به گزارش ایکنا، نشست الگوهای خانواده تراز انقلاب اسلامی، امروز 16 اسفند، به صورت مجازی و با سخنرانی، ندا ملکی، دانشآموخته دکترای روانشناسی و مدرس دانشگاه و غلامعلی افروز، استاد دانشگاه تهران برگزار شد. در ادامه متن سخنان ندا ملکی را میخوانید؛
بنده در رساله دکتری خود الگوی خانواده تراز جمهوری اسلامی را با تکیه بر روش دادهبنیاد و شیوه پژوهشی کیفی استخراج کردم. این کار برای نخستینبار است که با تکیه بر یک روش علمی که شیوه کیفی است انجام شده است. البته خیلیها به صورت سنتی این کار را انجام دادهاند، اما نوآوری بنده علمی بودن آن است. یکی از نهادهای اصلی اجتماع خانواده است و دارای آثار پردامنه زیستی روانی و دینی و آموزشی است. خانواده و جامعه دارای تأثیرات دوسویه هستند و اگر خانواده کارآمد باشد، جامعه نیز سلامت خواهد بود و از جایگاه خانواده در قانون اساسی نیز باخبر هستیم و میدانیم خانواده ایرانی با خانواده تراز اسلامی و متعادل فاصله دارد.
از طرفی، آسیبهایی نیز در خانواده ایرانی وجود دارد که عبارت از افزایش سن ازدواج، تجردزیستی، تغییر الگوی همسرگزینی و بحث طلاق است. همچنین ضعف کارآمدی خانوادهها و عدم توان برای شکلگیری یک روابط درست نیز از دیگر موارد هستند. همچنین، از سوی نهادهای علمی به خانواده نگاه علمی وجود ندارد و یکی از دلایلی که در این زمینه دچار پراکندگی هستیم، همین است که بسیاری از ارگانها در حال موازیکاری هستند و نادیده گرفتن ماهیت میانرشتهای مطالعات خانواده نیز بسیار مهم است. از سوی دیگر ما در حوزه ارائه الگوی متناسب با نیازهای جامعه ایرانی هم دچار ضعف هستیم و از سوی دیگر چون الگو وجود ندارد و معیاری برای سنجش نداریم، نمیتوانیم وضعیت موجود را به درستی تحلیل کنیم.
برایند ضعف تحلیلی و سیاسی، مساوی با سیر نزولی شاخصهای خانواده است و راهکار مناسب این است که باید الگوی خانواده تراز ایرانی اسلامی را ترسیم کنیم چون این ترسیم باعث میشود از سطح نظری به سطح عملی حرکت داشته باشیم. پژوهشهای زیادی در ایران و خارج از ایران انجام شده است. پژوهشهایی که در خارج از کشور صورت گرفتهاند بر این اساس پیش رفتهاند که بخشهایی از مشکلات مربوط به خانواده را حل کنند و نگاهی جامع نداشتهاند. همچنین چیزی به نام الگو معنایی در آن پژوهشها نداشته است. بحث الگو و مدل در سالهای اخیر در کشور ما طرح شده است، بنابراین میتوان گفت این کار ما از جامعیت لازم برای بهرهبرداری در حوزههای سیاستگذاری برخوردار است.
این پژوهش با سه رویکرد جامعهشناختی، روانشناختی و اسلامی صورت گرفته و رویکرد ما نیز کیفی است و با روش گراندد تئوری صورت گرفته است. یعنی کشف و استخراج نظریه از دادههایی است که به صورت منظم گردآوری و تحلیل شدهاند. گراندد تئوری ابزاری برای نظریهسازی است و مجموعهای از فنون برای انجام پژوهشهای کیفی است. با توجه به اینکه سه رهیافت مناسب در این زمینه وجود دارد، باید بگوییم که رهیافت ظاهرشونده را انتخاب کردهایم و میشود گفت که با توجه به نشانههای بومی و اسلامی ما، این روش، تطابق بیشتری با این بومی بودن و اسلامی بودن دارد.
ما برای اینکه بخواهیم از نشانههای اسلامی و از نشانههای بومی بهرهمند شویم و بگوییم الگوی خانواده تراز را استخراج کردهایم، باید به متون دینی مراجعه میکردیم که عبارت از آیات قرآن، کتب روایی شیعه و اهل سنت و کتب سیره معصومین(ع) بود که در وهله نخست مورد بررسی دقیق قرار گرفت؛ یعنی چه به صورت کتابخانهای و یا به صورت استفاده از نرمافزارها کلیدواژههای مربوط به خانواده مورد توجه قرار گرفت و تا جایی ادامه دادیم که به اشباع رسیدیم و دیدیم مطالب تکراری است و البته که این کار فرایند طولانی را از ما گرفت، اما سعی کردیم به همه منابع رجوع کنیم و تا جایی که توانستیم به همه مباحث در این حوزه وارد شدیم و سعی کردیم به عنوان داده از آنها استفاده کنیم.
سپس به مرحله تولید رسیدیم و در مرحله بعد نیز به اشباع رسیدیم؛ یعنی به مطلب جدیدی برنخوردیم و بعد وارد تجزیه و تحلیل دادهها شدیم که در گراندد تئوری، تجزیه و تحلیل بخشی از فرایند پژوهش است. در مرجله اول کدگذاری باز و سپس کدگذاری محوری صورت گرفت و سپس اعتباریابی الگو را داشتیم و در نهایت نیز الگوی نهایی تراز خانواده جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت اما نمونهای از این کدگذاریِ باز به این صورت است که افرادی که دوست دارند از متون دینی و یا سخنرانیهای بزرگان برای استخراج مفاهیم استفاده کنند، میتوانند از این روش بهرهمند شوند. در مرحله اول کدگذاریِ باز رخ میدهد که شما همه دادههای خود را که از دل متون دینی استخراج کردهاید را در دست خود دارید. مثلا حدیثی از رسول خدا(ص) داریم که میگویند حکایت کسی که در کودکی میآموزد، مانند نقش کندن بر سنگ است و حکایت کسی که در بزرگسالی میآموزد، مانند کسی است که بر آب مینویسد. مفهومی که از این حدیث استخراج کردم، آگاهی از ارزشمند بودن آموزش در دوران کودکی است.
سپس در کدگذاری محوری، نزدیک به 6 ماه زمان گذاشته شد و اینجا مجموعهای از مقولات که شبیه هم هستند، ذیل یک مقوله قرار میگیرند. برای نمونه ما بحثی را به نام پیشزمینههای تشکیل خانواده داشتیم که کد اصلی بود و به صورت لایهلایه اتفاق میافتاد. اگر حدیثی دلالت داشت بر اینکه زن و شوهر باید در مباحث اقتصادی همسانی داشته باشند، این را از دل یک روایتی استخراج کردیم و وقتی این موضوع استخراج شد، از این به عنوان همسانی اقتصادی یاد شده است.
دومین کد محوری اصلی و یا یکی از ابعاد اصلی دیگر که به آن رسیدیم که در خانواده باید مورد توجه باشد، ساختار خانواده تراز است که هم به نوع تعاملات میپردازد و هم به شکلی که خانواده باید داشته باشد توجه میکند. ساختار خانواده تراز این طور است که خانواده از زن و شوهر و فرزند تشکیل شده و اگر خانوادهای فرزند نداشته باشد، ایرادی ندارد و آن نیز خانواده است، اما در خانواده تراز اسلامی بر فرزندآوری تاکید شده است.
بیشترین مقولهها، بحث کارکردهای خانواده است. کارکردهای خانواده شامل مجموعهای از کارکردها است که پایداری، نشاط، ثبات و استحکام خانواده به این برمیگشت که به درستی ایفا شود. از جمله کارکردها حمایت معنوی و عاطفی است که حمایتهای عاطفی بیشترین حجم کارکردها را به خود اختصاص میدهد و همچنین باید توجه داشت که کارکردهای آموزشی و اقتصادی نیز مهم است.
انتهای پیام