کد خبر: 3989725
تاریخ انتشار : ۱۹ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۴:۱۲
شهریار نیازی بررسی کرد؛

آیا شهادت 2 زن برابر با 1 مرد است / آیات قرآن را تقطیع نکنیم

یک قرآن‌پژوه و زبان‌شناس ضمن تحلیل چهار آیه از قرآن کریم که مربوط به شهادت دادن در قرآن است، با تأکید بر اینکه در تفسیر آیات باید فضای کلی و موضوع آیات در نظر گرفته شود، گفت: در سه آیه بحث جنسیت مطرح نیست و تأکید بر ثبت و نوشتن است نه شهادت کلامی.

4 آیه قران در مورد شهادت/ ایا شهادت 2 زن برابر با شهادت 1 مرد است؟

به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست تخصصی «حقوق زن در قرآن امروز سه‌شنبه 19 مردادماه با موضوع «احکام قرآن؛ دیه، قضاوت و شهادت، طلاق» با حضور شهریار نیازی، قرآن‌پژوه و زبان‌شناس  به همت معاونت امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری برگزار شد.

در این نشست، شهریار نیازی، قرآن‌پژوه و زبان‌شناس با اشاره به فرارسیدن ماه محرم، تصریح کرد: فراموش نکنیم امام حسین(ع) برای اصلاح دین قیام کرده است. هیچکدام از ائمه(ع) و پیامبران مردم را به خودشان دعوت نکرده‌اند بلکه به دین دعوت کرده‌اند. دعوت انبیا و اولیا به ایل و قبیله و طایفه نیست بلکه به دین است. اگر این حقیقت را سرلوحه قرار دهیم و بدانیم که شیعه به عنوان یک مکتب چگونه اعتراض خود را به نظام اموی و عباسی اعلام داشته برای ما نیز سودمند خواهد بود.

وی در ادامه به اهمیت مسئله شهادت و قضاوت اشاره کرد و گفت: فرصت‌ها، امکانات و قابلیت‌هایی در آیات قرآن کریم وجود دارد که مغفول مانده و با کشف آنها می‌توان به بهبود وضعیت زنان کمک کرد. سفرهای اکتشافی ما به مطالعات قرآنی نیز با همین انگیزه صورت می‌گیرد.

این قرآن‌پژوه کشورمان به ظرفیت‌های زیادی که در روشمندی‌های دانش‌های نوین علوم انسانی وجود دارد نیز اشاره کرد و گفت: با این روش‌ها می‌توانیم نگاه جدیدی به مباحث قرآنی در حوزه زنان داشته باشیم و زمینه را برای قانون‌گذاری بهتر و بازکردن راه‌هایی برای ارتقای وضعیت زنان میهن و جهان اسلام فراهم کنیم.

موارد اثرگذار در شهادت دادن

وی با اشاره به اینکه به شهادت زنان در حوزه‌های کیفری توجه چندانی صورت نمی‌گیرد، تصریح کرد:‌ در این حوزه معادل‌یابی کرده و شهادت دو زن را با شهادت یک مرد معادل می‌دانند. در حوزه‌های کیفری بسیاری از امور با شهادت مردان قابل اثبات است و با شهادت زنان اثبات‌پذیر نیست. اما آیا جنسیت، بلوغ و مسائلی از این دست در شهادت دادن می‌تواند مؤثر باشد؟ این سؤال بزرگی است و زنان جامعه این موارد را می‌پرسند و باید جواب معقولی به آن داده شود. اما لازمه پاسخ دادن به این سؤال این است که مبنا را قرآن بگذاریم و بدانیم این متن قبل از احادیث و روایات به وجود آمده است.

نیازی تصریح کرد: قرآن یک کتاب گفتمانی و گفت‌وگویی است. صدای کافر، مشرک، مؤمن، زنان، مردان و ... در قرآن شنیده شده است. به همین خاطر این کتاب گفت‌وگوهای اقناعی و استدلالی دارد که باید این گفت‌وگوها را تا جای ممکن کشف کنیم.

ایا شهادت 2 زن برابر با شهادت 1 مرد است/ آیات را تقطیع نکنیم

وی اظهار کرد: در حوزه شهادت مربوط به حقوق مدنی، قرآن در چهار جا به موضوع پرداخته که مشخصاً مربوط به قوانین هستند. در سوره بقره شهادت مربوط به دِین و معاملات تجاری است. در سوره نور شهادت مربوط به بهتان زدن به زنان مُحسن است. در سوره طلاق شهادت مربوط به طلاق و در سوره مائده مربوط به وصیت است یعنی در مجموع شهادت جنبه‌های مدنی پررنگ‌تری در قرآن دارد.

آیات را تقطیع شده نبینیم

این زبان‌شناس با تأکید بر اینکه باید این حوزه‌ها را تعریف کنیم و بدانیم این حوزه‌ها در بحث حاضر اهمیت دارند، گفت: قرآن بافت منسجم دارد و نباید این انسجام را از آیاتی که بحث می‌کنیم بگیریم. باید آیات را به شکل بسته‌های معنایی دید نه تقطیع شده اما آنچه در فقه ما اتفاق افتاده تقطیع آیات است. جمله و گزاره‌ای از آیات استخراج و یک بنای فقهی در خصوص آن ساخته شده است در حالی که اگر به قرآن به عنوان بنای بافت مدار بنگریم، اینگونه نمی‌شود.

وی آیه 282 سوره بقره را قرائت کرد که می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَدَايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَلْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلَا يَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْيَكْتُبْ وَلْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئًا فَإِنْ كَانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهًا أَوْ ضَعِيفًا أَوْ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجَالِكُمْ فَإِنْ لَمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَى وَلَا يَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا وَلَا تَسْأَمُوا أَنْ تَكْتُبُوهُ صَغِيرًا أَوْ كَبِيرًا إِلَى أَجَلِهِ ذَلِكُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَأَقْوَمُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلَّا تَرْتَابُوا إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلَّا تَكْتُبُوهَا وَأَشْهِدُوا إِذَا تَبَايَعْتُمْ وَلَا يُضَارَّ كَاتِبٌ وَلَا شَهِيدٌ وَإِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، هر گاه به وامى تا سررسيدى معين‏، با يكديگر معامله كرديد، آن را بنويسيد. و بايد نويسنده‏‌اى (صورت معامله را) بر اساس عدالت‏، ميان شما بنويسد. و هيچ نويسنده‏ اى نبايد از نوشتن خوددارى كند؛ همان گونه (و به شكرانه آن‏) كه خدا او را آموزش داده است‏ و كسى كه بدهكار است بايد املا كند، و او (=نويسنده‏) بنويسد. و از خدا كه پروردگار اوست پروا نمايد، و از آن‏، چيزى نكاهد. پس اگر كسى كه حق بر ذمه اوست‏، سفيه يا ناتوان است‏، يا خود نمى‏ تواند املا كند، پس ولىّ او بايد با (رعايت‏) عدالت‏، املا نمايد. و دو شاهد از مردانتان را به شهادت طلبيد، پس اگر دو مرد نبودند، مردى را با دو زن‏، از ميان گواهانى كه (به عدالت آنان‏) رضايت داريد (گواه بگيريد)، تا (اگر) يكى از آن دو (زن‏) فراموش كرد، (زنِ‏) ديگر، وى را يادآورى كند. و چون گواهان احضار شوند، نبايد خوددارى ورزند. و از نوشتن (بدهى‏) چه خرد باشد يا بزرگ‏، ملول نشويد، تا سررسيدش (فرا رسد). اين (نوشتنِ‏) شما، نزد خدا عادلانه‏ تر، و براى شهادت استوارتر، و براى اينكه دچار شک نشويد (به احتياط) نزديكتر است‏، مگر آنكه داد و ستدى نقدى باشد كه آن را ميان خود (دست به دست‏) برگزار مى ‏كنيد؛ در اين صورت‏، بر شما گناهى نيست كه آن را ننويسيد. و (در هر حال‏) هر گاه داد و ستد كرديد گواه بگيريد. و هيچ نويسنده و گواهى نبايد زيان ببيند، و اگر چنين كنيد، از نافرمانى شما خواهد بود. و از خدا پروا كنيد، و خدا (بدين گونه‏) به شما آموزش مى‏ دهد، و خدا به هر چيزى داناست‏» و با تأکید بر جزئیات مطرح شده در این آیه گفت: آغاز آیه بحث دِین و وام دادن و وام گرفتن است که تأکید دارد اگر قرار شد قرض دهید و یا بگیرید، کتابت کنید.(بنویسید).

وی ادامه داد: باید اصل را بر نوشتن بگیریم نه شهادت گفتاری و در این آیه تأکید شده که فردی باید عادلانه قرارداد را بنویسد. اما اگر نوشته نشد، مسئله دعوت از دو شاهد مطرح می‌شود. وقتی مسئله دعوت از دو شاهد مطرح می‌شود به این دلیل است که دو شاهد اطلاعات همدیگر را تکمیل کنند.

بخشی از آیه را از بافت آیه جدا نکنیم

این قرآن‌پژوه کشورمان تأکید کرد: وقتی این آیه در مورد دین است پس باید آیه را در مورد دین نگاه کنیم اما مشکل اینجاست که بخشی از آیه را از بافت آیه جدا می‌کنیم و آن را در جای دیگر و موضوعات دیگر قرار می‌دهیم. آنوقت شهادت دادن دو زن را معادل شهادت یک مرد در نظر می‌گیریم و با یک پیش فرض به استقبال آیه می‌رویم و ترازویی درست می‌کنیم و یک کلیشه می‌سازیم و آن را به همه امور ارجاع می‌دهیم که شهادت دو زن برابر با شهادت یک مرد است.

وی ادامه داد: این آیه در مورد دِین صراحت دارد، پس باید آن را در مورد دین بدانیم و تبدیل آن به یک حکم کلی که در همه امور ساری و جاری باشد و بعد از آن ده‌ها نتیجه بگیریم که روح این آیه از آن جداست، نادرست است. اساس این آیه راجع به اقدام اقتصادی صحبت می‌‌کند. در حوزه اقتصادی اصل بر کتابت است. اما اگر مشکل کتابت داشتیم به عنوان گزینه دوم شهادت مطرح می‌شود که باید طلب شاهد کنیم.

نیازی به مطالب بیان شده در ادامه آیه اشاره کرد و گفت: این آیه از آیات طولانی قرآن است و بحث آن روشن و مشخص است. در آیه تصریح شده اگر می‌خواهید عدالت برقرار باشد معامله را بنویسید و بهترین شهادت کتابت است نه شهادت کلامی.

سامانه ثبت سند داشته باشیم

وی تصریح کرد: اگر بخواهیم تعریف مدرنی از این آیات داشته باشیم اصل بر ثبت و ضبط و وجود سامانه‌ای برای تشخیص، نگهداری و رجوع به اسناد است و مبحث مربوط به دعوت کردن و شهادت دادن فرع است. در ادامه آیه نیز تأکید شده است که به کسی که سند را می‌نویسد نباید فشار بیاورید تا سند را جعلی بنویسد و یا در آن تغییری ایجاد کند، به کسی که شهادت می‌دهد هم نباید زیانی برسد و نباید متعرض او شوید که اگر این کار را انجام دهید فسق است.

نیازی ضمن تأکید بر اینکه اگر بخش‌های این آیه را از هم جدا کنیم روح آیه را درک نکرده‌ایم، افزود: آیه می‌گوید در حوزه اقتصادی، تجارت، وام، ضمانت تجاری و ... اساس بر وجود سامانه و کتابت است و اساس بر این است که افراد ثالث مثل شاهد تحت فشار قرار نگیرند و اسناد دستکاری نشود. روح آیه تقوا، عدم فسق و آموزش الهی برای اصلاح امور را نشان می‌دهد. پس در واقع گزینه مربوط به شهادت‌های گفتاری گزینه‌های دوم هستند و گزینه اول کتابت است پس تا جای ممکن باید در مسائل اقتصادی احساسات، عواطف، حب و بغض را کنار بگذاریم و همه چیز شفاف، روشن و مکتوب شود تا بتوانیم نظام اجتماعی منسجم داشته باشیم.

وی اظهار کرد: وجود دو نفر به معنی این است که این دو نفر اطلاعات هم را تکمیل می‌کنند؛ پس از اطلاعات و گزاره‌های خبری و نوعی از روایت صحبت می‌کنیم یعنی روایتی از یک قرارداد و سند که باید مکتوب باشد، اما اگر گفتاری شد نیاز به ورود افراد بیشتری در صحنه و تکمیل گزارش و اطلاعات است که اگر بخواهیم از این مسئله(تعیین دو نفر شاهد زن در قبال یک شاهد مرد) نتیجه‌های دیگری بگیریم که مثلاً زنان هوش و حواس ندارند یا فراموشی دارند، علم امروز ثابت کرده که برعکس زنان دقت بیشتری دارند. خانم‌ها جزئیات را بیشتر می‌بینند و با دقت بیشتری نگاه می‌کنند لذا توجه این آیه به این سمت نیست توجه به این است که شاهد یا کاتب تحت فشار قرار نگیرند.

نیازی تصریح کرد: وقتی اینها را بپذیریم زندگی ساده و راحتی خواهیم داشت و بحث را از حوزه عقلانیت و غیر عقلانیت زنان خارج کرده و سیاق آیه را امر عادلانه دانسته‌ایم و قیام به عدل یعنی همین. اگر می‌خواهید قسط و عدل را بفهمید قرآن می‌گوید بهترین شیوه کتابت و بهترین شهادت نوشتن است.

وی به این مسئله تأکید کرد که این آیه به قانون مجازات اسلامی ربطی ندارد و جنبه اقتصادی دارد و گفت: اگر افراد دیگری از این آیات تعابیر دیگری دارند بحثشان موازی با بحث قرآن است.

این قرآن پژوه کشورمان در ادامه به آیه 13 سوره نور که می‌فرماید: «لَوْلَا جَاءُوا عَلَيْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَإِذْ لَمْ يَأْتُوا بِالشُّهَدَاءِ فَأُولَئِكَ عِنْدَ اللَّهِ هُمُ الْكَاذِبُونَ؛ چرا چهار گواه بر [صحت] آن [بهتان] نياوردند پس چون گواهان [لازم] را نياورده‏ اند اينانند كه نزد خدا دروغگويانند» اشاره کرد و گفت: این آیه مربوط به بهتان است. اگر کسی به یک زن پاکدامن بهتان زد باید چهار شاهد بیاورد. در اینجا قرآن تعداد شاهدان را افزایش داده و اصلاً بحث جنسیت و زن و مرد بودن را مطرح نکرده است و همه می‌دانیم که آوردن چهار شاهد سخت است. از سوی دیگر در آیه تأکید شده است که اگر فردی بهتان زد و نتوانست چهار شاهد بیاورد دروغ‌گو است.

وی تشریح کرد: بهتان زدن به معنای به هم زدن اعتماد، روابط اجتماعی و پیوندهای انسانی و وارد شدن به این پیوندها و آزار رساندن به دیگران است پس باید در اینجا سخت‌گیری شود به همین دلیل قرآن حضور چهار شاهد را مطرح کرده یعنی می‌خواهد اثبات این بهتان را سخت کند و اجازه ندهد چنین گزارش‌هایی به صورت فردی به دادگاه‌ها ارائه و براساس اعلام نظر یک شخص (شاهد) بهتان اثبات شود.

نیازی با ابراز تأسف از اینکه در بسیاری از دادگاه‌ها به گزارش‌های واحد در این امور توجه می‌کنند و یک نفر یک گزارش در مورد یک نفر دیگر می‌دهد و زندگی او را بر هم می‌زند، گفت: در چنین اموری اصل بر براعت است و فرد مدعی باید چهار شاهد بیاورد. بحث زنا هم همین است و اینطور نیست که به راحتی در خصوص آن حکم داد و اگر کسی در این امور شهادت داد و چهار شاهد نیاورد (براساس آیه چهارم سوره نور) دیگر شهادتش در هیچ جای دیگر مورد قبول نیست.

وی در بخش پایانی سخنان خود به مسئله شهادت دادن در وصیت اشاره کرد و گفت: وصیت یک قرارداد اجتماعی است که مبنای آن انتقال اموال و ارث است. آنجا هم همین بحث مطرح است که فرد باید حتماً وصیت خود را بنویسد و دو فرد عادل هم باید شاهد باشند چون انتقال مال به دیگری در آن صورت می‌گیرد. در طلاق هم به همین شکل است و باید دو شاهد عادل حضور داشته باشند.

این قرآن‌پژوه افزود: در اینجا نیز بحث جنسیت مطرح نیست و قرینه لفظی هم وجود ندارد که حتماً مرد هستند یا زن؛ اساس نگاه قرآنی در این حوزه بر ایجاد سیستم و نظام بر مبنای عدالت است و عدالت یعنی حقوق و قانون و وقتی پای قانون و حقوق وسط بیاید، باید سند مکتوب شود. هر قدر نظام اجتماعی به سمت ماشینی کردن، مکتوب کردن و ثبت و ضبط برود به عدل نزدیک‌تر است و شهادت مکتوب نسبت به شهادت کلامی برتری دارد.

نیازی در پایان گفت: در بحث کیفری چیز زیادی در مورد شهادت نداریم و باید فرایندهای خاصی را در اثبات جرم داشته باشیم. هر قدر به سمت نظام حقوقی مبتنی بر اثبات جرم و جنایت از طریق تجهیزات، فناوری، روش‌های علمی و ... برویم به عدالت نزدیک‌تر خواهیم شد تا اینکه بر اساس قول مردم نظام کیفری ایجاد کنیم.

انتهای پیام
captcha