محمدصادق دهنادی، کارشناس رسانه در گفتوگو با ایکنا پیرامون بحث ژانر در هنر هفتم، اظهار کرد: ژانر در سینما و ادبیات به موقعیتهای آشنا، موضوعات یکسان و محتواهای مشابه در حوزه کارهای داستانی و نمایشی و ادبی گفته میشود، وقتی از ژانر حرف میزنیم گونههای محتوایی روایت را دستهبندی فکری و ساختاری میکنیم. «بری کیت گرانت» در کتاب ژانرهای سینمایی مبحثی را مطرح میکند. وی میگوید که ژانر فضاهای آشنا در موقعیتهای متعدد را تعریف میکند. بر اساس این تعریف اگر سینماگران شکل و ساختار ، معنای خاصی را در سینما تکرار کنند آن موضوع تبدیل به ژانر میشود. مثل ژانر درام، پلیسی، کمدی و...
وی افزود: در سینما همه چیز بر اساس تکرار و محبوبیت ایجاد میشود. به عنوان مثال در تاریخ سینمای کشورمان گونهای با عنوان فیلمفارسی داشتیم که یک ژانر بینالمللی نبود بلکه این شکل فیلمسازی از تکرار یکسری موضوعات در فیلمهایی سینمایی بوده که اوج آن را در فیلم «گنج قارون» شاهد هستیم. در این ژانر یا شبهژانر ما شاهد دعواهای کافهای ، خوشبختیهای یک شبه فانتزی، عشق و ساز و آواز بودیم. با این توصیف حالا بعد از سالها؛ هرگاه از فیلمفارسی حرف زده میشود مخاطب به سرعت المانهای مدنظر این شکل فیلمسازی در ذهنش نقش میبندد.
این کارشناس رسانه تصریح کرد: برخی ژانرها مختص به جغرافیا و کشوری خاص هستند. این دست آثار تنها در همان کشور قابل پردازش هستند و دیگر کشورها نمیتواند آنچنان که باید در این رابطه موفق باشند. برای مثال به سینمای هند اشاره میکنم که تولیداتش تنها مختص به خود آنهاست البته کشورهایی سعی کردهاند از سینمای هند تقلید کنند، اما هیچگاه کارهای تولید شده، نتوانسته آنچنان که باید به موفقیت فیلمهای هندی دست پیدا کنند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا سینمای دفاع مقدس توان ژانر شدن را دارد؟ گفت: این گونه آثار توانایی تبدیل شدن به ژانر بومی و منطقهای را دارند چون مختصاتی که در آن دیده میشود هم منحصر به فرد و هم قابل تکرار و هم بومی هستند. البته منظور از مختصات برخی کلیشههای رایج نیست چون متاسفانه در این شکل فیلمسازی کلیشهسازی امری رایج است اما فیلمسازانی نظیر؛ حاتمیکیا، شورجه، ملاقلی پور و... با کارهایشان توانسته بودند شکل جدیدی از فیلمسازی را وارد کشورمان کنند.
این پژوهشگر افزود: در دنیا ژانر جنگی خیلی قبلتر از دفاع مقدس ما ایجاد شده اما آنچه سینمای دفاع مقدس را به عنوان یک ژانر متمایز میکند، صحنههای نبرد آن نیست، چون اگر اینگونه بود باید در فیلمهای جنگی بسیاری از این قبیل صحنههای را شاهد بود. در فیلمهای دفاع مقدسی ما معناگرایی و یک مفهوم خاص از مبارزه و مقاومت وجود دارد که این دست آثار را کاملاً متمایز مینماید.
دهنادی درباره این که چرا ژانر دفاع مقدس در جایگاه خود قرار ندارد کرد: در میان آثار دفاع مقدسی یک آسیب جدی وجود دارد. آنهم اینکه روایت مشترک درباره جنگ همچنان از مطالبههایی است که بالاخره جواب درستی برای آن داده نشده است و هر اندازه از سالهای دفاع مقدس میگذرد برخی تنقضات در آن آشکارتر میشود. یعنی در برخی کارهای جنگ مقدس نمایش داده میشود و در کارهایی دیگر کاملاً سیاهنمایی و همه چیز زیر سوال میرود. این موضوع به نظر مشکلی جدی پیش روی ژانر شدن این سبک فیلمسازی است. ما در فیلمهایمان هم شبیه سایر مسائل فرهنگی از مشکل نداشتن ادبیات مشترک رنج میبریم.
وی ادامه داد: مشکل دیگری که در سینمای دفاع مقدس وجود دارد بیان مقاصد سیاسی روز در قالب آثار دفاع مقدسی است که مشکلی جدیست که بهذات این دست تولیدات ضربه میزند. بارزترین مثال سوء استفاده سیاسی از موضوع جنگ و جبهه هم فیلمهای مسعود دهنمکی است که در آن مباحث سیاسی روز به مبتذلترین روش در قالب داستانهای جنگ ارائه شده است. برای مثال در «معراجیها» با جلوههای هالیوودی و تکرار کلمات کلیشهای منبعث از مباحث سیاسی دهه هفتاد، معنویت جنگ را لگدمال شعار میکند یا در «اخراجیهای 2 و 3» که کاملا بیانی سیاسی دارد.
این کارشناس فرهنگ و رسانه تصریح کرد: سینمای دفاع مقدس ضروتاً سینمای جنگی نیست. در بسیاری از فیلمهای خوب دفاع مقدسی ما هیچ تیر و ترکشی وجود نداشته اما مقاومت به خوبی تبیین شده و فرق جنگاوران با سایر رزمندگان دنیا به تصویر کشیده شده است. از بهترین نمونهها در این رابطه فیلمهای ابراهیم حاتمیکیاست. در برخی کارهای این فیلمساز یک گلوله هم شلیک نمیشود اما میتوان آن را اثری کاملاً دفاع مقدسی نامید ولی فیلمهای جنگی همانگونه که از نامش پیداشت تمام هویت و ساختار خود را از صحنههای جنگی وام گرفته است. من فیلمی نظیر «شیدا» را با وجود اینکه بخش کوچکی از آن در جبهه میگذرد، بسیار دفاع مقدسیتر از کارهایی نظیر «ضدگلوله» میدانم که در آن به وفور صحنههای انفجار وجود دارد. هرچند این فیلم نیز در جای خود جز کارهای خوب سینمای ایران است. فیلم سینمایی «ملکه» یکی دیگر از کارهای خوب در ژانر دفاع مقدس است که در آن روایتی تازه از دفاع مقدس را شاهد هستیم.
وی اضافه کرد: در شخصیتپردازی سینمای دفاع مقدس یک نکته اصلی وجود دارد آنهم آدمهایی است که قصد جنگیدن ندارند اما برای دفاع از ایمان و خاکشان اسلحه به دست میگیرند. همین ویژگی نیز سبب شده رفتار رزمندگان ایرانی با تمام جنگجویانی معاصر متفاوت باشد.
دهنادی تصریح کرد: ژانر دفاع مقدس این قابلیت را دارد تا شکل منطقهای به خود گیرد چون داستان مشترک بین ما و برخی کشورها زیاد است. رسیدن به این خواسته نیز به شرطی حاصل میشود که برای حرفمان زبانی بینالمللی هم داشته باشیم. بگذارید اینگونه حرف خود را کامل کنم، اگر در فیلمهایی دفاع مقدسی سربازان عراقی را با نگاهی منصفانه در کارهایمان مد نظر قرار دهیم حتی این دست تولیدات برای عراقیها هم میتواند جذاب باشد البته این گفته به هیچ وجه بعثی را شامل نمیشود.
این پژوهشگر رسانه متذکر شد: با این توضیحات باید نتیجه گیری کرد با وجود اینکه در فیلمهای دفاع مقدسی اتفاقات در بستر جنگ رخ میدهد اما معنایی که در آن وجود دارد بسیار فراتر از جنگی است. در سینمای دفاع مقدس معنا و مبارزه دارای ارزش است. بر اساس این تعریف، فیلمهایی که در کشورمان ساخته شدهاند که داستانش پیرامون جنگ ایران و عراق است اما به آن کار دفاع مقدسی نمیتوان گفت بلکه آنها را باید در دسته فیلمهایی جنگی مد نظر قرار داد. این امر تنها به سینما خلاصه نمیشود بلکه دیگر هنرها را هم در بر میگیرد. برای مثال به موسیقی اشاره میکنم. در این رابطه چند سال پیش آلبومی با محوریت جنگ ساخته شد که در آن تنها تصویری سیاه روایت میشد.
دهنادی بیان کرد: سینمای دفاع مقدس اگر بتواند هم آوایی ملی ایجاد کند میتواند سینمای ملی خطاب شود، اما اگر در آن تفرقه ببینیم نمیتوانیم به آن عنوان ملی را اطلاق کنیم، وگرنه اگر فیلمهای دفاع مقدسی بتواند خاطره ملی را برای همه مردم زنده کند گفتن واژه ملی به سینما چندان دور از ذهن نیست.
دهنادی در پایان تاکید کرد: مطلب پایانی اینکه سینمای دفاع مقدس میتواند جهانی شود به شرطیکه برای آن ویژگی جهانی شدن را مد نظر قرار دهیم. این به معنای صرفاً داشتههای فنی و بصری نیست بلکه رعایت اصولی که از آن حرف زدم میتواند ما را به سمت جهانی شدن راهنمایی کند و آن معناگرایی، مبارزه برای صلح و نفی ظلم و مقاومت به جای ستیزهجویی است.
انتهای پیام