بشارت حضرت علی (ع) به ظهور منجی در نهج‌البلاغه
کد خبر: 3981429
تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱۴۰۰ - ۱۱:۰۳
یادداشت/

بشارت حضرت علی (ع) به ظهور منجی در نهج‌البلاغه

برای شناخت مقام والای امام مهدی (عج) راه‌های مختلفی وجود دارد. بهترین و ناب‌ترین راه، سخنانی است که امامان دیگر درباره آن حضرت بیان فرموده‌اند و از میان آن اشارات حضرت علی (ع) به موضوع مهدویت و مسائل پیرامون آن، درخششی تابناک دارد.

بشارت حضرت علی (ع) به ظهور منجی در نهج‌البلاغه

سلسله امامت، لطف همیشگی خداوند متعال بر بندگان است که در قرآن آن را از بزرگ‌ترین نعمت‌ها و منت‌ها برمی‌شمارد. در هر عصری، امامی معصوم وجود دارد که همه کائنات از منت وجود او بهره‌مند می‌شوند. هر یک از امامان معصوم، زمینه ظهور امام بعدی را فراهم و امامان گذشته را تصدیق کرده‌اند. در این بین بشارت تمام امامان معصوم (ع) به ظهور امام عصر (عج) با ویژگی منحصر به فرد اوست.

از آنجا که تنها راه رستگاری و رهایی از مرگ جاهلیت، شناخت ولی خدا و امام هر عصری است، برای شناخت مقام والای امام مهدی (عج) راه‌های مختلفی وجود دارد. بهترین و ناب‌ترین راه، سخنانی است که امامان دیگر درباره آن حضرت بیان فرموده‌اند و از میان آن اشارات حضرت علی (ع) به موضوع مهدویت و مسائل پیرامون آن، درخششی تابناک دارد.

تأمل در عبارات نهج‌البلاغه در باب مهدویت یکی از عوامل مؤثر در کسب معرفت امام زمان (عج) است؛ حضرت علی (ع) در جای‌جای نهج‌البلاغه به تناسب حال و مقام، نکاتی مهم در این‌باره فرموده‌اند و با اشاره به حجت پنهان و راز غیبت آن حضرت، ظهور وی و بازگشت دنیا به اهل بیت (ع) را بشارت داده‌اند.

در نهج‌البلاغه حضرت علی (ع) به اوصاف بی‌بدیل امام عصر (عج) پرداخته‌اند و اوصاف یاران حضرت را برشمرده‌اند و با بیان حوادث سخت و طاقت‌فرسای آخرالزمان توصیه‌هایی مهم به منتظران و دلباختگان آن حضرت در دوران طلایی غیبت فرموده‌اند و همچنین به برخی از رخدادهای امیدآفرین پس از غیبت نیز اشاره کرده‌اند.

اشاره به حجت پنهان و غایب

در اشاره به حجت باید این نکته را متذکر شوم که مردم از محضر امام عصر غئب هستند زیرا آن حضرت ولی حق و شاهد بر خلق هستند و هرگز از خلق غئب نبوده و نیست.

غیبت به دو دسته مطلق و نسبی تقسیم می‌شود. غیبت مطلق در همه مقاطع وجودی و برای همگان پوشیده است و مانند ذات اقدس خداوند، معرفت ذاتش مقدور هیچ‌کس نیست و نسبت به همگان غیب است.

غیبت نسبی در برخی مقاطع وجودی یا برای بعضی غیب است، مانند قیامت و فرشتگان که برای بسیاری غیب هستند؛ اما عده‌ای از انسان‌های پاک، قیامت را در دنیا شهود می‌کنند و برخی اولیای الهی با فرشتگان روبه‌رو می‌شوند.

حضرت علی (ع) در حکمتی با بیان ضرورت وجود حجت خدا در زمین، در حکمت 147 به حجت غائب نیز اشاره کرده‌اند «اللَّهُمَّ بَلَی لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُورا؛ آری، معبودا! هیچگاه زمین از حجت قائم خالی نیست؛ که یا آشکار و شناخته شده است، یا بیمناک و پنهان». بر اساس این حکمت حضرت علی (ع) بر لزوم امامت میان مردم در تمام زمان‌ها تأکید دارند بنابراین تا وقتی که تکلیفی وجود دارد و امام با حجت و برهان الهی به امور رسیدگی می‌کند طبق حکمت الهی وجود او ضروری است.

به باور شیعه، تردیدی وجود ندارد که وعده حکومت صالحان در زمین به دست آخرین ذخیره الهی، پس از غیبتی طولانی تحقق خواهد یافت و غیبت، خود از شرایط تحقق این وعده تخلف‌ناپذیر است.

بشارت ظهور

امیرمومنان (ع) در اواخر قدرت ظاهری و حکومت خویش، در پاسخ به گلایه‌مندی یاران که چرا حکومت صد در صد اسلامی تشکیل نشد و معاویه قدرتمند شد، به قیام قطعی حضرت مهدی (ع) بشارت داده و فرمودند «وَ الَّذِی أَمْسَینَا مِنْهُ فِی غُبَّرِ لَیلَةٍ دَهْمَاءَ تَکشِرُ عَنْ یوْمٍ أَغَرَّ مَا کانَ کذَا وَ کذَا؛ به زودی پس از این شب تاریک، صبح سعادت دولت مهدی (ع) خواهد آمد و چنین و چنان خواهد شد» منظور حضرت از حکت 277 این است که پایان شب سیه سپید است، کجروی‌ها اصلاح خواهد شد و نابسامانی‌ها در پرتو وجودش سامان پیدا خواهد کرد.

همچنی حضرت علی (ع) در خطبه 150 نیز بشارت ظهور را داده‌اند، حضرت در این خطبه می‌فرمایند «مَا أَقْرَبَ الْیوْمَ مِنْ تَبَاشِیرِغَدٍ؛ یا قَوْمِ هَذَا إِبَّانُ وُرُودِ کلِّ مَوْعُودٍ وَ دُنُوّ مِنْ طَلْعَةِ مَا لَا تَعْرِفُون؛ چقدر نزدیک است امروز به بشارت فردا! ای جماعت! اکنون هنگام فرارسیدن تمام آنچه به شما وعده داده شده، رسیده است و نیز هنگام نزدیک شدن طلوع چیزی است که از آن آگاهی ندارید» در اینجا منظور حضرت از طلوع حکومت عدل و داد و برچیده شدن ظلم و فساد است.

از مجموع آنچه در نهج‌البلاغه پیرامون دولت حضرت حجت (ع) آمده است برمی‌آید که امیرمومنان (ع) آینده‌ای روشن را پس از تاریکی‌های بسیار به مسلمانان نوید می‌دهند. آینده‌ای که در آن دنیا به دست فرزند رشیدش به اهل بیت (ع) بازمی‌گردد و با طلوع مسرّت بخش خورشید جمال او، همه تاریکی‌ها رخت برمی‌بندد.

حضرت علی (ع) در حکمت 209 اشاره دارند «لَتَعْطِفَنَّ الدُّنْیا عَلَینَا بَعْدَ شِمَاسِهَا عَطْفَ الضَّرُوسِ عَلَی وَلَدِهَا؛ دنیا، مانند شتر دارای فرزندی که بر دیگران خشم گیرد تا فرزندش را در آغوش گیرد، به ما برمی‌گردد». در ادامه آیه 5 سوره قصص را تلاوت می‌کنند «وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِین؛ و ما می‌خواهیم بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم.

«ضروس» به معنای شتر بدخویی است که وقتی شخصی آن را می‌دوشد، گاز می‌گیرد تا شیر برای بچه‌اش بماند. کلمه «شماس» نیز به معنی تندخویی است و به‌خاطر شباهتی که دنیا به اسب تندخویی دارد که مانع سوار شدن بر پشتش می‌شود. امام علی (ع) روی آوردن دنیا به ایشان و آماده شدن برای استقرار حکومت آن حضرت را، به مهربانی شتر گاز گیرنده برای بچه خودش، تشبیه می‌کنند.

امیرمومنان (ع) در حدیث دیگری نیز، منظور از آیه 5 سوره قصص «وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِین» را آل محمد (ع) بیان و در تفسیر آن فرموده‌اند «هُمْ آلُ مُحَمَّدٍ یَبْعَثُ اللَّهُ مَهْدِیَّهُمْ بَعْدَ جَهْدِهِمْ فیُعِزُّهُمْ وَ یُذِلُّ عَدُوَّهُمْ؛ آنان آل محمد (ع) هستند، که خدواند مهدی آن‌ها را پس از زحمت و فشاری که بر آنان وارد شده برمی‌انگیزد و به آنان عزت می‌بخشد و دشمنانشان را خوار می‌گرداند».

قرائت آیه‌ای که درباره پیروزی مستضعفان بنی‌اسرائیل بر مستکبران آل فرعون است، نشان می‌دهد که قیام آن حضرت نیز با مشیت الهی، وضعی مشابه قیام موسای کلیم (ع) در برابر دستگاه زرمدار و زورمحور فرعونی خواهد داشت و همان‌گونه که با پای‌مردی مؤمنان موحد و مجاهد بنی‌اسرائیل و ایثارها و نثارهای آنان به رهبری ولی الهی عصر، مؤمنان از اسارت فرعونیان رهایی یافتند و فرعون و پیروانش از صفحه زمین نابود گشدند و حکومت عدل و داد به دست آنان سپرده شد.

در مطلع فجر قیام امام عصر (عج) مؤمنان منتظر با تکیه بر ایثار و نثارهای مجاهدان گذشته و پای‌مردی در راه نورانی حق و بهره‌مندی از هدایت و رهبری معصومانه امامشان، طومار حیات فرعونیان آن عصر را به هم پیچیده و حکومت حق و عدل را به دست حضرت مهدی (عج) برقرار خواهند کرد؛ حکومتی که به بهای ریختن خون‌های بهترین بندگان خدا به ثمر می‌نشیند، تا شجره طیب انسانی و عبودیت به بار نشسته و ثمر دهد.

حضرت علی (ع) در حکمتی که به کلام غریب شهرت دارد، بار دیگر به این آینده درخشان و استقرار مقتدرانه دولت مهدی (ع) اشاره می‌فرمایند «فَإِذَا کانَ ذَلِک ضَرَبَ یعْسُوبُ اَلدِّینِ بِذَنَبِهِ؛ در آن هنگام پیشوای دین در جایگاه خود مستقر می‌شود».

شیخ طوسی (ره) در کتاب «غیبت»، این حدیث را با ذکر کامل سند آن از امام صادق (ع) نقل کرده و علامه مجلسی (ره) در بحارالانوار آن را چنین بیان کرده است «ازحضرت مهدی (عج) به عنوان «یعسوب الدّین» و کسی که مردم اطراف او را همانند ابر متراکم فرامی‌گیرند یاد شده است» و همچنین آمده است: «فاِذا کانَ ذلکَ ضرَبَ یَعسوبُ الدّین بِذنبِه فیجتَمعونَ اِلیه کما یجتمعُ قزعُ الخریف؛ چون آن گونه شد، پیشوای دین قیام کند، پس مسلمانان پیرامون او همچون ابر پاییزی گرد آیند».

امام صادق (ع) به نقل از امیرمؤمنان (ع) فرمودند «لَا یزَالُ النَّاسُ ینْقُصُونَ حَتَّی لَا یقَالَ اللَّهُ فَإِذَا کانَ ذَلِک ضَرَبَ یعْسُوبُ الدِّینِ بِذَنَبِهِ فَیبْعَثُ اللَّهُ قَوْماً مِنْ أَطْرَافِهَا وَ یجِیئُونَ قَزَعاً کقَزَعِ الْخَرِیف؛ مردم پیوسته از نظر باورهای مذهبی رو به نقصان می‌روند؛ تا جایی که حتی نام الله هم برده نمی‌شود. در این هنگام پیشوای دین در جایگاه خود مستقر می‌شود و خداوند گروهی را از اطراف بلاد برمی‌انگیزد، که مانند پاره‌های ابر پاییزی به سرعت گرد او جمع می‌شوند».

سید رضی (ره) در تفسیر این حدیث شریف می‌گوید که «یعسوب» به معنای آقا و پیشوای بزرگی است که در آن روز سرپرستی امور مردم را به دست می‌گیرد و «قزع» به معنای قطعه‌های ابری است که چون کم آب است، به‌سرعت بر صفحه آسمان می‌دود و جمع می‌شود.

آیت‌الله مکارم شیرازی، اختلاف نظر شارحان نهج‌البلاغه را درباره این حدیث چنین بیان می‌کند که در تفسیر «ذنب» نیز شارحان اختلاف دارند. برخی گفته‌اند «یعسوب» در اصل ملکه زنبوران عسل است و هنگاهی که استقرار می‌یابد، دم خود را بر زمین می‌زند بنابراین جمله فوق کنایه از استقرار و استحکام است. برخی نیز احتمال داده‌اند «ذنب» به معنای پیروان باشد که در این صورت معنای جمله چنین می‌شود «پیشوای دین به همراه پیروان خود به راه می‌افتد».

احتمال دیگر آن است که زنبور عسل هنگامی که خشم می‌گیرد نیش خود را بیرون می‌آورد. در این صورت جمله فوق کنایه از این است که پیشوای دین در برابر ناهنجاری‌ها خشمگین می‌شود و به پا می‌خیزد. به نظر می‌رسد معنای اول مناسب‌تر باشد هر چند جمع میان این تفاسیر نیز بعید نیست. البته تفسیر این حدیث شریف منحصر به شارحان شیعی نیست، بلکه ابن ابی الحدید نیز با بیان عقیده اهل سنت مبنی بر اینکه حضرت مهدی (عج) در آخرالزمان متولد می‌شود، در شرح این جمله می‌گوید «امام علی (ع) از ظهور مهدی (عج) خبر می‌دهد».

محسن حق‌شناس، کارشناس ارشد نهج‌البلاغه و دبیر بنیاد بین‌المللی غدیر در قزوین

انتهای پیام
captcha