به گزارش ایکنا؛ نشست «ظرفیت الگویی یاران قیام در آمادگی ظهور منجی با تأکید بر سیره و عملکرد شهید حاج قاسم سلیمانی»، امروز، چهارشنبه، 2 تیرماه با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین غلامرضا بهروزیلک، استاد تمام دانشگاه باقرالعلوم(ع) برگزار شد که در ادامه متن آن را میخوانید؛
مسئله ما این است که در روایات ما، طبق یک استفاضه خبری، بیش از یک یا دو مورد، از قیام امام(عج) به صورت مثبت سخن گفته شده که جزئیات آن را تبیین میکنم. اما مسئله ما خود روایات نیستند، بلکه مسئله ما اجتماعی است که میتوانیم از همین روایاتی که دلالتی بر این مسئله دارند، در امر الگوسازی برای انتظار کارآمد استفاده داشته باشیم. مقام معظم رهبری نیز در چندین نوبت از جمله نیمه شعبان سال گذشته فرمودند که انتظار عبارت از برخورداری از آمادگی است. البته آیا این آمادگی داشتن مقارن ظهور میشود یا خیر، مسئله دیگری است و ما به عنوان منتظر باید این آمادگی را فراهم کنیم. پس مسئلهای که ما باید به آن بپردازیم، این است که در اخباری آمده که قبل از آخرالزمان، قیام مردی از قم را خواهیم داشت و امیدواریم همین قیام امام راحل باشد؛ چه اینکه حضرت امام نیز میگفت انتظار فرج از نیمه خرداد کشم.
در اینجا باید به روایات اشاره کنم؛ دو روایت حائز اهمیت است؛ یکی روایتی که مؤلف تاریخ قم یعنی مالک اشعری قمی در قرن چهارم نقل کرده است. آقای دکتر جواهری از اساتید دانشگاه فردوسی مشهد در سال 94 مقاله در این باره چاپ کردهاند که در مجله معرفت سیاسی منتشر شد و با آن موافق هستم. نام مقاله «بررسی میزان تطبیق نهضت امام خمینی با حدیث امام کاظم(ع)» و مفصل است و ایشان ابعاد مختلف را کاویده است.
متن روایت که از امام کاظم(ع) نقل شده این طور است: «عَنْ عَلِیِّ بْنِ عِیسَی عَنْ أَیُّوبَ بْنِ یَحْیَی الْجَنْدَلِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ (ع) قَالَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ یَدْعُو النَّاسَ إِلَی الْحَقِّ یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کَزُبَرِ الْحَدِیدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّیَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا یَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا یَجْبُنُونَ وَ عَلَی اللَّهِ یَتَوَکَّلُونَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِین»؛ یعنی مردی از قم مردم را دعوت میکند. این یعنی یک قیام اجتماعی انجام میدهد که مردم را به حق دعوت میکند. صفاتی برای مردمی که این دعوت را قبول میکنند ذکر شده است و آن اینکه با این مرد همراه میشوند. این تعبیر نشان میدهد که یک جمعیت انبوهی مراد است، والا به یاران اندک، قوم نمیگوییم. اینکه امام کاظم(ع) قوم را به کار برده نشان میدهد که این حرکت تبدیل به حرکت اجتماعی بزرگ میشود.
چند ویژگی در روایت ذکر شده که به برخی از آنها اشاره میکنم؛ یکی اینکه هدف قیام، حق است. یاران آن دعوتکننده نیز بهحق هستند. دیگری وفاداری و همراهی با رهبر است. اینها مانند پارههای فولاد محکم هستند و در برابر چالشها استحکام دارند. مراد، حوادث روزگار است که سهمگین است، اما اینها را از جا نمیکند. اینها از جنگیدن نمیترسند و بر خدا توکل دارند و قیام آنها به دلیل مادیات نیست. در نتیجه عاقبت از آن متقین است که عاقبت قبل از دیدن امام و الحاق شدن به امام را میتواند شامل باشد. نکته دیگر اینکه، سند و محتوای این روایت بررسی شده و قابل اعتنا است.
یک روایت دیگر نیز برای امام باقر(ع) است که فرمودند گویا من مردمانی را میبینم، یا قومی را میبینم که از مشرق قیام کردند و حق را طلب میکنند، ولی حق را به اینها نمیدهند. دوباره تلاش میکنند، اما مجددا حاکمان مانع آنها میشوند و زمانی که با این امر مواجه شدند، دست به قیام مسلحانه میزنند؛ یعنی به عقب برنمیگردند و پایداری به خرج میدهند و پیروز میشوند. اینها حاضر نیستند با حکام سازش کنند و قیام میکنند و لحن روایت نیز نشان میدهد که اینها پیروز میشوند و پرچم را به کسی نمیدهند، مگر به امام شما. آن کسانی که در این مسیر کشته شوند، شهید تلقی میشوند. ذیل روایت نیز امام آرزویی میکند و میگوید دوست دارم عمر من هم باشد تا صاحب خود امر بیاید. البته مناقشاتی وجود داشته که پاسخ داده شده است.
ما به عنوان نظریهپرداز اجتماعی و نه به عنوان تطبیق حدیث بر یک موضوع، میخواهیم بگوییم یک قیامی گزارش شده است و صفاتی هم برای آنها گفته شده که با مبانی و محتوای آموزههای دینی ما سازگار است و معارضهای ندارد. حال باید دید چطور باید از این روایت الگو بگیریم. البته امام راحل نیز موسوی و از نوادگان امام کاظم(ع) است و تقارن به وجود آمده جالب توجه است. یک حرکت جدی را امام راحل رقم زدند و باید بدانیم سیاسیترین امام ما، پس از حضرت امیر(ع) و سیدالشهدا(ع)، امام کاظم(ع) است. هارون، شَم سیاسی بالایی داشت و وقتی امام(ع) را به زندان میاندازد، نشان میدهد که ایشان یک شخصیت سیاسی بود.
امام(ع) الگویی را نشان دادهاند و وقتی من در این حدیث تامل میکنم، یاران صدیق امام راحل را به یاد میآورم. این صفات و ویژگیها را در شخصیتی چون شهید قاسم سلیمانی و ... نیز میتوان دید، حتی در مقام معظم رهبری هم میتوان دید و اگر بتوانیم این صفات و ویژگیهایی را که در این بزرگان هست ببینیم، میتوانیم یک مدلسازی از انتظار پویا انجام دهیم.
روایات دیگری در مورد یاران امام مهدی(عج) داریم، اما تمرکز ما بر روایات یاران زمان ظهور امام مهدی(عج) هم نیست، بلکه بر دوره غیبت بود. روایت میگوید قبل از قیام امام(عج) این افراد آمدهاند و الگو میشوند و میتوانیم آنها را به جامعه عرضه کنیم.
در اینجا باید صفاتی را که در روایت آمده در زندگی و سیره شخصیتی شهید سلیمانی بررسی کنیم. یکی از صفات مورد اشاره در روایت، حقگرایی بود. در این جهان آشفته به نام اسلام و مدرنیته و ... حرکتهای مختلفی انجام میشود، اما حاجقاسم حقگرایی را برمیگزیند. همچنین، محور و معیار حق را باید از رهبری جامعه برگرفت. امروز جریانهای سیاسی را داشتیم و کسانی بودند که یا تعلل میکردند و یا از خط رهبری جدا میشدند، آیا میشود گفت مصداق این روایت هستند؟ گاهی در طوفانها که تردیدهایی ایجاد میشد، همراهی شهید سلیمانی با مقام معظم رهبری مثالزدنی بود و باید این را در جامعه الگوسازی کنیم. امام راحل نیز خود، هم پاک و هم مخلصانه زیست و جانشین ایشان یعنی مقام معظم رهبری نیز این صفت را دارد و دشمن نیز به این مسئله واقف است و نمیتواند علیه این مورد حرفی بزند.
یکی دیگر از صفات مورد اشاره در روایت، استحکام و محکم بودن است که در شهید سلیمانی میتوانیم ببینیم. منتظر واقعی باید چنین باشد و انصافا شهید سلیمانی این استحکام و محکم بودن و همانند پاره فولاد بودن را نشان داد و خیلی نیاز نیست برویم و تفحص کنیم که این را بیابیم بلکه به راحتی میتوان چنین چیزی را مشاهده کرد. همچنین تحریم و تطمیعها روی ایشان تاثیر نگذاشت. بنابراین شهید سلیمانی الگوسازی بسیار خوبی داشته است و از جنگیدن نهراسید. آمریکاییها با شهادت شهید سلیمانی یک مکتبی را درست کردند و امروز تابلوی حاج قاسم، جلوی ماست. ایشان 40 سال در خط مقدم جبهه بود و نیروهای خودی نیز حتی میترسیدند از اینکه اتفاقی برای ایشان بیفتد.
انتهای پیام