کوروش زارعی؛ مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری در گفتوگو با ایکنا و با بیان اینکه تعزیه ریشه در اساطیر ما دارد، اظهار کرد: تعزیه یا همان سوگنامه چیز غریبی در بین مردم ایران نیست. برای مثال در شاهنامه به «سوگ سیاوش» پرداخته میشود. درباره آیین سوگ سیاوش باید گفت قبل از اینکه تعزیه اجرا شود ما شاهد برگزاری این نمایش سوگ در کشورمان بودهایم، برای همین ریشههای اجرای تعزیه را تا حدودی میتوان در این آیین باستانی مشاهده کرد.
وی افزود: تعزیه بهصورت جدی در زمان صفویه تعزیه شکل رسمی به خود گرفت. این اتفاق نیز بهواسطه شاهان شیعه صفوی رقم خورد. در دوران قاجار نیز تعزیه شکلی رسمیتر به خود گرفت. مثلاً تکیه دولت که در زمان ناصرالدینشاه تأسیس شد مکانی برای اجرای تعزیه شد، اما در دوره پهلوی با تعزیه برخورد مناسبی صورت نگرفت و در مواقعی هم جلوی آن گرفته میشد، ولی با پیروزی انقلاب اسلامی، مجدد تعزیه بهروزهای خوب خود نزدیک شد.
زارعی با بیان اینکه در دوران پهلوی تعزیه سیاسی شد، گفت: قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، تعزیه کارکرد سیاسی داشت، پس رژیم با آن برخورد جدی میکرد و افرادی که تعزیه را اجرا میکردند نیز گاهی مواقع به زندان میافتادند، ولی عشق به امام حسین (ع) در وجود تکتک مردم این سرزمین نهادینه شده، برای همین در هیئتها و تکیهها تعزیه اجرا شد تا امروز این میراث گرانبها در کشورمان باقی بماند.
مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری بابیان اینکه تعزیه سرشار از درام است، بیان کرد: جدا از باورهای اعتقادی و ایمانی که دلیل ماندگاری تعزیه بوده، باید به ظرفیتهای دراماتیک این هنر نیز اشاره کنیم، زیرا مطمئن باشید اگر وجه دراماتیک این هنر مذهبی بالا نبود، تعزیه چنین ماندگار نمیشد. در کنار این موضوع جذابیتهای موسیقیایی تعزیه نیز یکی دیگر از علل مانا بودنش است. در تعزیه شکلی از موسیقی را شاهدیم که تنها مختص به این هنر است بنابراین بهشدت با تغییر ساختار موسیقی تعزیه مخالف هستم.
این کارگردان نمایشهای آیینی و مذهبی تأکید کرد: متأسفانه به بهانه نوآوری و امروزی کردن تعزیه برخی تحریفات را در موسیقی این هنر میبینیم، چراکه برخی سازها یا ملودیهای وارداتی که به تعزیه رسوخ کرده نهتنها جذابیتی ندارند و سبب رونق این هنر ملی و مذهبی نمیشوند، بلکه معتقدم ضربهای کاری به تعزیه وارد خواهد کرد که باید بلافاصله جلوی آن گرفته شود.
زارعی تعزیه را اپرای ایرانی خواند و تصریح کرد: همانگونه که اروپاییان هنر بومی و ملی نظیر اپرا دارند ایران نیز تعزیه را دارد. در اپرا شکل خاصی از نمایش به همراه موسیقی اجرا میشود. دقیقاً همین حالت در تعزیه نیز وجود دارد. برای همین گزافه نیست اگر بگوییم در این شکل از نمایش ما نسبت به اروپاییان جلوتر هستیم.
وی با بیان اینکه تعزیه ظرفیت جهانیشدن دارد، اعلام کرد: علاقه به تعزیه نباید تنها به داخل کشور خلاصه شود، زیرا تجربه بارها نشان داده هرگاه تعزیه را در معرض دید خارجیان قرار دادهایم آنها را بهشدت شیفته این هنر کردهایم، اما با وجود چنین ظرفیتی متأسفانه نتوانستهایم در سالهای اخیر بهدرستی معرف صحیحی برای تعزیه باشیم، پس امیدوارم در دولت جدید، سیاستی اندیشیده شود تا تعزیه بهدرستی در معرض دید همه مردم جهان قرار گیرد.
بازیگر سریال «رستاخیز» ادامه داد: «کودی دلارپه» شکلی از نمایش است که در ایتالیا اجرا میشود و بهشدت مردمی است. این نمایش همانند تعزیه در کوچه و خیابان اجرا میشود. دلیل اجرای خیابانی این نمایش به محتوای سیاسی آثار برمیگردد. درگذشته به این هنر به دلیل انتقاداتش اجازه کار در داخل داده نمیشد، بنابراین هنرمندان این حوزه بهترین راه را برای دیده شدن کارشان اجرای خیابانی آثار دیدند. این شکل از هنر امروز هم در آن کشور جایگاهی بسیار بالا دارد. مثال دیگر به موسیقی سنتی در کشورمان مربوط میشود. استاد شجریان یا بنان بهعنوان بزرگان این شکل از موسیقی سبکی را اجرا میکردند که کاملاً ایرانی است، آیا به بهانه بومی بودن میتوان عنوان بیارزش را روی هنرشان گذاشت؟
وی متذکر شد: برخی نگرشهای بیپایه اساس در کشورمان وجود دارد که نمایش را تنها هنری مختص به روشنفکران میداند. این نگرش کاملاً متضاد با ذات این هنر است، همانگونه که در اروپا نیز هنرهایی چون اپرا یا باله برای توده مردم اجرا میشود. در همین رابطه سؤالی از برخی روشنفکرنماها دارم. آیا هنر قرار است ابزاری برای رشد فرهنگی توده مردم باشد؟ اگر چنین است، چرا فکر میکنیم هنرهایی چون تعزیه که با توده مردم پیوند خوردهاند از ارزشهای هنری بری هستند؟
زارعی ادامه داد: تعزیه هنری کاملاً مدرن است. به یاد دارم آقای «باربا» وقتی به تهران آمد و تعزیه را دید متحیر این هنر شد. همچنین وقتی «پیتر بروک» در جشن هنر شیراز تعزیه را مشاهده کرد عاشق این هنر شد.
این هنرمند تعزیه با بیان اینکه عباس کیارستمی نگاهی جذابی به تعزیه داشت، بیان کرد: کیارستمی در یکی از کارهایش نگاهی تازه به تعزیه داشت، اما اصول و پایه کارش بر مبنای همان چیزهایی شکلگرفته بوده که تعزیه روی آن استوار است. منظور اینکه، هر اتفاقی که بیفتد اساس تعزیه باید همانی باشد که از گذشته وجود داشته، پس اگر تغییراتی هم میخواهیم انجام دهیم بههیچوجه نباید مغایر با اصول تعزیه باشد.
انتهای پیام