انقلاب شعر عاشورا را به بیداری رساند/ نوآوری باید همراه حفظ اصول باشد + صوت
کد خبر: 3992153
تاریخ انتشار : ۰۱ شهريور ۱۴۰۰ - ۰۹:۲۵
جلوه نهضت حسینی در تولیدات ادبی/ ۴

انقلاب شعر عاشورا را به بیداری رساند/ نوآوری باید همراه حفظ اصول باشد + صوت

یک شاعر آیینی‌سرا گفت: ادبیات عاشورایی پس از انقلاب، جایگاه واقعی خود را می‌یابد و از حالت حزن و عزاداری صرف به بیداری و ظلم‌ستیزی می‌رسد.

موضع‌مندی ادبیات عاشورایی پس از انقلاب/ نوآوری و رعایت اصول قابل جمع استبه گزارش خبرنگار ایکنا؛ یکی از زیرشاخه‌های ادبیات فارسی در سده‌های اخیر و به ویژه در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ادبیات عاشورایی است که بحث‌های بسیاری پیرامون آن وجود داشته و مفاهیم و آموزه‌های عاشورایی در قالب شعر یکی از چالش‌های فراروی آن بوده است. آثاری که در سده‌های گوناگون شکل گرفته، زوایای مختلفی را از نگاه شاعران به واقعه عاشورا به نمایش گذاشته است. در آن‌ها گاهی موضوع و گاهی موضع حائز اهمیت بوده است. گفت‌وگو با مصطفی محدثی خراسانی؛ شاعر آیینی و منتقد ادبی و نویسنده آثاری نظیر «سلوک باران»، «شوق کعبه»، «بودن در نبودن»، «هزار مرتبه خورشید»، «شاعران پروازی» و «گزیده ادبیات معاصر»، پیرامون شعر عاشورایی در ادبیات آیینی در ادامه از نظر می‌گذرد.
 
رسالت شعر عاشورایی را در چه می‌بینید؟
 
اگر شعر و ادبیات آیینی بخواهد رسالت خود را به ویژه در جهان امروز ایفا کند، باید موضوع و موضع با هم باشد و شاعر هر دو را مورد توجه قرار دهد. زیرا جریان ادبیات عاشورایی پیشینه طولانی و عظیمی داشته و طی مراحل گوناگونی این مسیر ادامه یافته است. بخش زیادی از این نوع ادبیات در دوره‌های نخست به تاریخ‌نگاری درباره عاشورا اختصاص یافته است و این حادثه به اندازه‌ای جانگداز و مصیبت‌بار بوده که غلبه با سوگ بوده است. بعد‌ها به ترکیب‌بند محتشم کاشانی می‌رسیم که با وجود اینکه یک ترکیب‌بند ماندگار در شعر فارسی است اما وقتی به آن توجه می‌کنیم، موضعی در آن نمی‌بینیم و موضوع آن عاشورا و بیان سوگ است.   
 
نگاه دیگر به عاشورا، نگاه عرفانی است که عمان سامانی نسبت به حماسه حسینی دارد. در واقع او امام حسین را عارفی می‌بیند که در کربلا در حال سیر و سلوک است و در نهایت شهادت وی را نیز بر اساس همان آموزه‌های عرفانی، فنای در حق می‌بیند. پس از پیروزی انقلاب ادبیات عاشورایی تحت تأثیر آموزه‌های انقلاب و بیداری و از سویی درآمیختن ادبیات عاشورایی با ادبیات دفاع مقدس، تحولی در شعر عاشورایی به وجود آمد و باعث شد شاعران به جای بیان چگونگی حماسه، سراغ دلیل در ادبیات عاشورایی بروند. اینکه فلسفه قیام امام حسین(ع) و نقش وی در تاریخ بشریت چه بوده و یا چهره‌ای مانند حضرت زینب(س) در ادبیات عاشورایی چه نقشی داشته است؟ آنچه از ایشان در ادبیات عاشورایی گذشته می‌توان دید به جز بیان مصیبت‌ها، رنج‌ها و مرارت‌هایی که وارد شده، به مسائل دیگری پرداخته نشده است.
 

بیشتر بخوانید

 


در گذشته تعبیراتی همچون قامت‌خمیده، گیسوی سپید، رنج‌کشیده، مصیبت‌کشیده و ... مطرح می‌شد و این به ادبیات محاوره نیز تسری پیدا کرده بود. به طوری که وقتی حرف از یک زن رنجدیده و مصیبت کشیده می‌شد، او را زینب ستم‌کش می‌نامیدند. اما در شعر انقلاب یکباره حنجره شاعران ما از جمله قادر طهماسبی(فرید) این غزل را فریاد می‌زند که؛ «سر نی در نینوا می‌ماند اگر زینب نبود/ کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب نبود»؛ بنابراین حضرت زینب(س) در ادبیات عاشورایی پس از انقلاب، جایگاه واقعی خود را می‌یابد. به گونه‌ای که قیام امام حسین(ع) بدون حضور وی ناتمام و ابتر است و وی تکمیل‌کننده این قیام است. همین اتفاق در رابطه با وقایع عاشورا و قیام ایشان و سایر حوزه‌های معرفتی عاشورا نیز اتفاق افتاده است و امروز با ادبیات عاشورایی مواجه هستیم که هم موضوع و هم موضع دارد. اما قدری باید شعر هیئت و اشعاری که در میان مداحان متداول است نیز با شعر موضع‌مند پیوند یابد. هر چند در میان مداحان نیز افرادی با دانش و بینش وجود دارند و ادبیات هیئتی را از بیان صرف حزن و سوگ که در جای خود ارزشمند است با مواضع عاشورایی پیوند می‌زنند. 
 
یکی از همین مواضع مبارزه با ظلم است، نمود این موضع را در ادبیات عاشورایی چگونه ارزیابی می‌کنید؟
 
در شعر عاشورایی نسبت به قیام امام حسین(ع) این نگاه وجود داشته است اما آیا آن حضرت قیام کرد که ما فقط با یادآوری ظلمی که به ایشان و خانواده و یارانش رفته است، یک عمر گریه کنیم یا نه؟! ایشان آگاهانه قدم در این مسیر گذاشت و حجتی را برای تاریخ بشریت قرار داد تا درس زندگی امروز باشد و در مسائل اجتماعی، سیاسی، جهانی و ... وقتی به تصمیم‌گیری می‌رسیم، بدانیم چگونه موضع بگیریم؛ بنابراین در شعر عاشورایی معاصر این اتفاق افتاده است. مثلاً در شعر سپید «خط خون» سیدعلی موسوی گرمارودی و مثنوی استاد علی معلم دامغانی می‌توان این موضع‌مندی را شاهد بود. این‌ها شعر‌هایی بودند که نگاه ما را نسبت به حماسه حسینی تغییر دادند. در واقع این سروده‌ها وجدان بشریت را مورد خطاب قرار می‌دهد که در آن دوران بی‌تفاوت ایستادید و نظاره‌گر ظلم و ستم شدید و امروز باید تا قیامت خونخواه او باشید  و مواضع درستی را در برابر ظلم و ستم‌ها بگیرید.
 
کد
 
نوآوری و خلاقیت در هر حوزه‌ای حائز اهمیت است، به نظرتان در حوزه شعر آیینی و عاشورایی نوآوری چقدر مورد توجه بوده است؟ آیا ادبیات عاشورایی دچار تکرار نشده است؟
 
برخی معتقدند به دلیل حفظ شأن موضوع و سندیت آن دست و پای شاعر مانند مضامین دیگر آزاد نیست تا تخیلش به هر جایی پرواز کند. زیرا رهایی در خیال را در موضوعات دیگر دارد اما در این شاخه از شعر آیینی ندارد. زیرا این حوزه مقدس است و باید حرفی که می‌زند هم به لحاظ شأن و شئون و سندیت صحیح باشد. برخی نیز همین مسئله را دلیلی بر دشواری نوآوری در شعر آیینی می‌دانند. رعایت این شئون دست و پای شاعر را نمی‌بندد. شاعر اگر واقعاً معرفت و محبت لازم و ذوق و قریحه ذاتی را داشته باشد می‌تواند از پس این نوآوری برآید. شعر‌هایی که شاعران سروده‌اند نشان می‌دهد که می‌شود در عرصه شعر عاشورایی و آیینی هم نوآوری داشت و هم اصول این حوزه را حفظ کرد.  
 
چه آینده‌ای را برای این حوزه پیش‌بینی می‌کنید؟
 
تا زمانی که روحیه ظلم‌ستیزی و اقتدا به امام حسین (ع) را داشته باشیم و هم در مناسک و مراسم ماه محرم و هم در مناسبات اجتماعی، سیاسی اقتصاد و ... آن را حفظ کنیم، ادبیات ما نیز از این مسائل متأثر خواهد بود؛ بنابراین امیدواریم انقلاب اسلامی در مسیر پویا به مبارزه با ظلم و ستم حرکت کند و شاهد عدالت‌گستری باشیم.
 
گفت‌وگو از سمیه قربانی
انتهای پیام
captcha