به گزارش خبرنگار ایکنا، علی محمدی، عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا(س)، شامگاه یکشنبه، نوزدهم اردیبهشت، در جلسه تفسیر جزء بیست و ششم قرآن کریم به ایراد سخن پرداخت. در ادامه متن سخنان وی را میخوانید.
کمکم به پایان ماه مبارک رمضان نزدیک میشویم؛ پایانی که حضرت امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه از این پایان با عنوان یک فاجعه یاد میکنند. لذا امیدوارم در این روزهای باقیمانده بتوانیم بهره بیشتری از این ماه مبارک ببریم. جزء بیست و ششم قرآن کریم بر عهده بنده گذاشته شده است که در اینجا جزء سورههای مختلفی وجود دارد و به یکی از آنها یعنی سوره ذاریات میپردازم. بخشی از آیات این سوره را انتخاب کردهام و بنا دارم نکاتی را با توجه به منابع موجود بیان کنم.
در سوره ذاریات وقتی خدای متعال به ویژگیهای متقین میپردازد میفرماید: «إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ آخِذِينَ مَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَلِكَ مُحْسِنِينَ كَانُوا قَلِيلًا مِنَ اللَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ؛ پرهيزگاران در باغها و چشمه سارانند آنچه را پروردگارشان عطا فرموده میگيرند، زيرا آنها پيش از اين نيكوكار بودند و از شب اندكى را مىغنودند و در سحرگاهان [از خدا] طلب آمرزش میکردند»(ذاریات/ 15 تا 18)؛ یعنی متقین کسانی هستند که از شب مقدار کمی را استراحت و در سحرگاه به استغفار میپردازند. کمتر کسی هست که به اهمیت شب و شبزندهداری آگاه نباشد. روایات بسیاری نیز از ائمه عطار در خصوص اهمیت شب و برخاستن در دل شب برای شبزندهداری و مناجات و استغفار و ذکر شده است.
از مرحوم سیدعلی آقای قاضی، عارف بزرگی که در نجف اشرف در وادی السلام مدفون هستند و احتمالاً عزیزانی که به کربلا مشرف شده باشند در نجف سر مزار ایشان رفتهاند و استاد علامه طباطبایی و بزرگان دیگری بوده نقل شده که من شگفت دارم از کسی که به دنبال درجهای از کمال است اما سحرخیزی ندارد. از رسول اکرم(ص) نیز نقل شده که به امیرالمومنین(ع) میفرمایند: «ای علی بر تو باد نماز شب» و این جمله را سه بار تکرار کردهاند. یا در کتاب «مفتاح الفلاح» اثر شیخ بهایی روایتی از حضرت امام صادق(ع) نقل شده و میفرمایند که شرف مومن به قیام و بیدار شدن در شب است.
اینکه چرا شب اینقدر مهم است و بسیاری از اتفاقات مهم در شب رخ میدهد نیاز به تأمل دارد. در سوره قدر آمده: «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ» یعنی قرآن در شب بر پیامبر نازل شده است. در اهمیت این شب همین بس که کمتر عالمی را پیدا میکنیم که به شبزندهداری توصیه نکند. علامه حسنزاده چه زیبا میفرماید که الهی آنکه سحر ندارد از خود خبر ندارد. یعنی اگر کسی میخواهد خود را بشناسد باید در سحر، مناجات و تفکر داشته باشد.
قطعاً ما همه دلایل اینکه چرا شب مهم است را نمیدانیم اما گفته شده که طبع شب لطیف است و بدن انسان استراحت میکند و مشغلهها کم و سکوت خاصی حکمفرما میشود و ذهن انسان متمرکزتر بر آن موضوعی میشود که مد نظرش است. همچنین در هنگام سحر مطالعه بازدهی بیشتری دارد. در بحث شبزندهداری انواع مختلفی وجود دارد که گاهی توصیه به احیا شده یعنی شما تمام شب را یکسره بیدار هستید، گاهی نصف شب بیدار شده و گاهی ثلث آخر شب و گاهی نیم ساعت آخر نزدیک به اذان صبح ممکن است بیدار شوید و اینها مراتب مختلفی دارد که الان قصد ورود به آن را نداریم اما در تفسیر «روان جاوید» بیان شده این است که شبزندهداری به بیداری بعد از خواب گفته میشود نه بیداری بدون خواب.
میتوانیم از حیوانات تمثیلاتی را بگیریم؛ مثلاً درباره گوسفند گفته میشود که سر شب خواب بوده و نصف شب بیدار میشود و این نوعی تهجُد است و اینگونه تهجد را بسیار توصیه کردند که انسان بخوابد و نصف شب و مخصوصاً زمانی که از نیمه شب گذشته بیدار شده و تا ثلث آخر شب بیدار بماند. روایات زیادی وجود دارد؛ مثلا از امام صادق(ع) نقل شده که فرمودند در شب ساعتی است که هر بنده مؤمنی در آن ساعت نماز بخواند و دعا انجام دهد دعایش به اجابت نزدیکتر میشود از ایشان سؤال شد که آن ساعت چه ساعتی از شب است که فرمودند بعد از اینکه شب از نیمه بگذرد تا ثلث آخر شب.
خیلی از حیوانات در این زمان بلند میشوند و خروس یکی از آنهاست. البته در شهرها صدای خروس برداشته شده اما در شهرستانها و روستاها نزدیک سحر شروع به ندا سر دادن میکند. از لقمان حکیم نقل شده که به پسرش گفت پسرم خروس از تو زرنگتر نباشد چرا که خروس وقتی شب از نیمه میگذرد بال زده و با فریاد خدا را صدا میزند. علامه حسنزاده نیز میگوید: «خدایا خروس را سحر باشد و حسن را نباشد» یا در جای دیگر میگوید: «الهی شب پره را در شب پرواز باشد و حسن را نباشد» میتوان از بسیاری از این تمثیلها برای تأکید بر زنده شبزندهداری استفاده کرده است.
برخی موانع نیز در خصوص شبزندهداری ذکر شده است. اولین مانع بزرگ درباره اینکه چرا خیلی از ما شبزندهداری نکرده و بیدار نمیشویم به خاطر بیدردی است. انسان وقتی دندانش درد میگیرد تازه به دنبال درمان میافتد و هر چه درد سنگینتر باشد انسان بیشتر تلاش میکند تا آن را درمان کند. معمولاً دنداندردها در نصف شب اتفاق میافتد. بزرگترین درد ما بیدردی است و واقعاً توجه نمیکنیم که عمرمان محدود است و سفری طویل در پیش داریم که موانع زیادی پیش روی ماست.
حضرت نوح حدود ۹۵۰ سال عمر کرد. وی شخصی که حدود هشتاد سال عمر کرده بود را دید که به وی گفت با این عمری که دارید من اگر جای شما بودم شب تا صبح را عبادت میکردم. پس ما توجه نداریم که چه در پیش داریم یا اینکه میدانیم چه در پیش داریم اما دائماً امروز و فردا میکنیم لذا گفته می شود اکثر جهنمیان کسانی هستند که دائماً کارهای خود را به فردا انداختند. البته بیدردی هم مراتب مختلفی دارد و بنده هم گاهی به آن مبتلا هستند وگرنه اگر این موضوع را به خوبی حس کنیم قطعاً به شبزندهداری روی میآوریم. شبزندهداری نیازمند همت بلندی است.
استاد حسنزاده در جایی دیگر می فرماید: «الهی همه از تو دوا میخواهند و من از تو درد» علت این سخن این است که انسان اگر درد داشته باشند همواره به دنبال درمان نیز هست. رسول گرامی اسلام نیز میفرماید خدایا همیشه یاد مرگ را جلوی من زنده نگه دار. بحث بعدی درباره سبک تغذیه انسان است یکی از مواردی که ما به آن مبتلا هستیم این است که غذا را دیر وقت خورده و گاهی شام سنگین و چرب هم میخوریم که گفته شده و همین موضوع یکی از موانع شبزندهداری است و گاهی نیز فاصله غذا خوردن با خوابیدن را رعایت نمیکنیم، در حالی که در طب قدیم و جدید گفته شده که فاصله غذا خوردن و خوابیدن باید حداقل ۲ تا ۳ ساعت باشد و در غیر این صورت خواب مناسبی نخواهیم داشت.
دیر خوابیدن و دورهمیهای آخر شب نیز یکی دیگر از موانع است. موضوع بعدی که میتواند به شبزندهداری کمک زیادی کند خواب قیلوله است که حدود نیم ساعت قبل از اذان ظهر اتفاق میافتد. در روایات نیز بر این کار تأکید شده است. انشاءالله خداوند توفیق شبزندهداری و مناجات و استغفار را به همه ما عطا کند.
انتهای پیام