به گزارش ایکنا از خوزستان، عبدالحسین طالعی، سردبیر مجله کتابشناسی شیعه و عضو هیئت علمی دانشگاه قم، در ادامه جلسه مجازی خود با نام «عاشورا، معرفت، انتظار» ضمن گرامیداشت یاد علامه محمدرضا حکیمی گفت: علامه شیخ محمدرضا حکیمیخراسانی، دانشمندی بزرگ بود که طی هشت دهه از عمرش، صادقانه و خالصانه از حریم اهل بیت(ع) دفاع کرد. محمدرضا حکیمی چون شهرتگریز بود نسبتاً نزد عموم مردم گمنام اما نزد اهل علم شناخته شده بود.
وی اظهار کرد: مرحوم حکیمی اگر در حوزه میماند در رتبه مراجع بود و اگر به دانشگاه میرفت از استادان مبرز دانشگاه میشد، ولی حاضر نشد وقتش را در حوزه و دانشگاه بگذراند و به تألیف پرداخت. او درس و جلسه رسمی نداشت اما نزدیک به ۵۰ کتاب و ۱۰۰ مقاله تألیف کرد که در همه آنها حرف مهم و مبتکرانه داشت.
طالعی با بیان اینکه حدود ۴۵ سال است که با کتابهای این دانشمند بزرگ مأنوس هستم و ایشان به واسطه آثارشان حق استادی بر من دارند، اظهار کرد: در این فرصت، بر اساس یکی از آثار مرحوم حکیمی، سه نکته درباره امامت بیان خواهم کرد که هر کدام جواب یک یا چند شبهه است. مرحوم حکیمی کتابهای متعددی دارد. یکی از آنها کتابی درباره امامت تحت عنوان «کلام جاودانه» است. این کتاب حدود ۲۰۰ صفحه و مشتمل بر دو بخش است؛ یک بخش آن منتخبی از نهجالبلاغه و بخش دیگر درباره امامت است.
به گفته این پژوهشگر، قلم علامه حکیمی، فوقالعاده جذاب و خوشخوان است. او انتخابهای زیبایی از نهجالبلاغه کرده که نشان میدهد نهجالبلاغه کتاب نصایح و مواعظ دیروز نیست، بلکه کتابی برای امروز و فردا است. مرحوم حکیمی در نیمه اول کتاب ۳۰ نکته درباره امامت طرح کرده و تمثیلهایی برای فهماندن حقایق آورده است.
سردبیر مجله کتابشناسی شیعه بیان کرد: ایشان حدیثی از امام رضا(ع) درباره ویژگیهای امام معصوم بیان کرده است: «و هو بحیث النَّجم مِن ید المتناولین» امام مانند ستاره است که دست کسی به مقام او نمیرسد. منظور چیست؟ قبل و بعد کلام در اینباره است که اندیشه هیچ اندیشهورز و اندیشمندی نمیتواند به درک مقام والای امام معصوم برسد، همانطور که دست هیچکس به ستارگان نمیرسد. بزرگان علم و دانش از بشر، دانشمندان زمینی هستند، اما امام معصوم کسی است که خداوند مستقیماً به او علم میآموزد.
این استاد دانشگاه افزود: مرحوم حکیمی در اینجا چنین میگوید: امام رضا(ع) مقام امام را به ستاره تشبیه کردهاند، یعنی ستاره در همان علو و بلندی مقامی که دارد به شما زمینیان راه را نشان میدهد.
وی توضیح داد: همانطور که میدانید در قدیم که جاده به معنای امروز وجود نداشت و افراد در بیابانها رفت و آمد میکردند، از طریق ستارگان راه را پیدا میکردند و لذا معمولاً شبها حرکت میکردند و روز به استراحت میپرداختند. این کار به دو دلیل انجام میشد، یک، اینکه گرمای روز اذیتشان نکند و دیگر اینکه از طریق ستارهها راه را بیابند. چنانکه هنوز کشتیها از طریق ستارگان مسیر خود را پیدا میکند و در قرآن هم میفرماید: «وَعَلَامَاتٍ ۚ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ؛ و نشانههایی (در زمین مانند کوهها و دریاها و رودها و جنگلها مقرر داشت) و آنان به ستارگان (در شبها) هدایت یابند.» مرحوم حکیمی میگوید امام راه را نشان به ما میدهد، اما این به معنی این نیست که او یک شخصیت زمینی است، بلکه شخصیتی متعالی است. امام رضا(ع) وقتی مقام امام را به ستاره تشبیه میکنند، این دو جنبه را در کنار هم به ما نشان میدهند.
طالعی گفت: آقای حکیمی در کتاب «کلام جاودانه» میگویند برخی اصرار دارند معجزات ائمه(ع) را انکار کنند و بگویند، امام یک انسان مافوق است. حضرت علی(ع) میفرماید: «لايُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَحَدٌ» هیچ کس از این امت با آل محمد قابل قیاس نیست. مثلاً نمیتوانیم بگوییم زهد علی(ع) از زهد سلمان فارسی بالاتر بود یعنی اصل مقایسه اشتباه است. مقام امام را فقط امام میتواند توصیف کند و وقتی توصیف میکند، میفرماید: قابل قیاس نیستند. حال چگونه راه را نشان میدهند؟ آقای حکیمی مثالی میزنند. قدیمها در جادهها، مشعل خیلی بلندی روشن میکردند و آن را بر یک ارتفاعی نصب میکردند که به آن «نار القری» میگفتند یعنی آتشی که مسیر را نشان بدهد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه ادامه داد: روایت این است که امام رضا(ع) میفرمایند: امام مثل آتشی است که بر فراز بلندی راه را نشان میدهد. آقای حکیمی از این روایت استفاده میکنند و این سوال را طرح میکنند: آیا کسی توقع دارد که این مشعل روی زمین باشد؟ اگر روی زمین باشد که راه را نشان نمیدهد و غرض محقق نمیشود. خاصیت مشعل این است که در یک ارتفاعی باشد تا به زمینیان راه را نشان بدهد و این بیان مکمل تعبیر قبلی که امام مانند ستاره است که امام رضا(ع) هر دو تعبیر را به کار بردهاند.
وی ادامه داد: مرحوم حکیمی از اینجا نتیجهگیری میکنند که چرا عدهای اصرار دارند مقامات معنوی ائمه را منکر شوند. ایشان بیان میکنند: مگر رسول خدا(ص) و ائمه که بین مردم بودند علوم مقام نداشتند؟ آیا رسول خدا(ص) به معراج نرفتند؟ معراج که سفر عادی نبود. اما با وجود این مقامات معنوی، در بین مردم زندگی عادی میکردند، به طوری که اگر کسی به مدینه و مسجدالنبی میآمد میگفت: «ایّکم محمد؟» کدامتان پیغمبر هستید؟ با وجود این تواضع و فروتنی، مقامات فوقالعاده است. شاعر گفت: «با چنین حسن و ملاحت اگر اینان بشرند/ از فضای دگر و آب و هوای دگرند».
این استاد دانشگاه گفت: آقای حکیمی برای تبیین مقامات ائمه مثال دیگری میزنند. مثال این است که فرض کنید حاکمی برای تربیت و اصلاح زندانیان یک مأمور ویژه به زندان بفرستد و به این مأمور ویژه، اختیارات تام و تمام بدهد و به او بگوید تو باید با این زندانیان و در فضای زندان زندگی کنی تا آنها را تربیت و اصلاح و هدایت کنی، اما زندانی نیستی و اختیارات و قدرت فراوانی داری که میتوانی به صلاحدید خود عزل و نصب کنی. در اینجا زندانیان میتوانند بگویند که او همردیف و همرتبه ماست، چون نمیدانند که او نماینده ویژه حاکم است. او هر زمان بخواهد میتواند از زندان خارج شود، عزل و نصب کند و مقررات جدید معین کند. آقای حکیمی میگوید ائمه اطهار(ع) اینگونه هستند که در کنار ما، زندانیهایی که در زندان دنیا گرفتار هستیم، زندگی میکنند، از غذای ما میخورند و در این هوا تنفس میکنند، ولی آنها نماینده ویژه خدای متعال هستند: « عِبادِهِ الْمُكْرَمينَ » آنها بندگان تکریمشده خدا هستند.
طالعی گفت: اینها می توانند به اذن خدا زنده کنند، چنان که حضرت عیسی(ع) چنین بود. آصف بن برخیا یکی از اوصیا و شاگردان حضرت سلیمان بود که تخت بلقیس را در یک چشم به هم زدن در مقابل حضرت سلیمان احضار کرد. در روایات است که آصف یک یا دو حرف از علم کتاب را در اختیار داشت و ائمه(ع) 72 حرف از علم کتاب را در اختیار دارند. بنابراین، ائمه قدرت معجزه نشان دادن، دارند البته معجزه نشان دادن، کار هر روز اهل بیت(ع) نیست، زندگی بر مدار طبیعی خود قرار دارد و معجزه نشان دادن در موقعیتهای خاصی است که ائمه از خدا اذن داشته باشند تا قدرت الهی را نشان بدهند.
این پژوهشگر در پایان با بیان اینکه گفت: این سه نکته در امامت از کتاب «کلام جاودانه» استاد حکیمی است. این کتاب و سایر کتابهای ایشان همه مفید و خوشخوان و استوار و همراه با مستندات هستند.
انتهای پیام