
به گزارش ایکنا، در این شماره از ماهنامه «درسهایی از مکتب اسلام»، مقالاتی با عناوین «آرمان ریشهکنی فقر»،«خودشناسی؛ کلیدخداشناسی»، «دوری از دربار»، «بحثی درباره چشم زخم»، «سیره پیامبر(ص) در معرفی وصی و خلیفه خود»، «تشیّع؛ پیام آور انساندوستی و جوانمردی»، «پاسخ به پنج پرسش تاریخی»، «تکفیر؛ چالش عصر جدید»، «طلوع و افول سلسله بنی امیه»، «بقیه الله فی الارض(شعر)»، «عوارض مغزی و عصبی بیماری قند»، «از گوشه و کنار مطبوعات» و «آغاز شصت و یکمین سال انتشار مجله مکتب اسلام» منتشر شده است.
«بحثی درباره چشم زخم»
در بخشی از مقاله «بحثی درباره چشم زخم» آمده است: «وَإِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ * وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ؛ البته نزدیک است که کافران به چشمان (بد) خود (چشم زخمت زنند و) از پایت در آورند، آن گاه که آیات قرآن بشنوند و (چون در فصاحتش حیرت کنند از شدت حسد) گویند که این شخص عجب دیوانه است. در حالی که این کتاب الهی جز ذکر و پند و حکمت برای عالمیان نیست» (قلم/ 51 و 52). یکی از عکسالعملهای زشت کافران به هنگام شنیدن آیات قرآنی این بود که آنها پس از شنیدن آیات قرآن و یادآوریهای پیامبر(ص) در صدد برمیآمدند که با نگاههای خود، پیامبر(ص) را از بین ببرند و علاوه بر آن، کافران پیامبر(ص) را دیوانه میخواندند. خداوند در برابر آنها قرآن را یادآوری و پند و اندرزی برای جهانیان معرفی میکند. مُسَلَم است که آورنده چنین کتابی عظیم باید عقلی سرشار داشته باشد. آیا چنین کسی را میتوان دیوانه خواند؟ کافران از راههای گوناگونی در صدد نابود کردن پیامبر اسلام(ص) بودند و تهمتهای متعددی به آن حضرت(ص) میزدند ولی در این آیه از انجام کاری خبر میدهد که شیوه خاصی در آسیب رساندن و هلاک کردن است و آن آسیب رساندن به وسیله چشمها و نگاههاست.
چگونه میتوان به وسیله چشم و نگاه کردن به کسی به او آسیب رساند؟ آیا منظور این است که کافران با نگاههای خشمآلود خود از دشمنی و کینه و نفرت آنها حکایت میکرد؟ به پیامبر(ص) نگاه میکردند و خواست درونی و خود را که نابودی پیامبر(ص) بود در نگاههایشان آشکار میکردند و بدین گونه ضربه شدید روحی و حتی امنیتی به پیامبر(ص) میزدند؟ یا مسئله به صورت دیگری بود؟ برخی از مفسران از قدیم و جدید خواستهاند، آسیب رساندن با چشم را در همین معنا که گفتیم محدود کنند، ولی بسیاری از مفسران گفتهاند منظور آیه این است که کافران وقتی آیات قرآن را میشنیدند، میخواستند به پیامبر(ص) چشمزخم بزنند و این بر اساس یک باور رایج در میان آنها بود که با چشمزدن میتوان کسی را نابود کرد.
قوم عرب عصر جاهلی به شدت به مسئله عقیده داشتند و به آن «اصابة العین» گفتند و حتی معتقد بودند که برخی از حیوانات مانند مار، سگ و کلاغ هم ممکن است انسان را چشم بزند. آنها وقتی میخواستند به کسی گزندی برسانند، سه روز گرسنه میماندند، سپس آن شخص را چشم میزدند. هچنین آنها برای محافظت از چشمزخم به طلسمهای کاهنان روی میآوردند و گاهی کالای قیمتی خود را معیوب میکردند که چشم نخورد. مثلاً اگر شتران کسی به هزار تا رسید، یک چشمِ شتر نر خود را کور میکردند تا از چشمزخم مصون بماند. شبیه اسپند دود کردن و زدن در تخته و مانند آنها که میان ما مرسوم است. طبق برخی از روایات مشرکان خواستند از این روش برای از میان برداشتن پیامبر(ص) استفاده کنند و او را چشم بزنند. آنها مردی از قبیله بنی اسد را که در چشمزدن معروف بود و چشم شوری داشت مأمور این کار کرده بودند. خداوند در این آیه از تصمیم آنها خبر میدهد.
انتهای پیام