به گزارش خبرنگار ایکنا، اولین نشست از سلسله رویداد حکمرانی اجتماعی و زنان سرپرست خانوار با موضوع «رسانه و مسائل اجتماعی زنان سرپرست خانوار» شامگاه 28 شهریورماه با سخنرانی هادی خانیکی، استاد تمام دانشگاه علامه طباطبایی با موضوع «شبکههای اجتماعی و مسائل اجتماعی زنان»؛ زهرا بهروزآذر، مدیرکل بانوان شهرداری تهران با موضوع «مسائل اجتماعی زنان سرپرست خانوار» و مرضیه منگلی، کارشناس ارشد رسانه و ارتباطات با موضوع «چیستی و چالشهای خبرنگاری اجتماعی حوزه زنان»، در فضای مجازی برگزار شد.
در ابتدای این نشست که با دبیری امیر عسگری، مدیرعامل بنیاد توسعه علم و فنآوری خوارزمی، همراه بود، خانیکی، استاد تمام دانشگاه علامه طباطبایی طی سخنانی بیان کرد: برای روشن شدن موضوع مورد بحث ابتدا باید نفس و ماهیت مسائل اجتماعی را روشن کنیم؛ چراکه بسیاری از اوقات خلط مبحثی بین مسائل اجتماعی و آسیبها و بحرانهای اجتماعی پیش میآید. مسائل اجتماعی شامل پدیدههای اجتماعی اعم از شرایط ساختاری یا الگوهای کنشی هستند که در مسیر تحولات اجتماعی بر سر راه هر فرایند توسعهای از قبیل توسعه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و ... قرار میگیرند و مانع تحقق اهداف توسعه میشوند. این مسائل تهدیدکننده ارزشهایی میشوند که برای پیشبرد توسعه لازم است و کمال مطلوب را تعقیب میکنند. به این ترتیب در ذات مسئله اجتماعی و به صورت پنهانی نوعی تهدیدکنندگی به چشم میخورد، یعنی مسئله اجتماعی فی نفسه تهدید نیست، اما جنبه تهدید کنندگی آن بر دیگر جوانب آن غلبه دارد. در نتیجه مهمترین ویژگی آن نیز اجتماعی بودن آن است.
وی با بیان اینکه مسائل اجتماعی دارای چند مشخصه ویژه هستند که مسائل اجتماعی مربوط به زنان نیز از آنها جدا نیستند، گفت: جمعی و غیرفردی بودن، دارا بودن جنبه تاریخی، واقعی بودن، دارا بودن بعد کیفی و ارتباط ارزشی با مسائل فرهنگی و اجتماعی، متغیر و نسبی بودن، متنوع و متکثر بودن، قانونمند بودن، کثیرالابعاد بودن، قابل کنترل بودن مشخصههای اصلی مسائل اجتماعی هستند.
اولویت در مسائل اجتماعی
خانیکی با ذکر اینکه اولویت در مسائل اجتماعی، فهم مسئله است، افزود: فهم مسائل اجتماعی زنان در شرایط امروز جامعه یکی از اولویتهای مهم برای سیاستگذاران، برنامهریزان، کنشگران و شهروندان جامعه است. زمانی که در رابطه با شبکههای اجتماعی و مسائل اجتماعی زنان بحث میکنیم، با یک نگاه کلی میتوان گفت که مسائل اجتماعی زنان با ویژگیهایی که در رابطه با مسائل اجتماعی مطرح شد، در ایران ساختار کلانی دارد و فصل مشترک آن در ابعاد مختلف حقوقی، آموزشی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، نابرابری است؛ یعنی بنیاد شکلگیری مسائل اجتماعی زنان، نابرابری است که باید مصادیق آن را دنبال کرد.
استاد تمام دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: این نابرابری در رسانهها و به طور خاص در شبکههای اجتماعی بزرگنمایی میشود. امروزه کار اصلی رسانه، تحت تأثیر تحولات مختلف رسانهای و ارتباطات جدید و تغییر مناسبات و روابط اجتماعی متأثر از رسانهها، تأکید بر منطق نمایش است، یعنی رسانهها امر رسانهای را به امر تماشایی تبدیل کردهاند و دیده شدن منطق شبکهها شده است. به همین دلیل بسیاری از انعکاسهای رسانهای متأثر از منطق تماشایی بودن است. امر نمایشی دومین ویژگی رسانه را برجسته میکند که ترکیبی از اطلاعات سریعتر، ایجاد سرگرمی و تعامل اجتماعی است، یعنی در آن واحد هرچه انعکاس پیدا میکند، ترکیبی از اطلاعات، سرگرمی و تعامل اجتماعی است و حضور زنان در رسانه نیز ترکیبی از این سه عامل است.
خانیکی بیان کرد: ویژگی سوم رسانه این است که به میدان و نیروی جدید اجتماعیساز تبدیل شده است. زنانی که میدانهای کمتری از نظر مشارکت و حضور و ابراز هویت کردهاند، امروز از طرق این نیروی اجتماعی ابراز وجود کرده و به امر تماشایی تبدیل میشوند. چهارمین ویژگی رسانهها نیز که به ویژه در شبکههای اجتماعی وجود دارد و سیاستگذاران و برنامهریزان نیز باید بدان توجه کنند، این است که گسیختگی محصول تحول اجتماعی است. صاحبنظران نشان دادهاند که در عصری هستیم که در اثر تحول شبکههای اجتماعی، بیاعتمادی شهروندان به نخبگان و نهادهای رسمی افزایش یافته است، یعنی رسانه به جای اینکه همامتداد با نهادهای رسمی و مدنی و نخبگان قرار گیرد، اعتماد به آنها را پایین آورده و بحران گسیختگی تبدیل به مسئلهای فراگیر شده است.
وی با اشاره به پنج فعالیت رسانهها و شبکههای اجتماعی، تصریح کرد: رسانهها و شبکههای اجتماعی مسائل زنان را در قبال نابرابری برجسته و نگاه زنانهتر شدن تفکر علیه مسائل اجتماعی را بیان میکنند. سومین وجه از فعالیتهایی که در رسانهها دیده میشود، کنش جمعی آنهاست که به توانمند شدن زنان کمک بهویژه زنان خانهدار کمک میکند. چهارمین وجه از نقش رسانهها برای تماشایی کردن مسائل اجتماعی زنان، ایجاد و تقویت نوع جدیدی از همبستگیهای اجتماعی و اقدامات خیرخواهانه است.
خانیکی بیان کرد: نظریهای که اینجا مطرح شده و همراه با زمینههای بینالمللی در فرهنگ ملی نیز کاملاً وجود دارد، یاریگری بوده و مربوط به شبکههای یاری متقابل است؛ چراکه خطر جامعه ما زوال همبستگی اجتماعی است و برای جلوگیری از آن باید به شکلگیری همبستگی جدید اجتماعی کمک کنیم. شبکههای یاری متقابل به جای اینکه مبنایشان حل منفرد مسائل شهروندان باشد، مسئولیت جمعی یا مسئولیت مراقبت از دیگری را اصل قرار میدهند که با بینش و بنیانهای فکری ما، که مبتنی بر تعاون است، نزدیکی دارد.
همچنین، در ادامه این نشست زهرا بهروزآذر، مدیرکل بانوان شهرداری تهران، طی سخنانی در رابطه با موضوع مسائل اجتماعی زنان سرپرست خانوار اظهار کرد: امروز محوریت موضوعات زنان در رسانه بیشتر در مورد بحث نابرابری است و این سؤال مطرح میشود که چرا باید بر این موضوع تمرکز کنیم. البته مسئله شمولیت افراد مطرح است و این موضوع برای کسانی که در حوزه رسانه کار میکنند ملموس است و به آسیبهای آن نیز توجه میکنند.
وی با بیان اینکه مسائل مربوط به زنان سرپرست خانوار موضوعات محدودی است و افراد کمتری شامل آن میشوند، گفت: البته زمانی که بانوان درگیر این مسئله میشوند، با انواع مختلفی از زنان سرپرست خانوار مواجه میشویم که مسائل مربوط به آنها عمیقتر بوده و پیدا کردن راه حل برای مشکلت ایشان نیز مشکلتر است. برای اینکه بتوانیم مسائل زنان سرپرست خانوار را بررسی کنیم، باید به تعریف دقیقی از زنان سرپرست خانوار دست پیدا کنیم که بنا به تعریف مرکز آمار، زنان سرپرست خانوار افرادی هستند که تأمین درآمد خانوار را به دوش دارند و سرپرستی ایشان نیز ناشی از فوت همسر، طلاق، تجرد قطعی، زندانی شدن همسر و بیماری صعبالعلاج همسر است.
بهروزآذر ادامه داد: این تقسیمبندی کمک میکند تا بتوانیم مشکلات این گروهها را شناسایی کرده و مسائل ایشان را پیگیری کنیم. در ایران بیشترین میزان زنان سرپرست خانوار یعنی 70 درصد از ایشان مربوط به زنانی است که همسرشان فوت کرده است که در ادبیات جامعه به ایشان «بیوه» گفته میشود. مسئله عمده این زنان این است که سرپرست شدن ایشان در خانواده فرایندی نیست که از پیش تعیین شده باشد، یعنی آنها به طور ناگهانی همسران خود را از دست میدهند و با باری از مشکلات فراوان روحی و مادی مواجه میشوند. الگوی غالبی که امروز در بحث مدیریت خانواده وجود دارد، تأمین درآمد و معاش زندگی از طریق مردان است، اما این الگو به صورت ناگهانی در برخی خانوادهها از بین میرود و بانوان با از دست دادن همسران خود، علاوه بر اینکه با مشکل شدید عاطفی روبهرو میشوند که نیاز به مراقبت دائم دارند، دچار مشکلات متعدد دیگری از قبیل مشکلات مادی هم میشوند.
مشکلات ازدواج مجدد برای بانوان
وی بیان کرد: امروز هر کدام از زنان سرپرست خانوار در کشور با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم میکنند. یکی از مشکلات آنها حضور در معرض ازدواج مجدد است؛ اینکه چه زمانی بتوانند به لحاظ روحی وارد مرحله ازدواج مجدد شوند و چگونه این موضوع را با خانواده همسر جدید در میان گذارند. همچنین، فقدان حمایت خانواده همسر فوتشده، مشکلات عاطفی و روحی کودکان و فرزندان ناشی از فوت پدر، مشکلات فراوان اجتماعی و اقتصادی و ... از دیگر چالشهای این قشر از جامعه است. خانواده همسر به ویژه بانوان آن که شاید تا دیروز به چشم خواهری مهربان به ایشان مینگریستند، امروز به زنان سرپرست خانوار به چشم رقیب مینگرند.
بهروزآذر تصریح کرد: پر کردن جای خالی پدر در خانواده، افت تحصیلی و پرخاشگری فرزندان به دلیل از دست دادن پدر از مسائلی هستند که ضرورت وجود مشاور و همراهانی را برای زنان سرپرست خانوار به منظور کنار آمدنشان با مشکلات مشخص میکند. متأسفانه تاکنون برنامهای جدی برای حل اینگونه مسائل در جامعه ارائه نشده است. یکی از مشکلات مهم زنان سرپرست خانوار، سهمالارث والدین شوهر از فرزند فوت شدهشان است که همین مسئله در بسیاری از اوقات باعث از دست دادن خانه و کاشانه بانوان شده و جرقه بسیاری از مشکلات خواهد بود. آگاه کردن مردان از این موضوع باعث میشود که حداقل بتوانند در زمان حیات خود با برقراری صلح در منزل به همسران در کاستن مشکلاتشان مؤثر باشند.
وی افزود: یکی از مشکلات زنان سرپرست خانوار، عدم توانمندی ایشان در برآوردن نیازهای اولیه زندگی پس از فوت همسر است. متأسفانه بسیاری از بانوان هیچ سررشتهای از فعالیتهای روزمره مردان همچون چگونگی پرداخت اجاره خانه، باز کردن حساب در بانک، پرداخت قبوض مختلف و ... ندارند که میتوان با اجرای برنامههای آموزشی، ایشان را در این زمینه توانمند کرد. بخش دیگر از زنان سرپرست خانوار، بانوان سالخورده هستند. البته در فرهنگ ما بحث تکریم از سالمندان همواره وجود داشته و دارد، اما متأسفانه برخی اوقات مشاهده میشود که برخی از خانوادهها پس از فوت پدر، بیش از آنکه به فکر مادر خود باشند، به دنبال سهمالارث خود هستند و مادر را که در سالخوردگی نیاز به زندگی راحت و بدون دغدغه دارد، آزار میدهند. موضوع ایجاد اشتغال برای زنان سرپرست خانوار نیز یکی از پیچیدهترین مسائل مربوط به این قشر است؛ چراکه توانمندسازی، آموزش و ایجاد اشتغال برای آنان نیازمند پیگیریها و سرمایهگذاری فراوانی است که باید با هماهنگی نهادهای مرتبط انجام شود.
مدیرکل بانوان شهرداری تهران گفت: اولین راه برای اینکه بتوانیم به خوبی به مسئله زنان سرپرست خانوار بپردازیم، گروهبندی و جداسازی آنان در مورد چگونگی سرپرست شدن آنها از لحاظ فوت همسر، طلاق، تجرد قطعی و ... است تا بتوانیم به صورت عمیقتر و مبتنی بر واقعیت به این مسئله نگاه کنیم. متأسفانه تاکنون در این زمینه جدی نبودهایم و مؤسسات خیریه نیز مسئله اصلیشان ایتام است نه زنان سرپرست خانوار. امروزه باید عمیقتر وارد این موضوع شویم و مشکلات را بررسی کنیم؛ چراکه بخشی از مشکلات این قشر پیش از آنکه به مرحله سرپرستی خانوار برسند، قابل حل است.
بنابر گزارش ایکنا، در ادامه این نشست مرضیه منگلی، کارشناس ارشد رسانه و ارتباطات، در رابطه با چیستی و چالشهای خبرنگاری اجتماعی حوزه زنان به ایراد سخن پرداخت و اظهار کرد: یکی از اهرمهای کمک به عمیقتر نگریستن در این زمینه، خبرنگاران هستند و خبرنگارانی که حوزه آسیبهای اجتماعی را انتخاب میکنند، عینکی به چشم زدهاند تا با زاویه بهتری به مسائل بنگرند.
وی با اشاره به موضوع چالشهای خبرنگاران حوزه اجتماعی به ویژه در رابطه با حوزه زنان سرپرست خانوار، بیان کرد: وقتی از قشر زنان سرپرست خانوار سخن میگوییم، از جامعهای صحبت میکنیم که سه میلیون نفر عضو و نیز 7/12 درصد کل خانوادههای کشور و شش میلیون نفر را تحت تکفل خود دارد. یکی از موضوعات مورد بحث در این زمینه، توانمندسازی زنان سرپرست خانوار است و خبرنگارانی که چنین سوژهای را پیگیری میکنند، در ابتدای امر به دنبال این هستند که متولی حل مشکلات این قشر کدام نهاد یا سازمان است. طبق بند(ت) ماده 80 قانون برنامه ششم توسعه، مقرر شده است که معاونت امور زنان ریاست جمهوری به همراه وزارت کار و تمامی نهادهایی که اندک وظیفهای در زمینه توانمندسازی بانوان دارند اقداماتی را انجام دهند، اما مشکل اینجاست که هر زمان خبرنگاران خواستند بدانند که ایراد کار کجاست، همیشه توپ در زمین همسایه بوده، یعنی وقتی خبرنگاران به سراغ هر کدام از نهادهای متولی میروند، همیشه صحبت از این بوده است که ما وظیفه خود را به خوبی انجام دادهایم و حالا نوبت سایرین است. هیچ نهادی این مسئولیت را قبول نمیکند که قرار است قسمتی از پازل باشد تا کار جلو رود. همواره وعدهها بسیار مطلوب بوده، اما زمانی که موضوع توانمندسازی بانوان سرپرست خانوار به میان میآید، هنوز از نقطه صفر نیز عقب هستیم تا چه رسد به نقطه مطلوب.
وعدههای خوبی که به عمل نزدیک نمیشوند
این فعال رسانهای اظهار کرد: قسمتی از وعدهها شامل ایجاد فرصت شغلی برای بانوان سرپرست خانوار، رفع خلأهای قانونی، برپایی نمایشگاههای ویژه که شهرداری متولی آن است، آموزشهای لازم برای کسب درآمد، ارائه تسهیلات و بستههای حمایتی، مسکن و ... بوده که هیچکدام از آنها به سرانجام نرسیده و اندکی از مشکلات این گروه را برطرف نکرده است. گاهی به نظر میرسد خبرنگارانی که در این مسیر مشغول رفت و آمد هستند، شاید در سیکل باطلی قدم برمیدارند؛ چراکه هر نقطهای را که برای ارائه نتیجه به مخاطبان شروع میکنند، دچار ایراد است و این سیکل معیوب همواره وجود دارد و هیچگاه برای ارائه راه حل به نقطهای نرسیدهاند.
منگلی با بیان اینکه خبرنگاری که در حوزه آسیبهای اجتماعی و زنان سرپرست خانوار فعالیت دارد، در دو عرصه نقشآفرینی میکند، تصریح کرد: این دو عرصه شامل پیشگیری و مطالبهگری است. شناخت بایدها و نبایدها و خطوط قرمز، داشتن جسارت و عزت نفس و نیز آگاهی از قانون و روال اداری از جمله موارد مربوط به عرصه پیشگیری و احصای دقیق سوژه و همچنین اجرای آن به شکل جذاب، ارائه سناریویی دقیق، قدرت پیگیری و علم به زمان و محل انتشار از موارد مربوط به عرصه مطالبهگری خبرنگاران است.
وی با اشاره به اینکه متأسفانه گاهی مسئولان خبرنگاران را دشمن خود میدانند، گفت: خبرنگارانی که بایدها و نبایدها را نمیدانند، مشکلات زیادی را برای خود و رسانه ایجاد میکنند. تحریریه خبرگزاریها باید همیشه اطلاعات کافی و وافی را در اختیار خبرنگاران قرار دهد و افرادی را برای این کار انتخاب کنند که عزت نفس و جسارت بالایی دارند. روال قانونی و اداری کشور نیز پیچیدگی فراوانی دارد که خبرنگاران باید به آنها اشراف داشته باشند.
این کارشناس ارشد رسانه و ارتباطات با بیان اینکه ماجرای کار خبری و فعالیت در عرصه اجتماعی نکات جالبی را نشان میدهد، افزود: امروز با جامعهای همراه با زیست رسانههای متفاوت روبهرو هستیم. تحقیقات زیادی راجعبه کارکردهای رسانهای در کشورهای مختلف انجام شده، اما زیست رسانهای جامعه ما کاملاً متفاوت از دیگر کشورها، یعنی از جهاتی جذابتر و دشوارتر، است.
منگلی با ذکر اینکه گاهی اوقات با قوانین نانوشتهای مواجه هستیم و در این زمینه خبرنگار باید فردی کارکشته باشد یا افراد کارکشتهای در کنارش باشند، ادامه داد: یکی دیگر از مشکلات، نبود بخشی است که تجربههای افراد کارکشته را به صورت مکتوب به دیگر افراد منتقل کند. نکته دیگری که میتواند در کار خبرنگاری حوزه اجتماعی تسهیلگر باشد، گستردهتر شدن ابزارهای اطلاعرسانی است. خبرنگار باید پیشبینی حداقلی از سرمنشأ خبر داشته باشد و اطلاعات صحیح را به مردم ارائه دهد. سرعت انتقال اطلاعات در فضایی که ما در آن کار میکنیم، مربوط به شبکههای اجتماعی است و دسترسی سریع و آسان باعث شده است تا بسیاری از افراد توهم دانایی پیدا کنند و این امر باعث ایجاد مشکل در دریافت اطلاعات صحیح میشود.
وی با اشاره به چالشهای بانوان خبرنگاری که در حوزه اجتماعی فعالیت میکنند، گفت: بانوان خبرنگار در حوزه اجتماعی با چالشهای بیشتری نسبت به مردان خبرنگار روبهرو هستند و مشکلاتشان متفاوت است. یکی از مشکلات و چالشهای خبرنگاران این حوزه این است که در شبکههای اجتماعی گاه خبرنگار را با بلاگرها مقایسه میکنند؛ در حالی که فعالیت و سواد خبرنگار با جنس کار بلاگرها تفاوت دارد. بسیاری از اوقات خبرنگاران بسیار ناملموس و آرام به سمت فروش خبر و تبدیل آن به کالای تجاری حرکت میکنند که این امر مخاطبان را مشتاق نمیکند.
این کارشناس ارشد رسانه و ارتباطات تصریح کرد: پیشنهادم تمرکز بر دادهنگاری است، زیرا فعالیت خبرنگاران را تسهیل میکند و میتوانند باری از دوش زنان بردارند و نهادهای متولی را وادار کنند تا برای این قشر از جامعه قدمی بردارند. مختصاتی که یک خبرنگار بتواند در این عرصه قد علم کند، داشتن اطلاعات بهروز، استفاده از مولتی مدیا، دانستن فعالیتهای سایر رسانهها در کشورهای دیگر که منتج به نتیجه شده و آشنایی با مسائلی است که با ادله قانونی به مخاطب ارائه شود. مخاطب با دیدن اطلاعات و آمارها و گرافهایی که خبرنگاران در اختیارشان قرار میدهند به مرحلهای از اقناع میرسند و این امر به مسئله احصاشده خبرنگاران کمک میکند.
انتهای پیام