به گزارش خبرنگار ایکنا؛ شعر آیینی، قدمت و پیشینه چندین سدهای دارد و طی همین مدت آثار بسیاری منتشر شده است که به ویژه در نیم قرن اخیر از نظر مضمون و محتوا و تولید کمی و کیفی با افت و خیزهایی همراه بوده است. در این زمینه با محمود تاری که خود از شاعران پیشکسوت در عرصه شعر آیینی و مداح اهل بیت(ع) است، گفتوگو کردهایم. از آثار وی میتوان به مجموعه شعرهای «یاسهای تشنه لب»، «در آغوش زخم»، «داغ یک باغ لاله»، «خورشید عالمتاب»، «محراب آفتاب»، «ریحانه بهشت» و «همقدم با کاروان»، «با داغ کربلا» و ... اشاره کرد.
نوآوری و خلاقیت در هر حوزهای حائز اهمیت است، به نظرتان آیا در حوزه شعر آیینی و عاشورایی نوآوری مورد توجه بوده است؟
امروزه خلاقیت و نوآوری در میان شعرهای آیینی و عاشورایی موج میزند. به ویژه شاعران جوانی که در این عرصه ورود کردهاند، شعرهایشان نسبت به گذشته پیشرفت کرده است. تصویرگری و خیال در شعر آیینی امروز، یکی از ابعاد خلاقیت است. همچنین مضامین بکر و نو در آنها کاملاً مشهود است اما با توجه به اینکه شاعر با خیال، استعاره و تشبیه سر و کار دارد، گاهی وقتها دچار چالش میشود. به این معنی که مضمون و محتوا با فرهنگ اهل بیت(ع) همخوانی و هماهنگی ندارد. البته چنین شعرهایی اندک هستند و آثار خوبی در دو دهه اخیر با نوآوری و خلاقیت شاعران چه در مضمون و محتوا و چه قالب خلق شده است.
به نظرتان شاعر آیینی چه تفاوتی با شاعران دیگر از نظر سرایش شعر دارد؟
تعهد در شعر آیینی و عاشورایی، تقید مقدسی است. یعنی شاعران درباره کسانی شعر میگوید که آدمهای مقدسی هستند. در طول تاریخ شاعران زیادی بودهاند که شعرهای بسیار قوی در قالبهای گوناگون میگفتند اما چون اتصال به خاندان وحی نداشتند، حیات شعرها تا زمان حیات شاعران ادامه داشت و پس از فوتشان به فراموشی سپرده شدند. بنابراین تعهد شاعر در شعر آیینی او را از سایر حوزهها متفاوت میکند.
بیشتر بخوانید
شاعر عاشورایی باید چه مواضعی داشته باشد؟
شعر آیینی و عاشورایی باید اتصال و بستگی قوی با مستندات تاریخی داشته باشد. این طور نیست که شاعر دو واژه مذهبی و نام اهل بیت(ع) را بیاورد و این شعر را آیینی بنامد. درواقع ما با واژهها سر و کار نداریم. ما محتوای اثر را مورد توجه قرار میدهیم یعنی در صورتی که پشتوانه شعر شاعر آیینی و عاشورایی مستندات تاریخی باشد، ارزشمند است وگرنه خیالانگیزی در شعر و به کار بردن واژههای خاص تأثیری در ماندگاری آن اثر نخواهد داشت. در هر صورت شاعر آیینی و عاشورایی باید در شعرش مقتل و تاریخ اهل بیت و ... را مطالعه کند و نشان دهد برای اهل بیت(ع) شعر گفته است.
برخی معتقدند که شاعران جوان، در آغاز راه وارد عرصه شعر عاشورایی نشوند یا وقتی به عرصه شعر عاشورایی ورود میکنند، آثارشان را بعد از پختگی شعرهایشان چاپ کنند. نظرتان در این زمینه چیست؟
این مسئله درست نیست که شاعران نوقلم و جوان به عرصه شعر آیینی ورود نکنند زیرا نباید این عرصه را از شاعران بگیریم. بلکه باید مطالعه متون اهل بیت(ع) و زندگی آنها را مورد توجه قرار دهیم. البته این مسئله را نباید از نظر دور داشت که شاعر باید به طور دائم مشق کند و از تجربههای شاعران پیشکسوت و قویتر از خود استفاده کرده و با آنها مراوده داشته باشد. در جلسات شعرخوانی هم شرکت کند تا شعرش ارتقا یابد.
شاعران جوان چطور میتوانند در این عرصه به پختگی برسند؟ آیا جشنوارههای ادبی تأثیری در این زمینه دارد؟
اغلب جشنوارههای ادبی، نمایش است و نمیتواند تأثیر زیادی در این زمینه داشته باشد اما هر کاری نیازمند تجربه است و آن هم با حضور در مجامع شعری قوی مؤثر خواهد بود تا به تدریج پلههای ترقی را بپیماید. گرچه این طور نیست که شاعر بگوید من همه چیز را میدانم و تمام شد. شعر یک هنر پویاست و انتها ندارد و همواره باید خود را در معرض تجربههای گوناگون قرار دهد. چون عرصه فرهنگ، هنر و دین وسیع است.
شاعران پیشکسوت هم باید عرصه را باز بگذارند و شاعران جوان را بپذیرند.
بله، این طور هست. از بزرگان شعر کسی را نداریم که اجازه سرودن شعر به جوانترها ندهند بلکه همواره مرشد و راهنما بودهاند و بلد راه هستند و با آغوش باز جوانها را میپذیرند. این سنت از قدیم بوده و اکنون نیز همینطور است.
برای تولید محتوای ادبی کیفی چه راهکارهایی را پیشنهاد میدهید؟
اگر ما به طور کلی بگوییم در شعر عاشورایی ضعف تألیف و مضمون داریم، سخن نابجایی است. در هر هنری سلسله مراتب وجود دارد، یعنی شاعران قوی، متوسط و ضعیف داریم. خیلیها هم میگویند شاعرند اما نیستند و فقط ناظمند. نگاه کلی ما به شعر آیینی و عاشورایی روند پیشرفت داشته است. ممکن است در هر عرصهای کسانی باشند که کارشان ضعیف باشد، شاید هم تا آخر عمرشان پیشرفت نکنند اما مسئله مهمتر این است که متأسفانه گروهبندیها، دستهبندیها و باندبازیها بالاترین ضربه را به شعر آیینی میزند. اینکه هر کسی برای خود گروهی ایجاد کرده و در همایشها آن گروه خاص حضور دارد. در جلسات شعری، افراد خاصی دعوت میشوند و یا در صدا و سیما شاعران خاصی حضور دارند و بقیه نادیده گرفته میشوند. مسئول باید نگاه همهجانبه داشته باشد. این مسائل از چالشهای جدی و خطرناک جامعه امروز ماست و همین مسئله شعر آیینی را زجر میدهد و باعث ناراحتی بسیاری از شاعران آیینی شده است. همین گروهها و دستهها هستند که اظهارنظر میکنند که شعر آیینی ضعیف است. در حالی که شعرهای بسیاری از شاعران قوی نیز اصلاً دیده نمیشود. در واقع برخی خودخواهیها مانع رشد شعر آیینی شده که جفا به شعر آیینی و عاشورایی است.
این مسائل شاعران جوان را هم بیانگیزه میکند؟
مطمئناً همینطور است. برخی از شاعران جوان شاید مانند شاعران پیشکسوت نباشند که بگویند شعر را برای اهل بیت گفتهاند و انتظاری ندارند که کسی شعرشان را ببیند و مورد توجه قرار گیرد. در حالی که شاعران جوان این طور فکر نمیکنند و میگویند من شعر برای اهل بیت(ع) میگویم و ما را نمیبینند و این مسئله شاعران جوان را بیانگیزه میکند.
سخن آخر؟
شعر آیینی را باید با نگاه دیگری نگریست و همه را دید. فکر میکنم این بهترین راهی است که مسئولان فرهنگی در حوزه شعر آیینی و عاشورایی باید مدنظر داشته باشند. مشکل در نگاه مسئولان است. مسئولی که شعر را نمیشناسد، اما متولی آن امر است. با شعر سرو کار دارد اما شعر را نمیشناسد. این مسئول نخواهد توانست به فرهنگ و شعر آیینی کمک کند و با همان دستهها و گروهها سر و کار خواهد داشت.