اسماعیل امینی، شاعر و مدرس زبان و ادبیات فارسی درباره سلسله نشستهای «چگونه شعر بخوانیم» گفت: این نشستها به پیشنهاد مدرسه گلونی طراحی شده، فقط مربوط به شعر و ادبیات نیست و موضوعات متعددی را شامل میشود و هر کدام نیز دو جلسه بیشتر نیست.
وی با بیان اینکه در این نشستها تجربههایی از روش مطالعه متون ادبیات گذشته و امروز برای علاقهمندان بیان میشود، افزود: اغلب درباره متون مشهور ادبی حرف میزنیم و اطلاعات داریم. اما کمتر میخوانیم و کمتر به آنها رجوع میکنیم و همین مسئله باعث طراحی چنین نشستهایی شده تا نسخههای قابل اعتماد و کتابهایی که درباره بزرگان ادبیات وجود دارد، معرفی شود و علاقهمندان بتوانند انس بیشتری با متون ادبی داشته باشند.
امینی ادامه داد: جلسه اول که شامل دو نشست درباره شاهنامه بود، برگزار شد و جلسه دوم مربوط به شعر سهراب سپهری است که برای آن نیز بعد از ثبتنام دو نشست برگزار خواهد شد. البته سرفصلهایی که در این جلسات مورد توجه قرار خواهد گرفت شامل چگونه شاهنامه بخوانیم، چگونه مثنوی بخوانیم و ... نیز در نشستهای آتی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
این شاعر در ادامه بیان کرد: شناخت روش استفاده از کتابهای شعر بزرگان دیروز و امروز شعر ایران، آشنایی با دنیای شعری و زبان و بیان شاعران بزرگ، خلأهای رایج در مطالعه و ارزیابی آثار شعری، چگونگی کسب مهارت برای مطالعه و درک آثار شعری و معرفی منابع مطالعاتی برای استفاده مؤثرتر از آثار بزرگان شعر ایران از جمله سرفصلهای این نشستهای ادبی مجازی است.
وی تصریح کرد: اخیراً که روز بزرگداشت حافظ برگزار شد، جلسات و نشستهای متعددی برگزار شد و با وجود اینکه مفید بودند اما هیچ یک به اندازهای که بتوانیم کتاب حافظ را بخوانیم، اثربخشتر نیست. دیوان حافظ از آثار پرتیراژ است و همه ناشران آن را چاپ میکنند اما به جرئت میتوانم بگویم که هزار نفر بیشتر نیستند که دیوان حافظ را یک دور خوانده باشند. زیرا متأسفانه همه درباره حافظ حرف میزنند و متون ادبی کمتر مورد توجه و مطالعه قرار میگیرد. این مشکل در دانشگاهها هم وجود دارد و با اینکه دانشجویان ادبیات چهار واحد درس حافظ را میگذرانند اما از چهارصد غزل حافظ، صد غزل را هم نمیخوانند.
این مدرس دانشگاه تأکید کرد: باید به فکر چارهای بود تا به جای این اندازه حرف زدن درباره بزرگان ادبیات، با متون آنها انس بگیریم.
امینی در پاسخ به اینکه آیا نوع خط نستعلیق متون ادبی از جمله دیوان حافظ در این زمینه مؤثر نیست، بیان کرد: مسئله مهمتر از این مطرح است و آن هم اینکه متأسفانه ما قرآن را هم نمیخوانیم. چون وقتی مدیر و مسئول فرهنگی آیه قرآن را غلط میخواند معلوم است که قرآن نمیخواند، در این صورت چه انتظاری میتواند از مردم عادی داشت. وقتی یک مدیر فرهنگی نام سوره کهف را اشتباه تلفظ میکند، معلوم است که با قرآن سروکار ندارد. مگر میشود فردی مسلمان باشد، مسئول فرهنگی هم باشد، در کشور جمهوری اسلامی ایران هم زندگی کند اما سالی یک بار هم قرآن نخواند؟! این که کلام خداست و مهمتر از متون ادبی است.
وی در پایان گفت: فکر میکنم علت اصلی این است که خودمان از هر طیف و گروهی که هستیم، تصور میکنیم دانستههایمان بسیار مهم است و نیازی به آموختن مسائل جدیدتر نیست. فرض کنید کتابی درباره استعاره یا تفسیر قرآن و ... معرفی میکنم، میگویند ما باید برویم کتاب تفسیر قرآن بخوانیم؟ مسلماً کسی که مدیر و مسئول فرهنگی است، استاد دانشگاه و دانشجو و ... است، باید کتاب بخواند. متأسفانه شوق یادگیری وجود ندارد و اغلب به آنچه پیشتر آموختهاند و خواندهاند تعصب دارند و آن را کافی میدانند و این اتفاق ناخوشایندی است.
انتهای پیام