هنر، ظرفیتی بالقوه یا اکتسابی است که بالفعل کردن یا رسیدن به حصول آن موجب خلق آثار هنری میشود. اگر این نکته را باور داشته باشیم که ذات هنر بر پایه خلق و نبوغ آفرینش است که در کمال خود تأثیرگذاری اکمل را دارد، پس خداوند بزرگترین هنرمندان است. از این منظر، انسان به عنوان اشرف مخلوقات میتواند هنرمندی باشد که خود هنر دست پروردگار است پس در مقیاسی بسیار خردتر و محدودتر، توانایی خلق اثر هنری را داراست.
انقلاب تحول در وضعیت یا حالی است که میتواند جمعی یا فردی باشد یا نظیر انقلاب اسلامی ایران از تحولات فردی به تغییرات جمعی منجر شود. ذات هر انقلابی در تغییرات است یعنی نارضایتی از وضعی موجود – به هر دلیلی – منجر به ایجاد اراده و سپس انجام عمل تغییر میشود. این است که معنای ماهوی انقلاب و هنر با هم قرابت زیادی دارد و اگر این قرابت به غربت برسد خاستگاههای به بیراه رفتهای چون «هنر برای هنر» به وجود میآید.
حالا «هنر انقلاب» که تغییر در تغییر یا دگرگونی مضاعف است یعنی چه؟ هنرمند انقلابی به که میگویند و اصلاً مگر با این تعاریف همه هنرمندان انقلابی نیستند؟ آیا عبارتی به نام «هنر انقلاب» از منظر ادبی حشو نیست؟ مشخص است که هست اما وقتی کلمه اسلامی را به خود میگیرد از اضافهگویی در میآید چرا که دیگر خاستگاهی ایدئولوژیک پیدا میکند و به هنری اطلاق میشود که در خدمت انقلاب اسلامی به عنوان یک پدیده سیاسی-اجتماعی و فرهنگی است و هر کس در این زمینه تولید اثر هنری کند هنرمند انقلابی شناخته میشود. از این زاویه دید، کشورمان هنرمند انقلابی بسیار دارد. حال باید دید که این آثار تا چه اندازه مؤثر و باکیفیت هستند و آیا صرف نیت خیر هنرمندان آنها بازخورد مثبت و اقبال مردمی هم داشتهاند یا نه؟ متأسفانه آثار خیلی کمی در قیاس با انبوه تولیدات این ویژگیها را دارند و دلایلی متعددی چون برپایی جشنوارههای متعدد کارشناسی نشده و انتخابهای جناحی و رفاقتی آثار مختلف در اغلب این جشنوارهها مسیر اصلی هدف هنرهای انقلابی را تغییر داده است.
از سویی بیتوجهی به جذب حداکثری هنرمندان و داشتن نگاه جناحی سیاسی یا محفلی و رفاقتی در توجه به هنرمندان و در اختیار قرار دادن فضا و مواد لازم خلق آثار هنری و نبود عدالت در این زمینه دایرهای محصور اما با شعاعی نفوذناپذیر ایجاد کرده که دیگر هنرمندان بیرون از دایره عطای خلق اثر هنری پیرامون انقلاب را به لقایش بخشیدهاند.
نامگذاری امروز به عنوان روز هنر انقلاب اسلامی به پیشنهاد برخی هنرمندان حوزه هنری به مناسبت سالروز سید شهیدان اهل قلم و هنرمند خودجوش انقلابی، سید مرتضی آوینی است که قبل از شهادت از همین حوزه هنری خوندلها خورد و گاهی برای تهیه دوربین و نگاتیو از جیب خودش خرج میکرد تا بتواند روایت فتح را بدون اینکه اثری از سازندهاش در آن باشد به عنوان بهترین مستند دفاع مقدس به یادگار بگذارد. همان زمان نه صداوسیما توجهی به او داشت و نه حوزه هنری و امثالهم. همه اینها به کنار. از زمان نامگذاری تاکنون همین حوزه هنری یا صداوسیما چه اثری درخور انقلاب تولید کردهاند که در جوامع بینالمللی تأثیری داشته باشد؟ درحالیکه اسپیلبرگ فصلی از نجات سرباز رایان را از روی یک نمای روایت فتح شهید آوینی تأثیر میگیرد و میسازد و منتقدان و فیلمسازان جهان به تحسین بخشهایی از روایت فتح میپردازند.
هنر انقلاب اسلامی خلاصه شده است در بیانیههای چپ و راست آقایانی که حتماً دلسوزند و نیت خیر دارند اما هنر را در سطح شعارهای اول انقلاب و سرودهای دفاع مقدس میدانند. امروزه اسرائیلیها خرجهای کلانی میکنند تا سریالهایی چون تهران را بسازند و به خورد جهان دهند و ما در نهایت سریال خانه امن را داریم که اگرچه حرکتی درخور و قابل حمایت است اما از مرزهای ما فراتر نمیرود. مدام یک از نقاشان ما توانستهاند تابلویی فرامرزی از انقلاب و ماهیت آن بکشند که تأثیر ظهر عاشورای استاد فرشچیان را داشته باشد؟ یک موسیقی جهانی در این زمینه داشتهایم؟
کمی بیندیشیم. «خود گویی و خود خندی/ عجب مرد هنرمندی» را همه بلدند. کسانی که بدون توجه و علم بر ماهیت هنر هر تولیدی را هنر انقلابی مینامند و به بهبه و چهچه پیرامون آن مینشینند گام اول به بیراهه رفتن هنر انقلاب اسلامی را برداشتهاند و در این زمینه مسئولند.
این درست است که هنرمند انقلاب اسلامی باید ابتدا ماهیت آن را قبول داشته باشد تا بتواند اثری درخور آن تولید کند که ازدلبرآمده باشد و بر دل نشیند اما کم نیستند هنرمندانی که نادیده گرفته میشوند درحالیکه برای تولیدات هنری موردنظر جامعالشرایطند. رهبر معظم انقلاب همواره به جذب حداکثری تأکید کردهاند و برای تولید اثری درخور انقلاب اسلامی لازم است با نگاهی کارشناسانه گروهی متشکل از هنرمندان، مدیران مسئول، جامعهشناسان و تولیدکنندگان در کنار هم قرار گرفته و به تولیدات اندک اما تأثیرگذار جهانی اهتمام ورزند وگرنه مردم ما که خود مایت انقلاب اسلامی را از حفظند.
یادداشت از عباس کریمی عباسی
انتهای پیام