کد خبر: 3959551
تاریخ انتشار : ۲۴ اسفند ۱۳۹۹ - ۲۱:۳۲
حجت‌الاسلام سیدقاسم حسینی در نشستی تخصصی بیان کرد:

پیش‌شرط درست بودن تفسیر تطبیقی / مختصات ماهوی انواع تفاسیر

نشست بررسی مختصات ماهوی تفسیر ترتیبی، موضوعی و تطبیقی شب گذشته به صورت مجازی و با ارائه حجت‌الاسلام والمسلمین سیدقاسم حسینی،‌ استادیار دانشگاه علو م و معارف قرآن کریم دانشگاه آمل به منظور تبیین مختصات انواع تفاسیر برگزار شد.

پیش‌شرط درست بودن تفسیر تطبیقی / مختصات ماهوی انواع تفاسیر

به گزارش ایکنا، نشست علمی - تخصصی با موضوع «بررسی مختصات ماهوی تفسیرِ تفسیر ترتیبی و تفسیر موضوعی و تفسیر تطبیقی» از سوی انجمن علمی دانشجویی دانشکده علوم قرآنی آمل با ارائه حجت‌الاسلام والمسلمین سید‌قاسم حسینی، استادیار دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم و عضو هیئت علمی دانشکده علوم قرآنی آمل برگزار شد. این نشست شب گذشته 23 اسفندماه به صورت زنده و از طریق فضای مجازی با حضور دانشجویان و علاقه‌مندان به مباحث قرآنی برگزار شد.

حسینی ابتدا در خصوص تعریف تفسیر، گفت: چهار رکن اساسی در تفسیر وجود دارد که عبارتند از، پرده‌برداری از معنا و مفهوم آیات، تبیین مراد الهی از آیات قرآن، فهم معنای آیات بر اساس ادبیات عرب و فهم معنای آیات بر اساس محاورات عقلایی است.

وی با اشاره به اینکه در تفسیر، چند تعبیر شامل «روش»، «گرایش»، «مکتب» و «مبانی» وجود دارد، افزود: روش تفسیری، سیری است که مفسر در طول تفسیر بر اساس استفاده از منابع خاصی که به کار می‌گیرد، دنبال می‌کند. گرایش تفسیری نیز رویکرد، دیدگاه و تخصص مفسر است. مکتب تفسیری، مفسرانی که مبانی تفسیری آن ها به هم نزدیک است، یک مکتب را شکل می‌دهند و مبانی تفسیر نیز پایه و اساس اعتقادی مشترکی است که میان مفسران وجود دارد.

استادیار دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم با بیان اینکه مشهورترین انواع تفسیر، «ترتیبی»، «موضوعی» و «تطبیقی» است، تصریح کرد: تفسیر ترتیبی؛ تفسیری است که از آغاز قرآن، بر اساس ادبیات عرب و محاوره عقلا، آیات را تفسیر می‌کنند و بر سه قسم است؛ «روایی محض»، «باطنی» و «اجتهادی». در تفسیر موضوعی، یک موضوع انتخاب می‌شود و آیات مختلف در این مورد را کنار هم قرار داده تا پیام آیات در این خصوص کشف شود.

حسینی تصریح کرد: در مورد تفسیر تطبیقی، در دهه‌های گذشته تعاریف مختلف و جدیدی از سوی اعراب به ویژه مفسران مصری ارائه شده که از آن به تفسیر «مقارن» تعبیر کرده‌اند. به عنوان نمونه بر اساس دیدگاه «احمد جمال عَمری»، تطبیق بین آیات قرآن با برخی آیات دیگر یا مقارنه بین قرآن و کتب آسمانی دیگر است. از نظر «فَهد رومی»، در تفسیر تطبیقی، مفسر تمام نصوص اعم از قرآن، احادیث نبوی، روایات صحابه و کتب آسمانی را در خصوص یک موضوع مقارنه می‌کند تا قول برتر را انتخاب کند.

وی افزود: بیشتر عرب‌ها تفسیر تطبیقی را منطبق دانستن کلیات بر جزئیات یا منطبق کردن مباحث عملی بر مباحث نظری دانسته‌اند. آنچه که امروزه در میان ما از تفسیر تطبیقی رایج شده، همان تفسیر مقارن است. از دیدگاه «نجارزادگان»، تفسیر تطبیقی، نوعی دیگر از تفسیر و غیر از تفسیر ترتیبی و موضوعی است؛ فارغ از روش‌ها و مکاتب که تنها به بررسی مقایسه‌ای دیدگاه شیعه و اهل سنت می‌پردازد.

عضو هیئت علمی دانشکده علوم قرآنی آمل اظهار کرد: تطبیق دادن و مقایسه کردن دیدگاه مفسران در مورد بخشی از آیات با بخشی دیگر، تفسیر نیست، بلکه مطالعات تفسیری است، چرا که تفسیر، پرده‌برداری از آیات قرآن است. همچنین مقایسه برخی آیات با دسته‌ای دیگر، همان تفسیر موضوعی است نه تطبیقی و اگر صرفاً اختلاف بین یک دسته آیات با تعدادی دیگر بیان شود، تفسیر قرآن به قرآن بوده که جزء تفسیر ترتیبی اجتهادی است.

حسینی تصریح کرد: اگر بررسی آراء مفسران، زمینه‌ای شود برای فهم آیات، تعریف درستی از تفسیر تطبیقی است که این یک روش نوظهور نیست، بلکه پیشینه بسیار طولانی دارد. همچنین بررسی دیدگاه مذاهب مانند شیعه و سنی و معرفی دیدگاه برتر، تفسیر تطبیقی است که ممکن است به صورت جدل و بیان دو نظر مقابل باشد یا غیرجدلی و مقارن کردن دو دیدگاه جهت تقریب مذاهب که در این حالت در عرض تفسیر ترتیبی و موضوعی است.

انتهای پیام
captcha