به گزارش ایکنا، بعد از اینکه جو بایدن در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در مقابل دونالد ترامپ به پیروزی رسید، یکی از وعدههای خود را بازگشت آمریکا به توافق هستهای با ایران(برجام) اعلام کرده بود. با وجود اینکه بایدن در همان روزهای نخست حضور در کاخ سفید تعدادی از دستورات ترامپ مانند ممنوعیت سفر مسلمانان به آمریکا را لغو کرد و دولت این کشور را بار دیگر به توافق بینالمللی آب و هوای پاریس بازگرداند، اما همچنان بازگشت واشنگتن به برجام صورت نگرفته است.
از سوی دیگر به نظر میرسد که تنشها در روابط ایران و آمریکا همچنان ادامه داشته باشد. واشنگتن بارها بر لزوم بسته شدن توافقی بیشتر از برجام، که حاوی تعهدات بیشتری به برجام باشد، تأکید کرده، اما تاکنون هیچ چشماندازی مبنی بر لغو تحریمها و عمل به تعهدات از سوی آمریکا وجود نداشته و ایران با مذاکره مجدد مخالف است.
استیون چان(Stephen Chan)، نویسنده و استاد سیاست جهانی در دانشکده مطالعات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن (SOAS) است. چان متولد ۱۹۴۹ در نیوزیلند و از یک خانواده مهاجر چینی است و مدرک دکترای خود را از دانشگاه کِنت بریتانیا در رشته سیاست بینالملل دریافت و از سال ۲۰۰۲ در دانشکده مطالعات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن تدریس کرده است. وی تاکنون مقالات بسیاری را در مورد مسائل مرتبط با روابط بینالملل در مطبوعات دانشگاهی، نشریات تخصصی و روزنامههای مطرح منتشر كرده است. او برنده جایزه انجمن مطالعات بینالمللی ۲۰۱۰ و از جمله کسانی است که در همان سال به دلیل «خدمات به آفریقا و آموزش عالی» نشان امپراطوری بریتانیا را دریافت کرد. وی در گفتوگو با ایکنا نظرات خود را درباره روابط ایران و آمریکا و آینده برجام در میان گذاشت.
ایکنا ـ بایدن قبل از رسیدن به ریاستجمهوری گفته بود که قصد دارد به توافق هستهای با ایران بازگردد. چرا این اتفاق هنوز رخ نداده است؟
فکر میکنم موضوعی که در دوران ریاستجمهوری جو بایدن وجود دارد، حل انواع مشکلاتی است که از دوره ریاستجمهوری قبلی بر جای مانده است. همچنین بایدن باید با مسائلی که با سایر طرفها در خاورمیانه مانند عربستان سعودی وجود دارد کنار بیاید. برای همین در رابطه با موضع ایران باید بسیار محتاط و گام به گام پیش برود.
به نظر من بایدن در مورد چیزی که گفته (بازگشت به توافق با ایران) جدی است و حضور افرادی در کابینه وی مانند جان کِری، که با موضوع مذاکره بر سر توافق هستهای با ایران درگیر بودهاند، نشان از این دارد که بایدن خواستار ادامه توافق است. با این حال مشکلاتی وجود دارد که مذاکره را دشوار کرده، زیرا در طول چهار سال ریاستجمهوری ترامپ اتفاقات بسیاری افتاده است و خیلی چیزها باید درست شود.
ایکنا ـ به نظر میرسد دولت آمریكا به دنبال توافق دیگری به ویژه در مورد موضوعات منطقهای مانند یمن است. نظر شما در این زمینه چیست؟
در مورد یمن باید گامهایی رو به جلو برداشته شود و همانطور که همیشه گفتهام عربستان سعودی مشکلی بوده است. براساس گزارشها شاهزاده سعودی، بن سلمان، در قتل جمال خاشقچی نقش داشته و همچنین در آغاز جنگ یمن و قطع روابط با قطر دخالت داشته و بن سلمان اشتباهات بزرگی را در حوزه سیاست خارجی مرتکب شده است.
در نتیجه ایالات متحده باید اشتباهات بزرگ را جبران کند و همانطور که گفتم با بههمریختگیای که در دوره ریاستجمهوری ترامپ به وجود آمد روبهروست. پس واقعاً زمان میبرد. به همه کسانی که نگران هستند پیشنهاد میکنم که صبر داشته باشند. برای مثال برخی از مسائل مانند مسئله قطر حل شد و محاصره این کشور پایان یافت. فکر میکنم مسئله یمن و موضوع توافق با ایران در نوبت بعدی باشند.
ایکنا ـ پس فکر میکنید سیاست ایالات متحده در رابطه با عربستان سعودی تغییر خواهد کرد؟
تغییر سیاست آمریکا مشکلساز خواهد بود، زیرا در عین حال که بایدن نمیخواهد شاهزاده سلمان برکنار شود، نمیخواهد دوباره مرتکب رفتاری اشتباه شود و به نوعی باید دور بنسلمان حصار بکشد. پس باید در مورد انجام این کار بسیار محتاطانه رفتار کند. آمریکا دیگر به نفت سعودیها وابسته نیست و منابع انرژی کافی دارد، اما از نظر ژئوپلیتیک، عربستان سعودی را به عنوان متحد كلیدی استراتژیک در منطقه میشناسد و به همین دلیل خواستار حفظ روابط است.
در عین حال مسائل نگرانکنندهای در مورد تأمین مالی تروریسم در غرب از سوی برخی عناصر خاص در عربستان سعودی وجود دارد که آمریکا تلاش میکند بدون ایجاد تنش آن را از میان بردارد. موضوعات دیگری در خاورمیانه مانند مسئله فلسطین هم هست که برای حل آنها زمان زیادی لازم است. برای همین به دنبال حل مسئله ایران هستند و به عبارت دیگر معامله بر سر مسئله هستهای ایران از حل موضوع اسرائیل و فلسطین برای آمریکا سادهتر است.
ایکنا ـ چرا برخی کشورها مانند ژاپن و عربستان یا رژیم اسرائیل میخواهند که بخشی از مذاکره هستهای جدید با ایران باشند؟
به نظرم باید کشورهای بسیاری در این توافق نقش داشته باشند. به عبارت دیگر توافق چندملیتی لازم است نه فقط با حضور کشورهای غربی، بلکه کشورهایی مانند ژاپن میتوانند زوایا و دیدگاههای جدیدی را به این توافق اضافه کنند. ژاپنیها برای تعامل با چین، که یک قدرت بزرگ هستهای است، روش خود را دارند.
بنابراین همه علاقهمندند که با مسئله توافق هستهای تنشها را در منطقه خود کاهش دهند و هر منطقه از منطقه دیگر الگویی برای خود بگیرد. به عبارت دیگر، چیزی که برای ایران رخ خواهد داد میتواند مثالی برای سایر مناطق باشد که چگونه این کار را انجام دهند. شما مذاکرهکنندگان بسیار توانمندی دارید که قابل تحسین هستند و این فرصتی برای خودنمایی ایران به جهان است.
ایکنا ـ در مورد به پایان رسیدن بازی اول توافق بین ایران و ایالات متحده چه فکر میکنید؟
اگر به خط زمانی نگاه کنید، متوجه وجود توافقی محکم در سال دوم ریاستجمهوری بایدن خواهید شد. این توافق ناگهان به وجود نخواهد آمد، بلکه براساس مجموعهای از قولهای متقابل دو طرف و کاهش تحریمها از سوی بایدن در سال اول اتفاق خواهد افتاد. برای آمریکاییها کاهش تحریمها میتواند پیشنهاد خوبی باشد اما در مقابل، تعهدهای ایران هم مهم است.
البته مشکل بزرگ غرور هم وجود دارد که کدام طرف اولین حرکت را انجام دهد، اما این اقدامات باید به گونهای انجام شود که هیچ طرفی از حرکت کردن و ندیدن واکنش از سوی طرف مقابل احساس تحقیر شدن نکند. این کاری است که دیپلماتهای حرفهای انجام میدهند.
ایکنا ـ جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، اخیراً (جمعه 22 اسفند) گفته که مذاکرات غیرمستقیم بین ایران و آمریکا وجود دارد و ما با ایران از طریق کشور سوم در ارتباط دیپلماتیک هستیم. در این باره چه نظری دارید؟
این امر مسئله رایجی در دیپلماسی است. آمریکاییها قدرتهای اروپایی و کشورهایی مانند فرانسه را برای این کار دارند. حتی ممکن است برای این کار از افراد غیردولتی مانند افراد آکادمیک برای رد و بدل کردن پیامها بهره ببرند. در شرایطی که تماسها بسیار خوب باشد، ممکن است تلفن زنگ بخورد و شخصی در آن سوی خط بگوید که از کاخ سفید است! این روشی است که از مقامات رسمی، که روابط دوستانهای با هر دو طرف دارند، استفاده میشود یا از افراد آکادمیک، که در خدمت هیچ طرفی نیستند، برای بردن پیغامها استفاده میشود که در روابط بینالملل مرسوم است. به این کار دیپلماسی ثانویه(Track II diplomacy) گفته میشود که بسیار به دیپلماسی اولیه یا رسمی، که به آن «دیپلماسی نصفهنیمه!» میگویم، شبیه است.
ایکنا ـ به عنوان سؤال آخر چقدر احتمال دستیابی به توافقی جدید و بهروزتر از توافق 2015 وجود دارد؟
فکر میکنم توافق جدیدی انجام شود، اما این مسئله نیاز به صبر، گفتوگو و مذاکرات بسیاری دارد تا بهروز شود. به نظرم توافقنامه جدید احتمالاً توافق مطمئنتری از نظر صلح است. این امر بسیار مهم است که دوباره ایران را به صحنه آورد و وارد روابط بینالملل کرد تا در موضع مساوی با سایر کشورها قرار بگیرد.
برای ایران اهمیت دارد که آنچه انجام میدهد اساساً این کشور را در سیاست آمریکا در موضع برابر با عربستان سعودی قرار دهد. به عبارت دیگر نه تنها مسئله هستهای بلکه بسیاری از مشکلات در منطقه میتواند با امنیت بیشتر، که با توازن و شناخت دیپلماتیک مناسب به دست میآید، حل شود و مورد پذیرش جهانیان قرار گیرد.
در این میان موارد زیادی اهمیت دارند که دو طرف باید با مهارت نقشآفرینی و صبر این مسئله را پیش ببرند. خسارتهای زیادی در سالهای ریاستجمهوری ترامپ به وجود آمده که یکشبه رفع نمیشود و نیاز به افراد ماهر در هر دو طرف دارد.
اقدامات محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، را دیدهام. او فردی سطح اول و وزیر امور خارجه بسیار خوبی است. تحصیلکرده آمریکا بوده و طرفهای آمریکایی را به خوبی میشناسد. در عین حال پسر ایران است و از فرانسویها و دنیای غرب شناخت دارد و دیپلماتی قابل و فردی وطنپرست است. من سخنرانی ظریف در نشست دوحه در سال 2019 را شنیدم. وی بسیار حرفهای بود و بسیار خوب سخنرانی کرد. به انگلیسی کاملاً مسلط بود و فردی حرفهای برای مذاکره است.
یکی از نقاط عطف در هنگام مذاکره جان کری با ایران این بود که گفت ایرانیها تاریخی پرافتخار و تمدنی باشکوه دارند و باید با این مردم با احترام رفتار کرد. پس این رفتار محترمانه تبدیل به کلیدی در روابط دیپلماتیک شد. فکر میکنم آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه جدید آمریکا، سعی در ادامه این رفتار دارد. دیپلماسی فرهنگی نخستین قدم بوده و بسیار مهم است که در ارتباط با جامعه و کشوری چون ایران بدانند که با تمدنی غرورآمیز سروکار دارند.
گفتوگو از محمدحسن گودرزی
انتهای پیام