محسن معارفی، عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ص) العالمیه و مدیر گروه مطالعات آفریقا در این دانشگاه یادداشتی اختصاصی درباره جشنهای سال نو در آفریقای زیرصحرا در اختیار ایکنا قرار داد، این یادداشت را که به مناسبت ایام نوروز نگارش شده و براساس مطالعات منابع به خصوص منابع انگلیسی و عربی و برخی مشاهدات میدانی و با توجه به حضور مؤلف در کشورهای متعدد آفریقایی تدوین شده است، در ادامه از نظر میگذرد:
«سال نو» آغاز یک گاه شمار است که لزوماً مبتنی بر آغاز بهار و یا دیگر فصلهای سال نیست. در هر کجای دنیا براساس مبنا و تقویم مورد استفاده، زمان آغاز سال نو متفاوت است. «جشن سال نو» یک رویداد فرهنگی است که به طور سنتی فرصتی را برای برپایی جشنوارههای ملی، گردهماییهای قومی و جشنهای خانوادگی فراهم میآورد. تقریبا در همه کشورها این مراسم با پختن غذاهای مخصوص، هدیه دادن به یکدیگر، طلب بهروزی و خوشبختی برای یکدیگر، خواندن دعا، حضور در اماکن مقدس، قرائت متون قدسی، دید و بازدید و مهمانی گرفتن، نواختن موسیقیهای محلی، بازیها و مسابقات گروهی برگزار میشود.
این جشنوارهها در آفریقا که به «قاره جشنوارهها» معروف است، به خصوص در آفریقای زیرصحرا بسیار متنوع و رنگارنگ است. معمولاً در این جشنوارهها ترکیبی از لباسها، نمادها، آیینها، فرهنگها و آداب و رسوم آفریقایی قابل مشاهده است. دامنه این آداب و رسوم در طول تاریخ بسیار گسترده بوده است. در گذشته این آداب از «پرستش خدایان و نیاکان» تا «قربانی انسان» را شامل میشده است. امروزه بسیاری از رسوم غیر انسانی، مخاطرهآمیز و یا اهانتآمیز تا حد زیادی حذف شده است و کشورها سعی میکنند عناصر و آداب مفید را مطابق با فرهنگ آفریقایی حفظ کنند. جشنهای سال نو براساس تقویمهای مختلف در آفریقای زیرصحرا را میتوان به شرح زیر برشمرد:
بیش از هزاران فرهنگ و زبان بومی در آفریقای زیرصحرا وجود دارد. قاره آفریقا به عنوان اولین منزلگاه انسان در زمین، همواره در طول سالهای متمادی با تراکم جمعیت و زمین های حاصلخیز، مهد تشکیل فرهنگهای متکثر و جوامع کوچکی بوده است که بسیاری از آنها نیز ارتباطات چندانی با یکدیگر نداشتهاند. برخی در دل تاریخ مدفون شده و برخی تا به امروز به حیات خود ادامه داده و سنتهای آفریقایی خودشان را حفظ کردهاند. بسیاری از این قبایل جشنوارههای بومی مهمی در زمانهای مختلف به خصوص در آغاز سال جدید برگزار میکنند. این جشنوارهها در فرهنگ مردم آفریقای زیرصحرا کارکردهای مختلفی دارد. تجدید عهد با چیف (خان و پادشاه) بزرگ منطقه، تقویت اخلاق و ارزشهای جمعی، فراگیری و آموختن درباره عقاید، تاریخ و افتخارات قوم، آشنایی با فرهنگ بومی، همبستگی برای مقابله با تهدیدها، طراحی برای رشد و توسعه منطقه، حل برخی اختلافات و نزاعهای قومی، برانگیختن حس اتحاد و یگانگی افراد قبیله با یکدیگر و حتی آشنایی جوانانی که در جستجوی همسر هستند با یکدیگر از جمله کارکردهای این جشنوارهها در آفریقا است.
این جشنوارههای مهم در هر قبیله معمولاً در زمانهای معینی برگزار میشود و مبنایی برای «تقویمهای بومی» در قبیله است. به طور مثال در قبیله Efutu در کشور غنا شروع و پایان سال بومی با برگزاری جشنواره مهم «Aboakyir» تعیین میشود. بعد از برگزاری جشن، یکی از پیرزنان هر هفته خوشهای از درخت نخل را در مکان مقدس قبیله میگذارد و بعد از جمع شدن 52 خوشه، سال تمام شده و زمان جشن بعدی به عنوان جشن آغاز سال نو فرا میرسد. البته با پیدایش نظم جدید کشورها و دولتها، امروزه استفاده از این تقویمها محدود شده و عمده این قبایل همزمان از تقویم میلادی نیز استفاده میکنند.
یکی دیگر از تقویمهای بومی معروف آفریقا «تقویم آکان» است که مورد استفاده قوم آکان در غرب آفریقا بوده و در نوع خود جالب توجه است. چنانچه در سنت اسلامی ما عدد چهل در حوزههای مختلف عبادی و عرفانی عدد مهمی است، این تقویم بر مبنای دورههایی شکل گرفته است که هر دوره را آدادوانان (Adaduanan) میگویند که در زبان بومی به معنای «چهل روز» است گرچه هر دوره 42 روز است. هر روز این 42 روز به این صورت نامگذاری میشود که یک هفته شش روزه (با شش پیشوند) و یک هفته هفت روزه (با هفت پسوند) دارند. از ترکیب این دو پیشوند و پسوند 42 نام برای 42 روز ساخته میشود. هر روز متناسب با اینکه خیر یا شر یا غیر مهم باشد، آداب و رسومی دارد. یک سال از 9 دوره تشکیل شده است. بنابراین سال آکانی 378 روز دارد و مناسبتهای آن در تقویم خورشیدی که ما استفاده میکنیم در طول سال جابجا میشود. با توجه به اینکه برخی مواقع سال نو در فصول خشک و کم محصول تحویل میشود، زمان جشن سال نو به وسیله پادشاهان آکان معین و در زمان برداشت مهمترین محصول کشاورزی آنها برگزار میشود.
نخستین جوامع بشری بر پایه کشاوزی در آفریقا شکل گرفته است و با توجه به اهمیت کشاورزی، نخستین تقویمها نیز در آفریقا بر پایه کشاورزی تنظیم شده است. معمولغا این تقویمها سه فصل دارد: فصل کاشت، فصل داشت و فصل برداشت که مطابق با تقویمهای امروزی هر فصل از چهار ماه تشکیل شده است. پایان سال، آخر فصل برداشت است که در اواخر ماههای آگوست و اوایل سپتامبر (شهریور) برگزار میشود. یکی از این تقویمها، تقویم مردم یوربا(Yoruba) در کشور نیجریه امروزی است که بیش از 10 هزار سال قدمت دارد. جشن سال نو تقویم کشاورزی در بسیاری از کشورهای غربی آفریقای زیر صحرا با نام «جشنواره یام» شناخته میشود. «یام» میوهای ریشهای شبیه سیبزمینی و البته بزرگتر از آن است و تا به امروز مهمترین ماده غذاهای بومی در برخی کشورهای آفریقاست. یام در فرهنگ این سامان تقریبا مثل «گندم» در فرهنگ ماست. از آن به عنوان سلطان محصولات کشاورزی (King of crops) یاد میشود و در دعاها معمولا خداوند به خاطر ارزانی داشتن این محصول به مردم و نجات دادن آنها از گرسنگی ستایش میشود. در جشن سال نو یامهای مانده از سال قبلی کنار گذاشته میشوند و با یامهای جدید غذاهای جدید به همراه نمایش دیگر آداب و رسوم برگزار میشود. امروزه جشنواره یام از سوی آفریقاییهای ساکن در برخی کشورهای اروپا، آمریکا و کارائیب نیز برگزار میشود.
«تقویم مصر باستان» که در برخی کشورهای جنوب صحرای آفریقا رواج یافته است نیز مبنای کشاورزی دارد اگرچه توسط کلیسای قبطی مناسبتهای مذهبی مهمی مطابق آن بیان شد. در کشور اتیوپی امروزه این تقویم به عنوان «تقویم رسمی کشور اتیوپی» مورد استفاده قرار میگیرد. این تقویم سه فصل دارد که هر فصل چهار ماه 30 روزه است. یک ماه کوچک 5 یا 6 روزه به عنوان ماه سیزدهم نیز در نظر گرفته میشود تا محاسبات تقویمی دقیق شود. در پایان فصل بارش «جشن آغاز سال» برگزار میشود. این جشن هر ساله در 11 سپتامبر (21 شهریور) برگزار میشود و جالب اینکه نام جشن، نیروز (Nayrows) است. طبق نظر برخی مورخان این نام از نوروز ایرانیها گرفته شده است و احتمالا یکی از میراثهای ماندگار یک دهه حضور ساسانیان در مصر باستان است. این جشن در کشورهای اتیوپی و اریتره بزرگ داشته میشود. مردم در روز عید برای یکدیگر کارت تبریک و هدیه به خصوص دسته گل مروارید میدهند. حضور پررنگی در کلیساها دارند، غذاهای سنتی میپزند و جشنهای بزرگی در کشور برگزار میکنند.
جشن نوروز ایرانی (که مبنی بر تقویم و زندگی کشاورزی است) در مناطقی از سواحل شرق و جنوب شرق آفریقا به خصوص در کنیا، تانزانیا و کومور نیز برگزار میشود. این جشنها تحت تأثیر «پادشاهی شیرازیها» در شرق آفریقاست که اجداد آنها در عهد حاکمیت آل بویه از مسیر خلیج فارس به آن سامان رفته بودند. این جشن همزمان با جشن ما ایرانیها در اول فروردین برگزار میشود. این جشن با ترکیبی از آداب جشن نوروز (مثل خانه تکانی و آتشبازی) و آداب بومی (مثل پختن غذاهای بومی و بازیهای جنگی نمادین و مفرح) برگزار میشود.
معروف است که تقویم اسلامی به پیشنهاد امیرالمؤمنین(ع) براساس سال هجرت پیامبر از مکه به مدینه تنظیم شد و ابتدای سال بدین دلیل ماه محرم تعیین شد که این ماه بعد از ماه بزرگترین جشنواره عبادی اسلامی «حج» و برگشت زائران به مناطق خودشان قرار داشت. مبنای اصلی تنظیم تقویم اسلامی صرفا «گاهشماری» بود و لذا برگزاری جشن برای پایان سال و آغاز سال از سنتهای اسلامی نبوده و نیست. به خصوص بعد از مصیبت جانکاه شهادت امام حسین (ع) دیگر هیچ وجهی برای بزرگداشت آغاز سال نو قمری متصور نشدهاند. در حال حاضر نیز مسلمانان بیشتر کشورها به جای جشن سالیانه براساس آغاز گاهشمار قمری، جشنها را براساس مهمترین مناسک عبادی برگزار میکنند. جشنهای مردمی در «عید قربان» و «عید فطر» به عنوان پایان جشنواره بندگی و اطاعت تقریبا شامل تمام آدابها و آیینهای جشنهای سال نو است.
لکن در برخی کشورهای اسلامی زیرصحرای آفریقا تحت تأثیر دیگر فرهنگها _ و البته با تحریک وهابیهای منطقه که ادامهدهنده سنت شادی بنیامیه در ایام محرم هستند _ آغاز سال نو اسلامی تبریک گفته میشود. سنتهای زیادی در بین برخی مردم ناآگاه غرب آفریقا در جشن آغاز سال قمری به ویژه شب و روز عاشورا وجود دارد که یکی از فراگیرترین آنها (بخشهایی از شمال نیجریه تا سنگال و موریتانی) پرخوری در شب عاشوراست که معمولاً با گوشت باقیمانده از قربانی عید قربان، غذای زیادی درست میکنند و همه اعضای خانواده پرخوری میکنند و باورهای خرافی مثل اینکه هر کس از این غذا بخورد، تا سال بعد دچار ملتحمه چشم (التهاب و قرمزی چشم) نمیشود، دارند. مردم قبیله مومپورسی(Mamprusi) در شمال غنا و توگو در شب عاشورا جشنی به نام بوگوم چوگو(Bugum Chugu) یا جشنواره آتش دارند که با مشعل به دنبال «پسر گم شده پادشاه» میگردند. نام این پسر و پدر معلوم نیست، ولی برخی اصل داستان را مربوط به یک حاکم محلی میدانند و برخی ریشه آن را به داستان قرارگرفتن کشتی نوح میدانند که مردم به دنبال پسر نوح که از کشتی جا مانده، میگردند. قرآنِ مخصوص روستای لارابانگا در شمال غنا، که گفته میشود از آسمان فرود آمده است، فقط در مراسم روز عاشورا به نمایش گذاشته میشود و در غیر آن بسته میماند.
فراگیرترین جشنهای سال نو قمری در کشور سنگال است که جشن روز عاشورا را به عنوان «تمخریت» برگزار میشود. سنگال چنانچه اولین و قویترین درگاه تفکر شیعی در غرب آفریقا است، آوردگاه اصلی مبلغان اهل سنت متعصب با مکتب اهل بیت(ع) نیز هست. در حال حاضر سنگال تنها کشوری است که روز عاشورا را به عنوان یک روز تعطیل رسمی جشن میگیرند. جشن تمخریت نوعی جشن برخی جوانان مسلمان سنگال است که در آن پسرها لباس دختر و دخترها لباس پسر میپوشند و با شعر و طبل برای دریافت هدیه درب منازل را میزنند. تمخریت از دو کلمه Tam به معنای شیطنت کردن و Kharit به معنای دوست اخذ شده است. به این معنا که هر گونه شیطنت کردن با دوستان بدون ترس و عذاب وجدان مجاز است. البته برخی معتقدند جشن تمخریت ریشه در ادیان بومی آفریقا دارد که یک ظرف کالاباش(میوهای استوایی شبیه هندوانه که به خاطر سفت بودن پوست آن، به عنوان ظرف استفاده میشود) را پر از غذا به خصوص نوعی بلغور مراکشی با گوشت گوساله میکنند و برای پیشکش به خدایان در غروب روز نهم محرم در بیرون منزل میگذارند و اگر صبح روز دهم غذا نبود، به این معناست که خدایان سهم خودشان را برداشتهاند. البته هیچ بعید نیست که حتی این جشنهای مختلف روز عاشورا در غرب آفریقا ریشه در بزرگداشت حادثه کربلا داشته که بعدها از سوی دشمنان اهل بیت(ع) تحریف شده است. به خصوص آنکه گزارشهای بسیار قدیمی بیانگر ورود داستان مصیبت امام حسین(ع) در این خطه است. یکی از این گزارشها گزارش مورخ و جغرافیدان، «البکری» اندلسی در کتاب «المسالک و الممالک»، نوشته سال ۴۳۰ هجری قمری است. او در آنجا از قول فقیهی به نام «ابومروان عبدالملک بن حبیب بن سلیمان سلمی»، (متولد 170ق – متوفی بین 232 تا 239 ق) که یکی از فقهای بسیار پر تألیف اندلس با 1050 اثر بوده، نقل میکند که در منطقهای به نام «بوغرات» (در کرانه رود سنگال امروزی)، من پرندهای به شکل پرستو دیدم، بهگونهای که هیچ شکی در آن نبود و در آوازش مکرر میگفت که «حسین کشته شد» و سپس یکبار هم گفت که «در کربلا»، و این ندا را جمعی از مسلمان که با او بودند، شنیدند.
این گزارش را البکری، در جلد ۲، صفحه ۳۸۰ کتاب المسالک و الممالک ذکر کرده است و اولین گزارش معتبر از ورود اسلام به کشورهای زیر صحرا است. برخی آفریقاشناسان معتقدند اساس بزرگداشت روز عاشورا در غرب آفریقا و حتی تعطیلی روز تمخریت در سنگال نه به خاطر جشن سال نو قمری بلکه به خاطر شهادت امام حسین(ع) بوده است و بعدها عدهای فرصت طلب این روز را روز عید اعلام کردهاند. نشانههای متعددی در تأیید این نظر میتوان یافت؛ به طور مثال جوانانی که در جشن تمخریت سنگال با شعر و طبل برای دریافت هدیه به منازل میروند، کلمه «تعجبون» را بدون اینکه زبان عربی و معنایش را بدانند، تکرار میکنند. این کلمه به معنای این است که آیا تعجب میکنید و کسانی که تاریخ کربلا را خواندهاند، میدانند که نقل شده است هنگامی که سر مبارک امام حسین(ع) را بر روی نی میچرخاندند و برخی میگفتند (أتعجبون) آیا تعجب میکنید، سر مبارک آیه «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا (سوره کهف، آیه 9)» را میخواند. راهپیمایی با مشعلهای آتش در مراسم بوگوم چوگو، گم شدن پسر یک پادشاه، غذاپزی شب عاشورا و به نمایش گذاشتن قرآن ویژه لارابانگا همگی میتواند نشانههایی باشد که چه بسا اصل این داستان از حادثه کربلا گرفته شده و بعدها تحریف گردیده است.
به رحال طی دهههای اخیر با افزایش گرایش به تشیع، فعالیت شیعیان برای آگاهیبخشی به مردمی که محبت اهل بیت (ع) را به طور ریشهداری در سینه دارند، بسیار بیشتر شده است. این همایشها و سخنرانیها، بسیاری از آنان را از اینکه در روز عزای فرزند پیامبر(ص)، جشن میگرفتهاند، به بهت فرو برده است. فرصت روز تعطیلی ملی سنگال باعث شده همایشها و مراسم عاشورایی شیعیان بسیار پرشکوه در سنگال برگزار و بیشتر نام «عاشورا» برای این تعطیل عمومی استفاده شود.
بسیاری از صوفیان غرب آفریقا که پیشتر بر روزه روز عاشورا تأکید میکردند، امروزه خود سخنران مراسم عاشورا هستند که خود اشک میریزند و مردم را به گریه بر مصائب امام حسین(ع) ترغیب میکنند و شعر میسرایند. به طور مثال شیخ مالک سی، یکی از شیوخ تیجانیه در سنگال در ضمن ابیاتی بیان میکند: «هر مؤمن واقعی بر حسین علیه السلام گریه میکند، هر روز برای او گریه و نوحهای است و اما در روزی که سبط رسول کشته شده، بدون آنکه نیاز به نوحه گری باشد، باید گریست (لیبکی حسینا مؤمن متحقق _ له کل یوم صیحه و عویلُ _ علی ما تقول الّایلزم نائحا _ لیوم به سبط الرسول قتیلُ). اخیرا جانشین خلیفه تیجانیه در سنگال، شیخ عبدالعزیز سی، در شهر تیواون اعلام کرده است که مردم در این روز تعطیل حق ندارند رقص و پایکوبی کنند، بلکه باید در شب و روز عاشورا مشغول ذکر و قرائت قرآن شوند و ثواب آن را به امام حسین(ع) هدیه کنند.
تبادلات فرهنگی بین ملتها و نفوذ و استیلای یکصد ساله اخیر مسیحیت در کشورهای آفریقای زیرصحرا باعث شده است که امروزه در بیشتر این کشورها جشن سال نو در اول ژانویه گرفته شود. اوج این جشنها در شب سال نو است. جوانان با رنگکردن صورت خود، پوشیدن لباسهای عجیب و غریب و نقاشیکردن دیوارها جشنهای خیابانی برپا میکنند. تقریبا تمام کلیساها پر از مؤمنان مسیحی است که معمولا لباس سفید پوشیده و دوست دارند سال نو خودشان را با معنویت خدایی آغاز کنند. برخی کلیساها که گنجایش این همه میهمان را ندارند در میادین ورزشی و سایر فضاهای بزرگ مراسم خود را برگزار میکنند. پختن غذاهای بومی، خوردن لوبیای چشم سیاه، آتش بازی و ... بخشی از فرهنگ آفریقایی در بعضی کشورهای زیرصحراست. شاید یکی از مهمترین تفاوتهای جشن سال نو میلادی این کشورها با دیگر مناطق جهان بزرگداشت جشن در کنار «بابانوئل سیاه پوست» است.
آفریقاییها _ که برخی حتی معتقدند حضرت عیسی علیه السلام و حضرت مریم(س) سیاه پوست بودهاند _ ترجیح میدهند که از بابانوئل سیاه پوست با ریشهای سفید استفاده میکنند. بعد از گسترش نژادپرستی علیه سیاهان در ایالات متحده و کشورهای غربی استفاده از بابانوئل سیاه پوست به وسیله سیاه پوستان ساکن آنجا گستردهتر شد که واکنشهایی را از طرف سفید برترپنداران در پی داشت.
پرشوربودن جشنهای سال نو در آفریقای زیرصحرا ریشه در ارزشهای اجتماعی و فرهنگی مردم این سامان دارد. مشارکت، همیاری، مراقبت از یکدیگر، همبستگی، متعهدبودن به منافع جامعه و انجام وظایف اجتماعی از مهمترین ویژگی این مردمی است که با فردگرایی وارداتی میانه چندانی ندارند. سنتها، عادات، آداب، آيينها، اعياد و جشنوارهها این روحیه همبستگی اجتماعی را تحکیم میکند. روحیهای که با ویژگیها و روحیه شرقی ما همخوانی بیشتری دارد. برنامهریزی فرهنگی برای حضور ایرانیان ساکن آفریقا در برخی جشنوارههای سال نو آنها و متقابلا دعوت از آنها برای جشنهای عید نوروز ایرانی میتواند این همدلی و سازگاری را تقویت و پیگیری نفع متقابل را تسهیل کند.
انتهای پیام