کد خبر: 3966209
تاریخ انتشار : ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۹:۴۰
حجت‌الاسلام سبحانی اظهار کرد:

تلاوت، تزکیه و تعلیم؛ رئوس برنامه‌های انبیای الهی از منظر قرآن کریم

رئیس انجمن کلام اسلامی حوزه علمیه قم اظهار کرد: قرآن در صدد بیان رئوس برنامه‌های انبیا است و این برنامه، سه عنوان اصلی دارد که شامل تلاوت آیات، تزکیه و تعلیم است.

محمدتقی سبحانی

به گزارش خبرنگار ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدتقی سبحانی، رئیس انجمن کلام اسلامی حوزه علمیه قم، شب گذشته  31 فروردین‌ماه در شرح آیات اعتقادی قرآن، به تفسیر آیه ۲ سوره جمعه پرداخت. متن سخنان وی را در ادامه می‌خوانید:
 
در جلسه گذشته گفته شد که از دیدگاه قرآن کریم، نقش هدایتی این کتاب بزرگ، با وجود پیامر اکرم(ص) و تلاش‌های آن بزرگوار، پیوند خورده است. همراهی پیامبر با قرآن در ایفای چنین نقشی برای رسیدن به حقیقت و سعادت، پرسش‌های دیگری را پیش روی ما قرار می‌دهد. این سؤال پیش می‌آید که پیامبر چگونه قرآن را تبیین و تفسیر می‌کند؟ قرآن در چه بخش‌هایی نیازمند پیامبر به عنوان فرستاده الهی است؟ آیا در قرآن کریم از برنامه‌های هدایتی انبیای الهی و نسبت آن برنامه‌ها با هدایتگری قرآن کریم یاد شده است؟ آیا می‌توانیم از مجموعه این شیوه‌ها و روش‌ها برای تبیین و تبلیغ معارف دینی استفاده کنیم؟
 
پیامبران الهی از سوی خداوند مبعوث شدند تا هدایت انسان‌ها را در ابعاد مختلف زندگی بر عهده بگیرند. سنت اصلی انبیای الهی در طول تاریخ از یک برنامه مشخص و مدون تبعیت می‌کند. نکته‌ای که در تاریخ انبیای الهی کاملا مشهود است، این است که راه و روش آنها در پیشبرد اهداف‌‌شان از ویژگی‌هایی برخوردار است که با بزرگان مکاتب بشری تفاوت‌های اساسی دارد. ما حتی می‌توانیم از طریق این برنامه‌ها، تشخیص دهیم که آیا شخصیت مورد نظر در زمره انبیای الهی قرار دارد یا یکی از صاحبان مکاتب فکری است.
 
در آیه 2 سوره جمعه آمده است: «هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ؛ اوست خدایی که میان عرب امّی (یعنی قومی که خواندن و نوشتن نمی‌دانستند) پیغمبری بزرگوار از همان مردم برانگیخت که بر آنان آیات وحی خدا تلاوت می‌کند و آنها را (از لوث جهل و اخلاق زشت) پاک می‌سازد و شریعت و احکام کتاب سماوی و حکمت الهی می‌آموزد و همانا پیش از این همه در ورطه جهالت و گمراهی آشکار بودند». خدای متعال در این آیه به این برنامه در قالب سه عنوان کلی اشاره می‌کند که نخست به بعثت پیامبران از میان مردم و برای مردم اشاره دارد که ویژگی‌ اصلی برنامه‌های هدایتی انبیا است.  غالب مکاتب بشری، مخاطبان خاصی دارند و گروه‌های ویژه‌ای را به سوی خود دعوت می‌کنند. ویژگی انبیای الهی این است که به هر امت یا مجموعه‌ای یا کل مردم مبعوث می‌شوند، انسان‌ها را با همان ویژگی‌های اولیه آنها یعنی طبیعت نخستین‌شان خطاب قرار می‌دهند و برای آنها خواص و عوام و کوچک و بزرگ تفاوتی ندارد. در آیه شریفه هم آمده که انبیا در بین «الْأُمِّيِّينَ» یعنی انسان‌ها با ویژگی‌های اولیه خودشان مبعوث می‌شوند و این رسول و پیامبر از بین خود آنهاست.
 
درست است که این آیه رسالت پیامبر اکرم را گزارش می‌دهد، اما این برنامه در مورد رسولان دیگر هم صدق می‌کند و طبیعی است وقتی با آخرین پیامبر الهی سر و کار داریم، این برنامه جامع‌تر و کامل‌تر است. این رسول که از بین مردم است، سه برنامه اساسی را برای هدایت مردم بر عهده می‌گیرد؛ نخست اینکه آیات الهی و پیام‌های خداوند برای بشر را یادآور می‌شود، دوم اینکه آنها را از آلودگی‌ها و غفلت‌ها پاک می‌کند، چراکه یکی از ویژگی‌های مهم برنامه‌های انبیاء پیرایش و پالایش انسان است.
 
انسان گاه بیش از آنکه نیازمند دانش و اطلاعات باشد، نیازمند تزکیه است وگرنه حتی اگر بهترین علوم و معارف را به او عرضه کنید، در وی فایده‌ای نخواهد داشت. بنابراین انبیا پاک کردن انسان‌ها را در برنامه خود قرار داده‌اند. برنامه سوم تعلیم کتاب و حکمت است. کتاب به عنوان مجموعه پیام الهی و برنامه‌ها و دستورات خدای متعال برای خوشبختی انسان است که از طریق عقل و فطرت به آنها دست پیدا می‌کند. حکمت نیز به معنای سخن استوار است؛ سخنی که ریشه در حقیقت دارد و برای انسان‌ها وقتی عقل و فطرت خود را به کار می‌گیرند، امری مبین و روشن است.
 
در پایان آیه شریفه می‌فرماید بعثت پیامبران الهی در حالی رخ داد که مردم در ضلالت و گمراهی آشکار بودند. تقابلی که آیه میان برنامه انبیا و وضعیت انسان‌ها قبل از بعثت بیان می‌کند، نکته مهمی را در بر دارد؛ به این معنا که بعثت انبیا برای جلوگیری و بیرون کشیدن انسان‌ها از گمراهی است. در این آیه شریفه، نکات مهم و اساسی بیان شده است؛ نکته نخست این است که از ارسال رُسَل و فرو فرستادن پیامبران با تعبیر بعثت یاد شده است. 
 
بعثت به معنای برانگیختگی است. قرآن کریم در باب زنده شدن مردگان در روز قیامت نیز از همین واژه بعثت استفاده می‌کند که نوعی نهضت و حرکت اساسی ایجاد کردن برای زنده کردن است، بنابراین حرکتی که پیامبران الهی انجام می‌‌دهند، یک خیزش عمیق در جامعه انسانی است. برخی گمان کرده‌اند که کار رسولان ابلاغ پیام خداست و کار رسول را با کار رسانه اشتباه گرفته‌اند، لذا به صورت حداقلی به ویژگی‌های پیامبران توجه می‌کنند؛ یعنی همان مقدار که یک پیامبر قرار است، پیامی را از سوی خداوند به مردم برساند؛ مردمی که با دریافت پیام، آن را می‌فهمند، درک می‌کنند و به کار می‌گیرند و طبعاً به سعادت می‌رسند. از دیدگاه قرآن اینگونه نیست، بلکه کار پیامبران احیا و زنده‌داشت انسان است؛ انسانی که در مردگی و روزمرگی به سر می‌برد.
 
قرآن کریم می‌فرماید: «الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ ۚ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ ۙ أُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ هم آنان که پیروی کنند از آن رسول (ختمی) و پیغمبر امّی که در تورات و انجیلی که در دست آنهاست (نام و نشان و اوصاف) او را نگاشته می‌یابند که آنها را امر به هر نیکویی و نهی از هر زشتی خواهد کرد و بر آنان هر طعام پاکیزه و مطبوع را حلال، و هر پلید منفور را حرام می‌گرداند، و احکام پر رنج و مشتقی را که چون زنجیر به گردن خود نهاده‌اند از آنان برمی‌دارد (و دین آسان و موافق فطرت بر خلق می‌آورد). پس آنان که به او گرویدند و از او حرمت و عزت نگاه داشتند و یاری او کردند و نوری را که به او نازل شد پیروی نمودند آن گروه به حقیقت رستگاران عالمند» (آیه 157 سوره اعراف)، خداوند انسان را به رهایی و آزادگی می‌رساند. در تعبیر زیبای دیگری از قرآن کریم، از حیات و احیا برای غایت رسالت پیامبران به کار رفته است. در آیه 24 سوره انفال نیز آمده است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ؛ ای اهل ایمان، چون خدا و رسول شما را به آنچه مایه حیات ابدی شماست (یعنی ایمان) دعوت کنند، اجابت کنید و بدانید که خدا در میان شخص و قلب او حایل می‌شود (و از اسرار درونی همه آگاه است) و همه به سوی او محشور خواهید شد»، پس بعثت به معنای برانگیختگی انسان و تغییر مسیر حالت وی و ایجاد فضای شور، شعور و زندگی است. 
 
نکته دیگری که از این آیه شریفه استفاده می‌کنیم، این است که قرآن در صدد بیان رئوس برنامه‌های انبیا است. همین تعبیر در سایر آیات نیز با الفاظ مشابه به کار رفته است. این برنامه، سه عنوان اصلی دارد که اول تلاوت آیات است، اما نباید گمان کرد که پیامبر آیاتی را از خداوند می‌گیرد و بر مردم می‌خواند، بلکه مهم‌تر این است که خداوند پیامبرانی را می‌فرستد تا دائماً این پیام‌ها را بر مردم بخوانند و آنها را بر برنامه سعادت متذکر شوند. یکی از مشکلات اساسی انسان فراموشی و نسیان است و حتی انسان‌ها بزرگ نیز در لحظه‌های مختلف فراموش می‌کنند کجا هستند و باید به کجا بروند، بنابراین تلاوت قرآن دائماً‌ انسان را به این اصول و فضای حقیقت آشنا می‌کند.
 
گام دوم تزکیه است که در برنامه معرفت‌شناسی اسلامی و قرآنی مسئله مهمی است که نه در فلسفه‌های قدیم و نه مکاتب جدید فکری نشانی از آن نمی‌بینیم. در رسالت انبیای الهی، انسان باید به حقیقت گوش دهد که همین موضوع فرصت تفکر کردن در باب یک پیام و دل را در گروه حقیقت گذاشتن که کاری دشوار است را در اختیار انسان قرار می‌دهد. انبیای الهی با برنامه تزکیه به دنبال راه دادن انسان در ریل شناخت حقیقت هستند.
 
در گام سوم است که تعلیم مطرح می‌شود. تعلیم یا آموزش حقایق، معارف و دستورات، یکی از اساسی‌ترین برنامه‌های انبیاست. ما بسیاری از حقایق را نمی‌دانیم و بدون توجه انبیا، نسبت به آنها ناآگاه می‌مانیم. حتی امور عقلی که به ظاهر روشن است، اما باز هم نیازمند تعلیم هستند. توجه داشته باشیم که در این آیه، تعلیمِ کتاب، در کنار تعلیم حکمت آمده است. حتی اگر بپذیریم که مقولاتی که در کتاب خدا وجود دارد، فراتر از عقل بشری است و از سوی انبیای الهی برای انسان به ارمغان می‌آید، اما بدون تردید حکمت برای انسان امری واضح و روشن و به معنای یک معرفت استوار و ریشه‌دار است که وقتی بر عقل عرضه می‌شود، آن را تأیید کرده و در آغوش می‌گیرد، اما همین امر استوار نیازمند به تعلیم است.
 
اگر چیزی عقلی و در دسترس ادراک بشر است، معنایش این نیست که انسان می‌تواند به سادگی به آن برسد، لذا یکی از کارهای مهم انبیای الهی آگاهی دادن به بشر است؛ آگاهی‌هایی که آنها را در مسیر حق استوار کرده و فضا را برای حرکت آنها آشنا می‌کند.
انتهای پیام
captcha