به گزارش خبرنگار ایکنا، حسین اسرافیلی، شاعر پیشکسوت کشورمان فعالیتهای زیادی در زمینه شعر داشته است. عضویت در شورای شعر و موسیقی صدا و سیما و شورای شعر بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس از سوابق اوست. از آثار او میتوان به «تشنه در باران زخم»، «تولد در میدان»، «آتش در خیمهها» و «عبور از صاعقه» اشاره کرد. در رابطه با شعر عاشورایی با وی به گفتوگو نشستهایم.
لطفا شعر عاشورایی را تعریف کنید.
شعر عاشورایی نشاندهنده ماهیت و هویت عاشورایی است. این شعر در رابطه با مقاتل عاشورا، ارزشها و آرمانهای شهدا و کسانی که در این حماسه نقشآفرین بودند، سروده شده است؛ بنابراین معنا در این ترکیب نهفته است و این نوع شعر، حدود و صغور آن را نشان میدهد. با گفتن این نوع شعر و مشخص کردن موضوع، میتوان موضع را نیز تعیین کرد. اما این موضع باید با قوت ادبی شعر نشان داده شود و از سستی و بیمایگی شعر پرهیز کرد. در واقع نه آنچنان پیچیدگی شاعرانه داشته باشد که عامه مردم از فهم آن عاجز باشند و نه اینکه سطحی و سست باشد. همانطور که در شعر «کیست در این انجمن محرم عشق غیور/ ما همه بیغیرتیم آینه در کربلاست» و یا «کجایید ای شهیدان خدایی/ بلاجویان دشت کربلایی» آمده است. این جزء جداناپذیر شعر عاشورایی است که باید موضع و تعهد به آرمانهای عاشورایی هم در کنار شاعرانگی وجود داشته باشد. جایی ممکن است مظلومیت عاشورایی و در جای دیگر شأن و مقام اهل بیت (ع) را بیان کند. همانطور که در این شعر از زبان حضرت زینب (س) آمده است؛ «گرچه دشمن کرد تبعیدم حسین/ پیش دشمن من نلرزیدم حسین/ گرچه از من قامتی خم شد ولی / سرفراز افتاد اولاد علی». این شعر مظلومیت و شجاعت حضرت زینب (س) را نشان میدهد و اینها همان موضع شعر عاشورایی هستند.
با توجه اینکه عاشورا یک واقعه جریانساز است، شعر عاشورایی چطور میتواند جریانسازی کند؟
در بیشتر شعرهای عاشورایی مسئله ظلم و ستم دشمن به اهل بیت (ع) انعکاس پیدا کرده است. در حالی که در کنار این مسئله شأن و مقام اهل بیت (ع) مورد توجه قرار نگرفته است. یعنی تعهدمان نسبت به اهداف و آرمانهای امام حسین (ع) اندک بوده است، اما به هر حال شعرهای عاشورایی با بیان وقایع و اهداف سیدالشهدا (ع) و یارانش در طول تاریخ در صحنههای اجتماعی و سیاسی جریانساز بوده است.
یکی از آموزههای عاشورا مبارزه با ظلم و ستم بوده است، این آموزه چقدر در شعرها نمود داشته است؟
برخی از شاعران تصور میکنند شعر باید احساسات مخاطب را برانگیزد و هر طور شده از مخاطب اشک بگیرد و گاهی چنان به این مسئله میپردازند که از اصل هدف دور میشوند. چند روز پیش کتابی را از یکی از شاعران دوره اواخر قاجار میخواندم که خطاب به اهل بیت (ع) میگوید؛ «رحم کن بر من و دستم را مَبُر». آیا اهل بیت واقعاً اینگونه بودند؟ این گونه نگاه کردن به وقایع عاشورایی بسیار سطحی است و به عبارتی برخی شعرها برای امام حسین اما به سفارش یزید گفته شده است. اگر میخواهیم درباره مظلومیت اهل بیت (ع) بگوییم، باید شأن آنها را حفظ کنیم و عظمت روحی آنها را مورد توجه قرار دهیم. اگر به این مسائل توجه نکنیم نه تنها خدمتی به اهل بیت نکردهایم بلکه خیانت هم کردهایم.
در واقع این شعرها خالی از محتوا هستند، چرا در سالهای اخیر از این دست شعرها زیاد شده است؟
بیشتر بخوانیم
بسیاری از شاعران و مداحان، شعر و تاریخ نمیدانند، نوحهخوان و جلسات نوحهخوانی زیادی وجود دارد و تنها جایی که نمیتوانید بر آن انگشت بگذارید، همین جلسات هستند. کسانی که فقط صدای خوبی دارند، اما آنچه میخوانند خالی از محتوا و پیام است. متأسفانه مداحان کمتر به شعر خوب توجه دارند و کمتر پیش میآید که از شعرهای شاعرانی، چون عمان سامانی، نیر تبریزی و... استفاده کنند. گاه کسی که قدری وزن و قافیه میداند، شعر برای نوحهخوانی میسراید و از طرف دیگر برخی مداحان که از ۶ دانگ، فقط ۲ دانگ صدا داشته و هیچ شناختی از شعر ندارند، سادهترین آثار را میگیرند و حتی در وزنهای اشتباه شعر میخوانند.
تعداد آثار عاشورایی در مقایسه با سایر کتابها اندک است، به نظرتان چه راهکاری میتواند در این زمینه مؤثر باشد؟
ادبیات عاشورایی کتابهای ویژه خود را دارد که نمیتوان با کتابهای عاشقانه یا اجتماعی یا گونههای دیگر مقایسه کرد. تعداد کتابهای عاشورایی را باید با گونههای آیینی مقایسه کرد که در این زمینه تعداد آثار عاشورایی اندک نیست. آنچه در این راستا حائز اهمیت است، کیفیت آثار است که به نظر میرسد چنین آثاری باید با تأمل بیشتری منتشر شوند. ارتقای کیفی آثار میتواند با برگزاری جوایز و جشنوارههای ادبی و تألیف کتب برتر ممکن شود و یا امتیاز ویژهای به آثار تألیفی و ترجمهای برتر اختصاص یابد زیرا آثار عاشورایی محمل و بستری مناسب برای انتقال فرهنگ و مفاهیم عاشورایی هستند.
گفتوگو از سمیه قربانی
انتهای پیام