اهمیت مدیریت تعارض منافع در حکومتداری از نگاه امیرالمؤمنین(ع)
کد خبر: 4013943
تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱۴۰۰ - ۱۰:۴۹
محمدرضا یوسفی بیان کرد:

اهمیت مدیریت تعارض منافع در حکومتداری از نگاه امیرالمؤمنین(ع)

عضو هیئت علمی دانشگاه مفید گفت: مدیریت تعارض منافع در مواردی است که دوستان و خانواده چیزی را می‌‌خواهند اما منابع ملی چیز دیگری را می‌طلبد و این برای یک مدیر یا حاکم اتفاقی طبیعی است که تصمیمات او گاهی با منافع شخصی‌اش در تضاد باشد لذا در دنیای امروز سعی شده راه‌هایی برای کنترل این مسئله پیدا شود.

محمدرضا یوسفی، عضو هیئت علمی دانشگاه مفید

به گزارش خبرنگار ایکنا، جلسه «بازخوانی عهدنامه مالک اشتر» امروز چهار‌شنبه 26 آبان‌ با ارائه حجت‌الاسلام والمسلمین محمدرضا یوسفی، عضو هیئت علمی دانشگاه مفید، برگزار شد.

گزارشی از سخنان یوسفی را بخوانید؛

به این جمله از امیرالمؤمنین(ع) خطاب به مالک اشتر به عنوان حاکم رسیدیم که می‌فرمایند: «أَنْصِفِ اللهَ وَ أَنْصِفِ النَّاسَ مِنْ نَفْسِکَ، وَ مِنْ خَاصَّةِ أَهْلِکَ، وَ مَنْ لَکَ فِيهِ هَوًى مِنْ رَعِيَّتِکَ، فَإِنَّکَ إِلاَّ تَفْعَلْ تَظْلِمْ؛ وَ مَنْ ظَلَمَ عِبَادَ اللهِ کَانَ اللهُ خَصْمَهُ دُونَ عِبَادِهِ، وَ مَنْ خَاصَمَهُ اللهُ أَدْحَضَ حُجَّتَهُ، وَ کَانَ لِلَّهِ حَرْباً حَتَّى يَنْزِعَ أَوْ يَتُوبَ  لَيْسَ شَيْءٌ أَدْعَى إِلَى تَغْيِيرِ نِعْمَةِ اللهِ وَ تَعْجِيلِ نِقْمَتِهِ مِنْ إِقَامَة عَلَى ظُلْم، فَإِنَّ اللهَ سَمِيعٌ دَعْوَةَ الْمُضْطَهَدِينَ وَ هُوَ لِلظَّالِمِينَ بِالْمِرْصَادِ ؛ هر چه خدا بر تو فريضه كرده است، ادا كن و در باره خواص‏ خويشاوندانت و از افراد رعيت، هركس را كه دوستش مى ‏دارى، انصاف را رعايت نماى. كه اگر نه چنين كنى، ستم كرده ‏اى و هر كه بر بندگان خدا ستم كند، افزون بر بندگان، خدا نيز خصم او بود. و خدا با هر كه خصومت كند، حجتش را نادرست سازد و همواره با او در جنگ باشد تا از اين كار باز ايستد و توبه كند. هيچ چيز چون ستمكارى، نعمت خدا را ديگرگون نكند و خشم خدا را برنينگيزد، زيرا خدا دعاى ستمديدگان را مى ‏شنود و در كمين ستمكاران است»
انصاف در برابر خدا یعنی اینکه اوامر الهی را اطاعت کنیم اما در اینجا منظور همه امور الهی همانند عبادات نیست چراکه در اینجا درباره حکومت صحبت می‌شود. برای مثال در امور اجتماعی، تعهداتی که نسبت به خداوند داریم را انجام دهیم. انصاف از نصف می‌آید و اصل لغت به معنای دو نیم کردن است. وقتی با شخصی هستیم و او نانی آورده و آن را به دو نصف تقسیم کرده در واقع انصاف را رعایت کرده است. در حکومت نیز رفتار عادلانه با مردم و تساوی و برابری میان آنها اهمیت دارد.
 
اهمیت تقسیم صحیح بیت‌المال
 
سؤال این است که وقتی می‌خواهیم پستی را تعیین کنیم مبنای پست‌ دادن‌ها چه چیزی باید باشد؟ حضرت علی(ع) می‌فرماید مبادا در مسئولیت دادن، شخصی که شایسته است اما دوست یا فامیل شما نیست را کنار بگذارید و فامیل خود را مقدم بدارید. لذا یکی از موارد رعایت انصاف شایسته‌سالاری است. مسئله دیگر در اعطای بیت‌المال است که بخش خراج آن باید به صورت مساوی تقسیم شود چراکه نابرابری در تقسیم بیت‌المال در تضاد با رعایت انصاف است. در اینجا رانت‌خواری مذموم و به دور از انصاف شناخته می‌شود.
 
در دنیا جدید اعطای امتیازات خاص همانند انحصار صادرات یا واردات کالا یا انحصار استخراج از فلان معدن رواج دارد اما حضرت علی(ع) چنین چیزهایی را به دور از انصاف می‌دانند. نکته دیگر درباره رعایت انصاف در دعاوی قضایی است که اگر حاکم جانب دوستان و فامیل را در دستگاه قضایی بگیرد از انصاف به دور است. اصل انصاف می‌گوید در جاهایی که حقوق مردم برابر است نباید به کسی تقدم بخشیده شود. در اینجا امام تبعیض را نفی می‌کند که امروزه تحت عنوان مدیریت تعارض منافع از آن یاد می‌شود.
 
مدیریت تعارض منافع در مواردی است که دوستان و خانواده چیزی را می‌‌خواهند اما منابع ملی چیز دیگری را می‌طلبد و این برای یک مدیر یا حاکم اتفاقی طبیعی است که تصمیمات وی گاهی با منافع شخصی‌اش در تضاد باشد لذا در دنیای امروز سعی شده راه‌هایی برای کنترل این مسئله پیدا شود. اما برخی از موارد را واقعاً سخت است که از طریق قانون بخواهیم اعمال کنیم و مخصوصاً در جهان سنتی که سطح سواد جامعه بسیار پایین است همه چیز را نمی‌توان با قانون حل کرد و در نتیجه توصیه‌های اخلاقی می‌تواند بسیار کارساز باشد.
 
چرا نباید از قدرت سوء استفاده کنیم؟
 
حضرت امیرالمؤمنین(ع) می‌‌فرمایند چراکه اگر انصاف را رعایت نکنیم بدین معنی است که ظلم کرده‌ایم. در واقع برخلاف تصویرهای ذهنی که انصاف را امری اخلاقی در نظر می‌گیریم اینجا انصاف بدین معنا نیست. در مواردی هم انصاف در یک امر اخلاقی صدق پیدا می‌کند و برای نمونه گفته شده هرچیزی که برای خود می‌پسندی برای دیگران هم بپسند و آنچه برای خود نمی‌پسندی برای دیگران نپسند. اما بحث امیرالمؤمنین(ع) در زمینه انصاف مرتبط با ظلم و عدل و بالاتر از یک امر اخلاقی و در واقع یک ضرورت حکومتی است. و به همین دلیل امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید هر کسی به بندگان خدا ظلم کند خداوند هم دشمن او می‌شود. پس اگر کسی به مردم ظلم کند خداوند نسبت به وی حالت دشمنی و انتقام پیدا می‌کند. لذا حاکم باید حواس خود را جمع کند که صرفاً با مردم طرف نیست و از خدا نمی‌تواند فرار کند و حتماً زمین خواهد خورد.
 
حضرت علی(ع) سپس می‌فرماید: «وَ مَنْ خَاصَمَهُ اللهُ أَدْحَضَ حُجَّتَهُ» «أَدْحَضَ» در اینجا به معنای باطل کردن است. نکته مهم این است که مردم به طور معمول از بسیاری از ظلم‌هایی که به آنها می‌شود یا قوانینی که اجرا می‌شود اطلاع ندارند و در این وضعیت سیستم تبلیغاتی حکومت از طریق رسانه‌ها، کار خود را توجیه می‌کند به گونه‌ای که مردم آن را می‌پذیرند و متوجه عمق فاجعه نمی‌شوند در حالی‌که کار حکومت ظالمانه بوده است و به دلیل سطح سواد پایین مردم، متوجه موضوع نمی‌شوند. 
 
تبعات کیفیت پائین حکومت‌داری
 
مقریزی که یکی از علمای بزرگ دینی بوده است، دوازده سال در مصر شاهد یک بحران خشکسالی و رکود بود و در آن خشکسالی تعداد زیادی از جمعیت از بین رفتند و طبق معمول، برخی از افراد این را به گناهان مردم مرتبط می‌کنند. برخی از آیات قرآن هم به گونه‌ای است که می‌تواند از آنها چنین برداشتی کرد اما مقریزی در کتاب خود خیلی محکم اشاره می‌کند که این ربطی به مردم عادی ندارد بلکه چنین گناهانی در همه جوامع ممکن است وجود داشته باشد اما خشکسالی و تورم معلول فساد درونی سیستم و سیاستگذاری‌های غلط است و در واقع این فساد دستگاه حکومتی به علاوه تصمیمات نادرست باعث این اتفاقات تلخ می‌شود.
 
وقتی حکومت تبعیض روا می‌دارد و افراد نالایق در مسند قرار می‌گیرند طبیعتاً سطح کیفیت حکومت‌داری پایین می‌آید و نتیجه آن وضعیت بد اقتصادی و معیشتی برای مردم است اما حکومت شروع به توجیهات می‌کند و آن را به گناه مردم یا اقدامات دشمنان ربط می‌دهد و می‌‌گوید همه کارهای حکومت درست است. همچنین امیرالمؤمنین(ع) می‌‌فرماید هیچ چیزی در تبدیل نعمت به بدبختی سریع‌تر از ظلم پایدار اثر ندارد و افرادی که به آنها ظلم می‌شود حتما خداوند صدایشان را می‌شنود.
انتهای پیام
captcha