
به گزارش ایکنا، حضرت امام علیالنقیالهادی(ع) پیشوای دهم شیعیان، در نیمه ذیالحجه سال ۲۱۲ هجری در مدینه و در منطقهای به نام صریا چشم به جهان گشودند و تنها هشت سال داشتند که پدر گرامیشان در سال ۲۲۰ هجری به شهادت رسیدند. پس از امام نهم، ایشان بر مسند امامت نشست و تا ۳۳ سال بعد امامت شیعیان را عهدهدار بودند. عمر شریفشان کمتر از ۴۲ سال بود که در سال ۲۵۴ درشهر سامرا به شهادت رسیدند.
حضرت هادی(ع) در مدت امامت و عمر شریفشان با چند تن از خلفای عباسی از جمله معتصم(برادر مأمون)، واثق(پسر معتصم)، متوکل(برادر واثق)، منتصر(پسر متوکل)، مستعین(پسر عموی منتصر) و معتز(پسر دیگر متوکل) همعصر بودند که در زمان آخرین خلیفه معاصر یعنی معتز مسموم شدند و به شهادت رسیدند و در خانه خود به خاک سپرده شدند.
دوران خلافت در زمان شهادت امام هادی(ع) دارای ویژگیهایی است که آن را از دیگر دورهها جدا میسازد؛ از آن جمله میتوان به زوال هیبت و عظمت خلافت نسبت به دوران اموی و حتی نسبت به خلفای دوره عباسی اشاره کرد. در این دوره به دلیل تسلط ترکان و بردگان بر دستگاه خلافت، خلیفه عملاً به یک مقام تشریفاتی تبدیل شده بود. همچنین خوشگذرانی و هوسرانی درباریان در این دوره و گسترش ظلم و بیدادگری و خودکامگی آنان و غارت بیتالمال و صرف کردن برای خوشگذرانیها رو به فزونی نهاده بود.
از دیگر سو، گسترش نهضتهای علوی در این مقطع از تاریخ، برنامه سرکوبهای بیرحمانه دربار عباسی آغاز میشد، چراکه از گسترش تفکرات علوی سخت بیمناک بود. علویان میدیدند که امامان معصوم آنان، در قلب پادگانی نظامی تحت مراقبت و مواظبت هستند، لذا نهضتها و انقلابهایی را برای بازتاب گسترش ظلم و فشار بر جامعه اسلامی در آن عصر به راه میانداختند که این قیامها نوعاً با شکست مواجه میشد.
دوران امامت امام هادی(ع) بیش از ۳۳ سال به طول انجامید که حدود 13 سال آن را در مدینه سپری شد. در این مدت، گروههای بسیاری از شهرهای شیعهنشین ایران، عراق و مصر برای بهرهگیری از محضر امام به سوی مدینه میآمدند. عباسیان نیز از این شرایط به شدت احساس خطر میکردند و نهایتاً به این نتیجه رسیدند که با دور کردن امام(ع) به عنوان قطب و محور تشیع از مدینه که به کانون شیعیان تبدیل شده بود، خطر را دور کنند و به حرمین شریفین مسلط شوند. بر همین اساس متوکل با دستور نوشتن نامهای برای امام که در ظاهر اظهار علاقه او نسبت به امام را بیان میکند، اما در واقع، دستور جلب امام از مدینه به سامرا بوده است، امام هادی(ع) را به سامرا احضار میکند.
امام، در سال ۲۴۳ هجری قمری از مدینه به سامرا تبعید شد. هنگامی که امام را به سامرا تبعید کردند، بنا به دستور متوکل و برای پایین آوردن شأن امام، ایشان را در محلی که مکان تجمع گدایان و بینوایان بود، جای دادند. سپس امام را پس از یک روز اقامت در خان صعالیک، به خانهای که در یک اردوگاه نظامی قرار داشت، منتقل کردند.
امام در دوران خلافت متوکل، روزگار بسیار سختی را پشت سر گذاشت. هراسی که متوکل از امام در دل داشت، سبب شده بود تا دستور دهد، سربازانش گاه و بیگاه بدون اجازه از دیوار وارد خانه امام شوند و آن جا را بازرسی کنند. هربار که متوکل تلاش مذبوحانه جدیدی را برای ترور شخصیتی امام طراحی میکرد، با شکست سختی روبرو میشد. متوکل در کمتر از دو دهه خلافت خود، چیزی جز بدرفتاری با شیعیان و قتل و خونریزی آنان بر جای نگذاشت و سرانجام بغض و کینهای که به خاندان عصمت اهلبیت(ع) داشت، گریبان خود او را گرفت و فرزندش که به خاندان پیامبر(ص) علاقهمند بود، نقشه قتل او را کشید.
امام هادی(ع) پس از قتل متوکل، هفت سال در دوران خلفای بعدی زندگی کرد، اگر چه فشارهای دستگاه در مقایسه با دوران متوکل کاهش یافت، ولی سیاستهای کلی دستگاه، به جز دوران منتصر، در راستای اسلام زدایی، تغییری محسوس نداشت و امام همچنان در سامرا تحت مراقبت شدید نظامی، روزگار میگذراند که سرانجام توطئه دشمنان موجب گردیده به دستور معتز امام را در ماه رجب سال ۲۵۴ مسموم کردند و به شهادت رساندند.

حجتالاسلام بهاءالدین قهرمانینژاد، عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه تهران در گفتوگو با ایکنا، درباره سیره امام هادی(ع) و چگونگی حفظ ارتباط ایشان با شیعیان و دوستداران اهلبیت(ع)، اظهار کرد: دوران زندگانی امام دهم، با سفاکترین و خونریزترین سلاطین عباسی معاصر بود. تنها در زمان متوکل عباسی در تاریخ آمده است که تعداد زیادی از میان سادات به شهادت رسیدند و بزرگترین جنایت هم در زمان این فرد رخ داد که همانا دستور تخریب حرم سیدالشهدا(ع) بود و اتفاقی عجیب در تاریخ شیعه محسوب میشود. همچنین در دوران خلافت این فرد، انحرافات متعدد عقیدتی و ظهور فرقه غالیان را شاهد هستیم.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران ادامه داد: مسئله دیگر این است که در دوران حیات و امامت حضرت هادی(ع)، کنترل دستگاه خلافت بر ایشان و فرزندشان بسیار زیاد شده بود به نحوی که در دوران امامت هیچیک از ائمه چنین مراقبتی مشاهده نمیشود. خلیفه عباسی ایشان را در یک محله نظامی مستقر کردند و تحتالحفظ در سامرا نگه داشتند. فرزندشان امام حسن(ع) نیز که به عسکری ملقب هستند تحت مراقبت شدیدتری قرار داشتند چراکه خلفای عباسی میخواستند از تولد حضرت مهدی(ع) جلوگیری کنند.
قهرمانینژاد درباره سیره و روش امام هادی(ع) در حفظ ارتباط با شیعیان و روابط اجتماعی، گفت: از جمله سازوکارهای حضرت برای حفظ و ایجاد ارتباط با شیعیان میتوان به توسعه سازمان وکالت و نمایندگان ائمه(ع) که در دوران ائمه پیش از ایشان هم وجود داشته اشاره کرد که در دوران حضرت هادی(ع) به اوج خود رسید و در رأس این وکلا و نمایندگان حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) قرار دارد که در ایران مشغول خدمت به شیعیان بود و آنگونه که گسترش تشیع در ایران بسیار زیاد مرهون تلاشهای امام هادی(ع) و نماینده ایشان، حضرت عبدالعظیم است.
وی با اشاره به تلاش امام هادی(ع) برای شناساندن معارف کامل اهلبیت(ع) به علاقهمندان در آن دوران خفقان و سختگیریهای هر روزه و محبوس بودن ایشان در منزل، افزود: یکی از مهمترین جنبههای زندگی حضرت هادی(ع) تلاشهای ایشان در تبیین معارف عالی شیعه و توسعه آن در سطح جامعه در قالب ادعیهای است که به زیارت جامعه معروف است که این زیارت، یک دوره کامل امامشناسی است که در کنار معرفی و تبیین ویژگیها و منش ائمه اطهار(ع)، نکات مهم اعتقادی و کلامی را در این زیارتنامه بیان کردهاند.
انتهای پیام