به گزارش خبرنگار ایکنا؛ جلد نخست کتاب «بر شانههای اقیانوس» سال گذشته به قلم حجتالاسلام علی رهبر، عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه صنعتی اصفهان منتشر شد و اکنون جلد دوم این اثر به همت نشر کتاب جمکران روانه بازار نشر شده است.
مجموعه پنج جلدی «بر شانههای اقیانوس» شرحی زیبا، جامع و در عین حال کوتاه از نهجالبلاغه است که نویسنده به تبیین خطبههای ۱۰۱ تا ۱۸۰ پرداخته است. این مجموعه، اثری موجز و مفید برای ارتباط بیشتر نسل جوان با سخنان امیرالمؤمنین (ع) را پدید آورده است.
این اثر بر چهار رکن فهم درست معارف قرآنی، بهرهگیری از تفاسیر قرآنی معتبر شیعه، استفاده از دیدگاه بزرگان آشنا با نهجالبلاغه و تأملی چهل ساله در احادیث سامان یافته است. در نگارش ترجمه و شرح نیز به تعبیرهای کنایهای امام، اشعار و ضربالمثلهای استفاده شده و نقد اندیشهها از سوی آن حضرت، استدلال به آیات در انواع گوناگون، تکیه بر جملهها و کردار رسول اعظم (ص)، مرور گسترده بر تاریخ اسلام و عصر امام (ع)، توجه به برداشتهای بزرگان دین و تلاش برای اثبات آنها با استدلال و تفاوتهای ظریفِ واژههای بهظاهر مترادف توجه و دقت لازم شده است.
نویسنده معتقد است؛ باید قرآن و نهجالبلاغه در کنار هم شناسانده شوند تا اثر مطلوبی را به مخاطبان به ویژه جوانان ارائه دهیم. نهجالبلاغه بخشی از تمام پیامهای تفسیری امام است که اندوخته انسانسازی ما خاکیان محسوب میشود. از این رو نباید با ضرورت نوشتن ترجمههای گوناگون بر متون ارزشمند اسلامی، تنگنظرانه برخورد کرد.
نویسنده در مقدمه کتاب سفارش کرده که؛ جوانان در آغاز مطالعه نهجالبلاغه با کمک شرحی روان و فشرده، مطالعه برخی خطبهها را مقدم بدارد و روزانه چهار صفحه از شرح موجود را بخواند. خطبه نخست دشواریهایی دارد. از این رو، میتوان مطالعه را از خطبههای دیگری مانند خطبههای سوم، شانزدهم، هفدهم، بیستوسوم، بیستوهفتم، بیستوهشتم، سیودوم، سیوهشتم، چهلودوم، پنجاهم یا شصتوچهارم آغاز کرد.
این نویسنده همچنین به مطالعه نامه سیویکم نهجالبلاغه تأکید کرده و آن را منشور جاودانه تکامل معنوی جوانان دانسته است که به هیچ وجه نباید نادیده گرفته شود.
در بخشی از این کتاب با عنوان خطبه «صد و بیست و دوم» میخوانیم: آیا همه شما در جنگ صفین همراه ما بودید؟ پس آنها گفتند: برخی از ما حاضر بودند و تعدادی از ما حاضر نبودند. حضرت فرمودند: شما دو دسته شوید! آنها که در صفین بودند، یک دسته و آنها که نبودند، دستهای دیگر تا با هر دسته به تناسب خودش سخن بگویم.
امام مردم را صدا زدند و فرمودند: سخن گفتن را رها کنید، سخن مرا گوش کنید و با توجه به دلهایتان به من رو کنید. از هر کس خواستم به آنچه شاهد بوده است، شهادت بدهد، باید با آگاهی کامل شهادت بدهد. آنگاه امیرمؤمنان(ع) با سخنی دامنهدار با آنها سخن گفت که از جمله سخنان حضرت این بود: آیا زمانی که آنها قرآن را از سر نیرنگ، حرکت غافلگیرانه، مکر و فریب بر فراز نیزهها بردند، شما نگفتید که آنها برادران ما و اهل دعوت به اسلام هستند؟ از ما خواستند معامله جنگ را برهم بزنیم و خواستند در پناه کتاب خدای پیراسته، آسایش بجویند. دیدگاه درست این است که عذرشان را بپذیریم و امکان گشایش و راحتی برایشان فراهم کنیم؟ و آنگاه من به شما گفتم: این چارهجویی دشمن، ظاهرش ایمان و باطنش دشمنی و اولش رحمت و آخرش ندامت است.
انتهای پیام