به گزارش ایکنا؛ شهریار نیازی، استاد ادبیات دانشگاه تهران، شامگاه یکشنبه، 12 اردیبهشتماه در نشست علمی «زبانشناسی جنسیت در قرآن»، گفت: زبان عربی زبان سامی و از زیرشاخههای زبانهای کنعانی است؛ بر خلاف سایر زبانها از ِاعراب در آن استفاده میشود و جنسیتپذیر است.
وی با بیان اینکه هر فعل و واژه در عربی جنس دستوری دارد، افزود: در و دیوار و زمین و آسمان همه جنسیتپذیر هستند؛ قمر و شمس و موجودات آفرینش هم این طور هستند و کمتر زبانی چنین ویژگیهایی دارد؛ مثلاً دستور زبان فارسی حساسیتی به جنس ندارد.
نیازی با بیان اینکه خطابات قرآن گرچه عموماً خطاب به مذکر است، اضافه کرد: این جنس دستوری تا حدود زیادی در مسائل اجتماعی و سیاسی و فرهنگی تأثیر میگذارد؛ البته برخی میگویند زبان، ابزار است؛ برخی معتقدند ابزار ارتباطی و برخی هم معتقدند که زبان امر اجتماعی است که این عقیده در دوره اخیر رایج است، لذا ما وقتی با امر اجتماعی روبرو هستیم، دستور زبان هم در فرهنگ و سیاست و حوزههای جنسیت دخالت دارد.
پژوهشگر مؤسسه مطالعات و تحقیقات زنان تصریح کرد: مسئله جنسیت و زبان باید از مناظر مختلف مورد توجه قرار گیرد؛ از جمله آقای دهقانی در بحثی در مورد زبانشناسی جنسیت به مسائل فقهی هم گریزی زده و گفته است با توجه به اینکه خطابات قرآنی مذکر است، فقها تلاش کردهاند قواعدی را برای استنباط مسائل مرتبط با جنسیت ایجاد کنند؛ مهمترین قاعده در این عرصه اشتراک است، مثلاً وقتی قرآن فرموده است: «أَقِمِ الصَّلَاةَ»، گفته شده خطاب دستوری آن فراجنسی است.
نیازی بیان کرد: کلمات مذکر زیادی هم در قرآن مانند المؤمنون، المتقین وجود دارد؛ فقها الف و لام این کلمات را الف و لام جنس گرفتهاند، یعنی وقتی گفته میشود المؤمنین شامل زنان مؤمن و مردان میشود. خطاب «یا ایهاالذین آمنوا» هم برای مردان و هم برای زنان است و باید این الفاظ را بر مبنای عموم در نظر بگیریم و به تعبیر دقیقتر، الفاظ مذکر در قرآن بدون وجود قرینه دلالت بر عموم دارد و فراجنسیتی است.
وی افزود: اهمیت این امر در این است که بسیاری از آیات قرآن را به دو جنس نسبت دهیم؛ خداوند جنسیتپذیر نیست، اما از ضمیر «هو» برای او استفاده میشود، یا قرآن فرمود «لم یتخذ صاحبه»؛ یعنی خدا صاحبه ندارد که باز مراد مذکر است.
نیازی اضافه کرد: در فارسی شش صیغه داریم که حساسیت به جنسیت ندارد، اما در عربی 12 صیغه داریم که حساس به جنسیت است؛ در فارسی وقتی میگوییم دانشمند، معلم و پرستار معطوف به هر دو جنس است، ولی در عربی به معلم زن معلمه گفته میشود. بنابراین اگر این جنس زبانی را مبنا بگیریم و اجازه ندهیم در عرصه اجتماعی و فرهنگی اثر بگذارد، برداشت درستتری از قرآن خواهیم داشت.
وی با بیان اینکه تأویلپذیریهای مختلف از تورات و انجیل سبب تحریف در این کتب شده است، اظهار کرد: یعنی وقتی فهم درستی از مسیح نداشتند، گرفتار تثلیث شدند، ولی قرآن دائما از واژه مسیح بن مریم نام میبرد که این اعتقاد را بزداید، ولی در انجیل، مسیح پسر خداست.
وی اضافه کرد: با توجه به تحقیقات زبانشناسی، در این جهت در حال حرکت هستیم که شنیدن صداهای برابریجویانه و زنانه بیشتر تکرار شود، زیرا الان در لابلای صداهای مردانه گم شده است؛ البته درست است زبان قرآن، مذکر است، ولی این مذکر به صیغه عموم است؛ در قرآن آمده «انما المؤمنون اخوه»؛ آیا این امر میتواند صرفاً این باشد که خطاب فقط مذکر است؟ این ساختار دستوری لایه پنهان مؤنث دارد که باید شنیده شود؛ یعنی مؤمنان اعم از زن و مرد برادر هستند، بنابراین در مفاهیم و ترجمه باید این را ذکر کنیم تا جنبه مردانه به خدا و قرآن نسبت داده نشود.
نیازی با بیان اینکه نباید ما به این تلههای دستو رزبانی وارد شویم، گفت: در سوره احزاب، میخوانیم: «من المؤمنین رجال ...» ؛ آیا این مؤمنین فقط رجال هستند؟ یا فرموده یا بنی آدم ... ؛ بنی آدم درست است مذکر است، ولی ما در مورد پسران و دختران انسان به کار میبریم یا واژه «ابویکم» در مورد حضرت حوا و آدم با هم به کار رفته است.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه اینها دستاویزی شده تا بگویند اسلام دین مردانه است؛ تأکید کرد: مثلاً در قرآن گاهی اوقات روابط نامتقارن را میبینیم مانند؛ «وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً»، در اینجا بعد از نساء هم کثیراً باید میآمده، ولی این حذف زبانی به معنی حذف آن در حوزه فرهگ و اجتماع نیست و نباید این کار صورت بگیرد.
نیازی تصریح کرد: در تمامی آیات قرآن خدا تلاش دارد تا فاصله قدرت را از میان بردارد و توزیع نابرابر قدرت که سبب میشود بخشی ضعیف و فرودست و بخشی قوی و قدرتمند شود حذف شود. حتی به پیامبر دستور میدهد «و شاورهم فی الامر»، زیرا هرقدر فاصله قدرت کمتر شود، سرمایه اجتماعی بیشتر میشود؛ یعنی وقتی پیامبر در کنار صحابی مینشیند، فاصله قدرت از بین میرود و در مسئله زن و مرد هم این حاکم است.
وی افزود: باید فاصله تحقیر کم شود؛ در آیات آمده حق ندارد گروهی گروه دیگر را مسخره کند و با القاب زشت صدا بزند؛ بنابراین اینها کمک میکند ما فرهنگ مردانه را انعطافپذیرتر کنیم و قدرت حداکثری را به حداقلی برسانیم و در عوض برابری ایجاد کنیم.
نیازی بیان کرد: ما نباید از این فرار کنیم، زیرا در قرآن خطاب به ناس برای برقراری قسط و عدل شده است، لذا باید عدالت تکلیفی را جدی بگیریم، یعنی زن و مرد مکلف هستند که حقوق همدیگر را رعایت کنند و باید تلاش کنیم جنس دستوری اجازه نهادینه شدن فرهنگ جنسیتی ندهد و رابطه زن و مرد مبتنی بر عدالت و حقوق و تکلیف برای آحاد مردم وجود داشته باشد.
وی تأکید کرد: فقه ما فقه مبتنی بر متن و دستوری است؛ اگر این فقه بتواند خود را از تله دستور زبان خارج کند، در عرصه فرهنگ و اجتماع و روابط میان افراد کمتر شاهد اختلاف خواهیم بود.
انتهای پیام