داوود فتحعلیبیگی؛ کارگردان و بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون در گفتوگو با ایکنا درباره ریشه هنر تعزیه گفت: شکلگیری هنر شبیهخوانی و تعزیه قدمت بسیار دارد. این هنر به صورت آنی شکل نگرفته است، البته در دستههای عزاداری امروزی جلوههای ویژهای را میبینیم که هر یک از آنها یکی از جلوههای شکلگیری تعزیه را به ما نشان میدهد.
وی ادامه داد: ریشه تعزیه را طبق نظر تاریخنویسان باید از دوران آل بویه آغاز کرد. در آن مقطع، اجازه داده شد برای امام حسین (ع) عزاداری انجام شود اما وقتی اجازه عزاداری به شیعیان در دوران آل بویه داده شد، آیا آنها از آیینهای عزاداری کهن باخبر بودند؟ جواب آری است، چون در آن زمان مردم از آیینهای عزاداری پیشینیان خود باخبر بودند. آنها محتوای آیینها پیشین را تغییر داده اما شکل و ظاهر را حفظ کردند. برای مثال به مراسم نخلگردانی اشاره میکنم که اگر ریشههای آن را بررسی کنیم به آیین سوگ سیاوش خواهیم رسید.
این مولف و پژوهشگر هنر نمایش اضافه کرد: نقاشیهایی که در دره پنجشیر یافت شده، نشان میدهد فردی روی تابوتی خوابیده و مردم هم زیر تابوت را گرفته و به سر و سینه میزنند. این روش را در عزاداریهای امروز مشاهده میکنیم. این امر نشان میدهد آیینهای عزاداری حفظ شده و در بخشهایی تبدیل به آیینهایی نظیر نخلگردانی شده است. شکل دیگری از عزاداری همان چیزی است که امروز میبینیم. آنهم نوحهخوانی که شروع به روایت میکند. با توجه به این توضیحات متوجه میشویم عزاداری در کشورمان شکل روایتگری داشته است.
بازیگر فیلم «سگکشی» متذکر شد: در کنار شکل روایتگونه عزاداری در کنار نوحهخوانی، شبیهسازی را هم داریم. در شبیهسازی شاهدیم چند بچه را شبیه اسرای کربلا کردهاند و مردی قرمزپوش با ترکه به آنها ضربه میزند. همچنین در برخی شبیهسازیها بین شخصیتها گفتوگو میشود. برای نمونه حرف زدن حضرت علی اکبر(ع) با شمر. شکل گستردهتر این آیین، تعزیههایی میشود که به صورت سیار آنها را در برخی نقاط ایران رایج بود. به ویژه قبل از انقلاب ردپای تعزیه سیار را در بازار اراک به خوبی میشد مشاهده کرد. در تعزیه سیار فرازهایی از یک داستان تقطیع شده وجود دارد و هر فراز را سه تا پنج شبیهخوان انجام میدهند. برای مثال به شبیهخوانی حضرت مسلم(ع) اشاره میکنم. لازم به ذکر است شبیهسازی سیار همراه با شبیهخوانی سیار انجام میشد. به ایننحوکه تعزیه در لابهلای دسته عزاداری رخ میداد. بعد از این مرحله به تعزیهخوانی ثابت میرسیم.
این استاد هنرهای آیینی اعلام کرد: با توجه به اسنادی که به دست آمده تعزیه ثابت در اواخر دوره صفویه شکل گرفته و تکامل پیدا کرده است. گواه این ادعا رونویسی از تعزیه اسرای کربلاست که در سال 1136 هجری قمری یک سال پس از انقراض دوره صفویه بر جا مانده است. این رونویسی به ما نشان میدهد اصل تعزیه برای سالها قبل است. تعزیه در دوره صوفیه شکل منسجم به خود یافت اما در دوره زندیه شکلی کاملتر به خود میگیرد. در دوران زندیه هم تعزیه حر دیده میشود هم حضرت عباس (ع) یا امام حسین (ع) و دیگر صحابی، حتی برای شهدای کریلا به صورت مجزا تعزیههای مفصل ساخته میشود.
وی در پاسخ به این سوال که آیا تعزیه فعلی را میتوان هنر مدرن نامید؟ گفت: باید ببینیم منظور ما از مدرن چیست. مدرن بودن بستگی دارد که چگونه با هنرهای نمایشی میخواهیم برخورد کنیم. هر پدیده نمایشی در دنیا با اهمیت است اما باید توجه داشت چگونه خواهان استفاده از هنر در زمان حال هستیم. تعزیه هم یک آیین نمایشی است هم یک نمایش آیینی. درحقیقت تعزیه ریشه در آیین دارد، ولی ویژگی نمایشی خود را هم پیدا کرده است. اگر بخواهیم به تعزیه از منظر هنر نمایش و تئاتر بنگریم، قادریم مختصاتی از این هنر را به لحاظ شیوه اجرا استخراج و خلق کنیم. این امر را استاد بهرام بیضایی در برخی از کارهایش انجام داده است.
فتحعلیبیگی افزود: به تعبیر صحیح استاد بیضایی تعزیه گونهای از نمایش روایی است. این نمایش روایی ممکن است در دورهای سطح و مضامینش مربوط به عاشورا باشد و در دورههای بعد قصههای دیگر در آن وارد شد. درهمین راستا بیش از 500 عنوان مستقل شبیهخوانی داریم که قسمت اعظم آن مجالس غیرعاشورایی است. نتیجه اینکه، تعزیه به معنای تعزیت تنها معنای لغوی آن نیست. وقتی شبیهخوانی «یوسف و زلیخا» را میخوانیم ممکن است در بخشهایی برای سختیهایی که بر حضرت یوسف (ع) رفته، اندوهگین شویم اما آن شبیهخوانی را مانند یک نمایش نگاه میکنید. درضمن وقتی شبیهخوانی «یوسف و زلیخا» را نگاه میکنید متوجه میشوید شیوهای از نمایش است که میتوان از قواعدش برای نمایشهای امروز هم بهره برد. همچنین در تعزیه متن و اجرا تابعی از هم هستند پس اگر بخواهیم از شیوه شبیهنامهنویسی برای نمایشنامهنویسی استفاده کنیم باید یک نمایش روایی با ساختار حلقه میانی تماشاگران انجام دهیم.
این استاد هنرهای آیینی درباره کارکرد تعزیه نیز چنین توضیح داد: تعزیه تنها در پی آشنایی مخاطب با تاریخ نیست بلکه در مواقعی میتواند پندآموز و در هنگامی دیگر، ممکن است تماشاگر را با قصههای تخیلی یا اساطیر آشنا کند. بنابراین باید از منظرهای مختلف به تعزیه نگاه کرد. درباره قدرت دراماتیک تعزیه هم باید یادآور شوم وقتی تاریخ طبری، بلعمی و مقتلها را میخوانید شاید به اندازه تعزیه تحت تاثیر قرار نگیرد زیرا تعزیه تاریخ را به شکل دراماتیک درآورده است. این امر از ظرفیتهایی است که برای تعزیه میتوان متصور شد.
بازیگر فیلم «کتاب قانون» تاکید کرد: تعزیهنویسان چون نمایشگر نیز بودهاند، دریافتهاند، تعزیه نمایش صرف تاریخ نیست زیرا بیان تاریخ به تنهایی دراماتیک نخواهد شد. برای مثال در تاریخ طبری آمده، حر صبح عاشورا منقلب میشود و به امام حسین (ع) میپیوندد. این اتفاق را تاریخ تنها در چند جمله بیان میکند اما در تعزیه به شکل دراماتیزه شده این مهم روایت میشود. پس توبه حر بسیار زیباتر از آنچه در روایت تاریخی آمده در تعزیه دیده میشود.
این فیلمساز در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه تعزیه از طرف مسئولان چندان مورد توجه نیست، تاکید کرد: البته این امر دارای افت و خیز خاص خود است. یعنی میزان توجه مدیران به تعزیه از آنجا نشئت میگیرد که چه اندازه آن مدیر نسبت به امام حسین (ع) ارادت دارد، زیرا ممکن است مدیری در خانوادهای پرورش یافته باشد که از کودکی با تعزیه بزرگ شده و خو گرفته باشد، برای همین چنین فردی دلسوز تعزیه خواهد شد اما مسئولی دیگر که چنین ویژگی ندارد مسلماً نسبت به این هنر بیتفاوتی پیشه خواهد کرد؛ معضلی که عمدتاً در هنر این سرزمین وجود دارد. دلیل این کمتوجهی از آنجا شکل گرفته که برای تعزیه تشکیلات مستقلی وجود ندارد. بیشترین حمایت را از تعزیه را مردم انجام دادهاند و در میان دولتها، دولت قاجار نیز توجهی ویژه به هنر تعزیه داشت.
وی درباره بی متولی بودن تعزیه گفت: ممکن است بخشهایی تحت عنوان تعزیه فعال باشند، اما اینها را نمیتوان متولی تعزیه محسوب کرد زیرا اتفاقاتی نظیر بخش تعزیه در حوزه هنری تنها به واسطه تعلقات فردی شکل گرفتهاند، پس تا زمانی که یک بنیاد ملی شبیهخوانی نداشته باشیم نمیتوان برای این هنر آیینی متولی در نظر داشت. وجود یک بنیاد ملی از آنجا ضروری است که هم میشود در حوزه پژوهش و آموزش تعزیه فعالیت داشته باشد هم اینکه در حوزه آفرینش برنامهریزی داشته باشد.
فتحعلیبیگی در پایان تاکید کرد: در سازمان اوقاف، موقوفاتی وجود دارد که وقف تعزیهخوانی شده اما متاسفانه موقوفات در نظر گفته شده صرف حمایت از هنر شبیهخوانی نمیشود!
انتهای پیام