌کنند نیز به همین شکل‌ هستند. وقتی از تعبد سخن می‌گوییم نباید ذهن‌مان به سمت تحکم برود. تقویت تعبد یعنی شناخت ولی و سپس تمایل به حرف‌شنوی نسبت او؛ فرد در دوره دوم رشد توانمندی‌های محدودی دارد و می‌خواهیم توانمندی‌های او گسترده شود. در واقع استطاعت توانمندی با رغبت است و توانستنی است که انسان نسبت به او رغبت دارد. اتفاقی که می‌افتد این است که فرد باید در این دوره به سطحی از رشد تفکر برسد.
 

     بیشتر بخوانید:


وی بیان کرد: از سوی دیگر، مربی، متولی و یا سرپرست باید مورد اعتماد کودک باشد و اگر قابل اعتماد نباشد به تعبد او صدمه وارد می‌شود. وقتی کودک کاری را انجام می‌دهد، اگر مربی، والدین، معلم و ... عکس‌العمل مناسبی نداشته باشند، کودک جذب مسئله تعبد نمی‌شود. در این میان تقلید را هم باید تعریف کرد، اگر منظور عرفی آن مدنظر باشد، باید گفت کودکان در این دوره تقلید می‌کنند و البته از کسانی تقلید می‌کنند که آن‌ها را دوست داشته باشند. این تقلید ممکن است مثبت با منفی باشد. تقلید مساوی با تعبد نیست، اما با آن در ارتباط است، به این‌گونه که آغاز تعبد خود را به شکل تقلید نشان می‌دهد.

دژبخش گام بعدی در این دوره را پس از تقویت تعبد، شناخت دانست و گفت: کودک در این دوره باید به شناخت متناسب با آموزش‌هایی که به او داده می‌شود برسد، اینکه آموزش‌ها چگونه باشد مهم است، چراکه باید عینی باشد. مرحله بعد آشنا کردن کودکان با عجایب است و این عجایب آن‌ها را شگفت‌زده می‌کند. دوره‌های رشد تقسیم‌بندی سنی خاصی ندارد اما هر کدام از این مراحل مطلوب است که در یک سال طی شود. آشنا کردن با عجایب جنبه جهش در شناخت دارد منظور چیز‌های فانتزی نیست، بلکه موارد و عجایبی است که جنبه شناختی کودک را جهش ببخشد. این اتفاق گاهاً در طبیعت ممکن است بیفتد. بستگی به ذائقه کودک دارد. برای مثال کودک در دشت وسیع سرسبزی قرار گیرد که تا کنون چنین چیزی را ندیده، برای او جالب و شگفت‌انگیز است و یا قوانین فیزیکی و ریاضی و آزمایشگاهی که در حد درک بچه‌ها باشد و سپس با قوانین آن‌ها آشنا شوند.

تقویت تفکر در کودک
عضو علمی مدرسه قرآن و عترت(ع) دانشگاه تهران با بیان اینکه مرحله بعدی تقویت مشاهده است، اضافه کرد: تقویت مشاهده به این معناست که نگاه کودک از ظواهر به لایه‌های دیگر و عمق مشاهده رود. برای مثال اگر رنگ دیوار اتاق را می‌بینند نقاشی را هم تصور کنند که این اتاق را رنگ کرده، در واقع در عین توصیف و تماشای زیبایی یک اثر، به مراحل تولید این اثر نیز دقت کنند. یعنی ذهن آن‌ها از مرحله درک ذهنی به درک انتزاعی می‌رود. گام بعدی توجه به نعمت‌های خاص است. این تقویت می‌تواند از چیز‌های بسیار کوچک آغاز شود و تا موضوعات و موارد بزرگ‌تر امتداد پیدا کند. در ادامه می‌توان کودکان را به گزاره‌های قرآنی توجه داد و سن این توجه در مراحل پایانی این دوره است. پس از این مرحله می‌توان به ظهور ادب و مشورت در کودکان پرداخت.

وی با اشاره به موضوعاتی که باید در دوره دوم رشد به کودکان آموخت، گفت: یک سری موضوعات نیز وجود دارد که به‌مثابه یک جدول در کنار محور‌های بالا به تقویت تفکر کودک در دوره دوم رشد کمک می‌کند. اولین موضوع توجه به خلقت و سلامتی است و نیز تقویت شناخت نسبت به حوزه خلقت و سلامتی بپردازیم. مرحله بعد توجه به اعضای بدن و کارکرد‌های هر کدام از آنهاست. در این مرحله می‌توان به کارکرد‌های اشیا و محیط پیرامونی نیز پرداخت. سومین موضوع توجه به وقت است، این موضوع از این جهت است که هر کاری وقت خاص خود را دارد. چهارمین موضوع توجه به توان و اختیار است که در ذیل این موضوع مسئولیت‌پذیری کودک تقویت می‌شود. توجه به قدرت یادگیری موضوع بعدی است و غایت این موضوع این است که افراد مهارت‌هایی را کسب کنند و در واقع مهارت‌افزایی اتفاق بیفتد. موضوع بعدی توجه به باید‌ها و نبایدهاست که در سال ششم باید به آن پرداخت و جالب است که این موضوع در راستای محور اول و مرحله تقویت تعبد است. غایت این موضوع رسیدن به استطاعت و بلوغ در انجام کاری است.

دژبخش افزود: جداول دیگری از منظر‌های دیگر و مؤلفه‌های زیادی برای شکوفایی تفکر کودکان در این دوره وجود دارد. افراد در پایان این سیر مؤدب و آداب‌دان می‌شوند و متناسب با این ادب قادرند مشورت دهند و مشورت گیرند و دارای استطاعت و بلوغ هستند. این‌ها ویژگی‌های تفکر شکوفا شده در کودکان در این دوره است. دوره دوم رشد، دوره گذار است و فرد از تحت تکفل بودن به مرحله بلوغ می‌رسد، در اوایل دوره، همراهی لحظه به لحظه والدین را شاهد هستیم و در مراحل و سنین بالاتر نقش والدین کاسته می‌شود. این روند سیر استقلال کودکان در این مرحله از رشد است.

این قرآن‌پژوه گفت: آنچه را که پیرامون تقویت تفکر در دوره رشد بیان می‌کنیم، مطابق قرآن و روایات است، چراکه این دو منبع تعالیم جامعی برای ما دارند. در نگاه قرآن و توحید، خداوندِ واحدِ قهاری وجود دارد که تحت ربوبیت او قرار داریم و او را با صفاتش می‌شناسیم. یکی از این صفات، غفران الهی است که ما را به استطاعت امر می‌کند. ممکن است عملی را انجام دهیم و اتفاقاً عمل بدی هم نباشد، اما اثر بدی داشته باشد، در واقع اشاره قرآن به «ذم» صرفا به معنای گناه نیست، آثار بدی را هم که یک عمل به جا می‌گذارد را شامل می‌شود. صفت غفران و غفور بودن خداوند به این معناست که او قادر است آثار بدِ اعمال را هم از بین ببرد. اگر این را بدانیم، تلاش خواهیم کرد علم خود را بیشتر کنیم و به نتایج عمل توجه داشته باشیم.

دژبخش درباره آنچه به واسطه مراحل و توجه به موضوعات در دوره رشد اتفاق می‌افتد، ادامه داد: کودکان در دوره دوم رشد، از طرفی باید مشورت دادن و مشورت گرفتن را بیاموزند و از طرفی استطاعت را نیز فرا گیرند. مشورت دادن و مشورت گرفتن در سیر تقویت عبودیت، تقویت شناخت، مواجه شدن با عجایب، عمق پیدا کردن مشاهدات و دیدن لایه‌های عمیق‌تر هر چیز و توجه به نعمت‌های خاص و پیدا کردن گزاره‌های قرآنی اتفاق می‌افتد. از آن طرف برای رسیدن به استطاعت، کودک راباید متوجه خلقت و سلامت و اعضای بدن خودش و کارکرد‌های آن کرد و اینکه او بداند هر چیزی وقت و اجلی دارد و بیاموزد مسئولیت کارهایش را بر عهده گیرد، لذا یادگیری برای او موضوعیت پیدا می‌کند و برای او مهم می‌شود و درمی‌یابد که در هر کاری باید‌ها و نباید‌هایی وجود دارد و در این سیر استطاعت شکل می‌گیرد.

این قرآن‌پژوه در پایان گفت: توجه به چند نکته در تقویت تفکر در دوره رشد مهم است؛ نخست اینکه کودک چه کاری را دوست دارد و انجام چه کاری حالش را خوب می‌کند که از این طریق می‌توانیم پی به ذائقه کودک ببریم.
انتهای پیام
captcha