کد خبر: 3973914
تاریخ انتشار : ۰۵ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۸:۲۱

«تنهاترین عاشق» چاپ دومی شد / نصرالله قادری زندگی بلال حبشی را می‌نویسد

کتاب «تنهاترین عاشق، عاشق‌ترین تنها» دومین مجلد از چهارگانه نصرالله قادری برای چهار یار پیامبر(ص) سلمان، ابوذر، بلال و مقداد است که انتشارات کتاب نیستان چاپ دوم آن را به تازگی روانه بازار نشر کرده است.

«تنهاترین عاشق» چاپ دومی شد/ نصرالله قادری زندگی بلال حبشی را می‌نویسدبه گزارش خبرنگار ایکنا؛ کتاب «تنهاترین عاشق، عاشق‌ترین تنها» از منظر ساختار ادبی اثری چندگانه به شمار می‌رود که به قلم نصرالله قادری به نگارش درآمده و انتشارات کتاب نیستان آن را برای دومین بار روانه بازار نشر کرده است.
 
نویسنده این اثر اذعان داشته که برای نوشتن این داستان که به شرح زندگی ابوذر غفاری، صحابه بزرگوار پیامبر اسلام اختصاص دارد، بیش از ۳۰۰ اثر را مطالعه کرده است. این مسئله در متن این رمان به خوبی قابل درک است. قادری با شگردی درخور تأمل در جای‌جای متن این رمان و در نقل‌قول‌ها، از احادیث، روایات و نقل‌قول‌های تاریخی بیان شده در مورد ابوذر و یا برجای مانده از وی استفاده کرده است.
 
این حجم استفاده از چنین عباراتی در کنار حفظ ساختار داستانی اثر و همچنین تلفیق خیال هنرمندانه نویسنده در توصیف فضا و مکان و زمانی که چنین عباراتی از سوی ابوذر و اطرافیانش روایت شده است، تنها قوت غیر قابل انکار این رمان نیست. قادری در لابه‌لای روایت داستانی خود اطلاعاتی از برخی چهره‌های تاریخی صدر اسلام ارائه کرده و چهره‌ای از آن‌ها می‌سازد که بسیاری از مخاطبان این دست آثار و حتی پژوهشگران تاریخی، ممکن است تا پیش از این در مورد آن چیز زیادی نشنیده باشند و اکنون چنین ساختاری به آن‌ها کمک می‌کند تا بتوانند تصویری بکر و زیبا از چنین رویدادی داشته باشند.
 
نثر‌ی بی‌تکلف برای بیان قصه‌های تاریخی
 
به عبارت ساده‌تر نویسنده در این رمان در مقام یک رمان‌نویس و نه تاریخ‌نویس خود را به مخاطبانش ارائه می‌کند و از همین منظر است که قادری توانسته قدرت بیان خود از یک واقعه تاریخی را بر بال تخیل ذاتی موجود در ادبیات نشانده و به مخاطب خود عرضه کند.
 
«تنهاترین عاشق، عاشق‌ترین تنها» از منظر نثر و نگارش نیز اثری در خور توجه است. نوعی شور حماسی کنترل شده در نثر و بیان نویسنده در این اثر قابل ردگیری است که در یک نگاه کلی به اثر، هویتی فرا ادبی داده است. قادری در این رمان مخاطبش را میزبان نثر‌ی بی‌تکلف برای بیان قصه‌های تاریخی کرده و آن‌ها را با نثر‌های ساده حماسی روبرو می‌کند. نثر قادری در این کتاب به طور مشخص نثری شناسنامه‌دار و تولید شده بر مبنای شخصیت و شیوه زندگی و تفکر ابوذر است. نثری که اندیشه و تفکر ساده‌زیستی و صحرانشینی ابوذر را در کنار تندی و تیزی بیان با کفار و نرمی و معاشقه با محبوبش توأمان با هم داراست.
 
از نصرالله قادری پیش از این رمان «ناله‌های عاشق» با موضوع زندگی سلمان فارسی با همین تم منتشر شده و وی در حال حاضر نیز مشغول تألیف رمان دیگری با موضوع زندگی بلال حبشی است.
 
برشی از کتاب
 
در برشی از این کتاب آمده است: «من کاتبم. مأمور به نوشتن واقعه‌ای هستم، که او مرا می‌نویسد. شاید باور نکنید. همیشه همین طور بوده است. همیشه تنها بوده‌ام و همیشه از همه سو مورد هجوم بوده‌ام و همه مرا دشنام داده‌اند. من گرفتار سرنوشت غریبی هستم که مرا سرگردان و آواره ساخته است. هر وقت به کسی می‌رسم و می‌خواهم درد خود را به او بگویم، هنوز درد مرا نشنیده زبان به دشنام و سرزنش می‌گشاید. همه می‌گویند که من خود را وقف اراجیف و مهملات ساخته‌ام و احدی حرفم را نمی‌فهمد. اما می‌فهمند. می‌دانم. خود را به نفهمیدن می‌زنند. بسیار سعی کرده‌ام که مثل دیگران باشم، اما هر وقت تصمیم گرفته‌ام مثل آن‌ها باشم، از آن مرد، «آن که می‌داند»، همو که همیشه به سخنان من ایراد می‌گیرد، ملامت می‌کشم و دشنام می‌شنوم. آن مرد اتفاقاً نزدیک‌ترین خویش من است و با من در یک خانه به سر می‌برد. او می‌گوید: خجالت نمی‌کشی که می‌خواهی خودت را گم کنی؟ تو که از خود این همه بیگانه‌ای چگونه می‌خواهی در دیگری نفوذ کنی؟ خودت باش. مادام که حال تو چنین است و از خودت می‌گریزی، گمان می‌کنی که زنده ماندن برای تو بهتر از مردن است.»
انتهای پیام
captcha