
به گزارش ایکنا، یکی از آرمانهایی که از ابتدای انقلاب اسلامی مطرح بوده، تحقق دانشگاه اسلامی است که بارها از سوی مسئولان نظام به آن اشاره شده است. اما به باور صاحبنظران هنوز تا رسیدن به این نقطه فاصله زیادی وجود دارد و چهبسا یکی از دلایل عدم توفیق، عدم تعریف مناسب از دانشگاه اسلامی و ویژگیهای آن است، چراکه پس از گذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، هنوز اختلاف نظر در این زمینه بسیار است.
برای بررسی بیشتر این موضوع با سعید غفاری، عضو هیئت علمی گروه فرهنگ و تمدن دانشگاه امام صادق(ع)، به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
ایکنا ـ تعریف شما از دانشگاه اسلامی چیست؟
دانشگاه بخشی از نهاد علم محسوب میشود که میتواند ویژگیهای عمومی و اختصاصی داشته باشد. دانشگاههای مختلف جهان علاوه بر اشتراکاتی که به اعتبار دانشگاه بودن با یکدیگر دارند، به اعتبار تعلق به جوامع یا بینشها و ارزشهای مختلف واجد خصوصیاتی هستند که آنها را از یکدیگر متفاوت و متمایز میسازد. با تأمل روی دانشگاه اسلامی این ویژگیهای اختصاصی آن است که به تعبیر حافظ گوی توفیق و کرامت در میانه آن قرار داده شده است.
میتوان با نگاهی حداقلی یعنی محدود به احکام، به توصیف دانشگاه اسلامی پرداخت یا میتوان آن را به عنوان کانونی ثمربخش برای پیشرفت، معنویت و زیست بهتر توصیف کرد. دانشگاه اسلامی هم از نظر ظاهری همانند معماری و طراحی و هم از نظر رویکرد معرفتی و روشی اختصاصاتی دارد که در نهایت آن را در چارچوب فرهنگ اسلامی کارآمد و ثمربخش میکند.
بر این مبنا دانشگاه اسلامی کانونی معرفتساز است که دانشجو، استاد و جامعه را در مسیر اخلاق و معنویت، فهم عمیقتر و شناخت صحیح مسائل قرار میدهد و سبب افزایش سرمایه اجتماعی میشود. از این منظر دانشگاه اسلامی در جامعه ایرانی به عنوان منبع حرکت جامعه محسوب میشود تا چشمانداز دستیابی به توسعه پایدار و هماهنگ را ترسیم کند و با ترویج نوآوری و خلاقیت علمی و بومی در حل مسائل کلیدی کشور مؤثر باشد. این تعریف متضمن دیدگاهی فراتر از دایره بستهای است که دانشگاه اسلامی را محدود به احکام و اخلاق میداند و تصویری پویاست از تعهد، مسئولیتپذیری، اخلاق و معنویت حول محور علم که عامل قدرت و مزیت ایران اسلامی محسوب میشود.
ایکنا ـ از نظر شما دانشگاه اسلامی چه ویژگیهای اختصاصی دارد؟
برای دانشگاه اسلامی در جامعه ایرانی ویژگیهایی را لازم میدانم که شامل تعهد به جامعه و زیست انسانی، مسئلهمحوری در نسبت با چشمانداز و آینده ایران اسلامی و نیازهای راهبردی، تولید نظریه و فکر، جبران عقبماندگی تاریخی علم و کشف راههای میانبر، ایجاد قدرت علمی برای حل مشکلات و تقویت استحکام درونی نظام هستند.
مقام معظم رهبری در یکی از بیانات خود فرمودند: «اسلامی بودن یعنی ایستادگی بر روی اصول و پایههای مستحکمی که زیر پای اندیشه و فکر انسان وجود دارد و بر اساس آن، بنا کردن، پیش رفتن، جوشیدن و زاییدن؛ این اسلامی کردن است.» پرسش مهمی که ذیل عنوان دانشگاه اسلامی باید به آن اندیشید و پاسخ مناسبی برای آن یافت این است که دانشگاه اسلامی میتواند چه مزیتی را برای فضای دانشگاهی ایران به وجود میآورد و چگونه به تحقق مرجعیت علمی در سطح داخلی و بینالملل منجر میشود؟
پاسخ به این دو پرسش کلیدی میتواند منظر و جایگاه تمدنی دانشگاه را در ایران اسلامی تبیین کند. بیتردید یکی از عرصههای اصلی رقابت در جهان امروز، تولید علم و گسترش مرزهای دانش است. دانشگاه اسلامی با فرهنگسازی، گفتمانسازی، ترویج اخلاق و نیز تولید علم و تکنولوژی بومی میتواند به تمدنسازی بپردازند و به مثابه یک پیشران مرجعیت علمی را سبب شود.
ایکنا ـ به نظر شما در اسلام بیشتر محتوای علوم مهم است یا سمت و سوی آن؟
شهید مطهری تعبیر راهگشایی دارند، ایشان میفرمایند که علم به حرکت و ایمان جهت میدهد. پس ما با پسوند اسلامی، تأکیدی بر سمت و سوی دانش داریم و میخواهیم با علم جهانی زیباتر و بهتر بسازیم تا کرامت انسان را حفظ کنیم، عدالت را تحقق ببخشیم و به اهداف الهی برسیم. دانشگاه اسلامی با چنین بنیانی زمینه علمآموزی را فراهم میکند.
وجه دیگر این موضوعT آداب و سلوک علمآموزی است که میتوان آن را با عنوان سبک زندگی علمی تعریف کرد. دانشگاه اسلامی مروج سبک زندگی علمی و اخلاقی است که میان دنیا و آخرت پیوستگی برقرار و نیز به همه احوال بشر اعم از فردی، جمعی، محیط زیست و ... توجه میکند. در این منظر همه چیز اینجهانی و دنیوی نیست و به باطن عالم و امانتهای الهی نیز توجه میشود. بیتردید چنین چشماندازی از سلوک، سبک زندگی متفاوتی را برای اهل علم به وجود میآورد. میتوانیم نمونههای آن را در دوران طلایی علم در جهان اسلام مثال بزنیم؛ دانشمندانی که همچون الگوهای ناب اخلاقی راهنما و مرجع دانشجویان بودند و علم نافع در همین چارچوب قابل بحث و بررسی است.
ایکنا ـ فکر میکنید با گذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی تا چه اندازه توانستهایم دانشگاه اسلامی را محقق کنیم؟
بررسی فعالیتها نشان میدهد که از ابتدای انقلاب اسلامی، تحقق دانشگاه اسلامی یکی از دغدغههای اصلی بوده و در همین باره سندی نوشته شده که به طور کلی از ویژگیهای ممتازی برخوردار است، اما درباره اینکه چرا وضع موجود با وضعیت مطلوب فاصله دارد باید گفت که این وضعیت میتواند نشاندهنده کجسلیقگی در اجرای سند اسلامیسازی باشد.
انجام کار به خصوص در چنین حوزههایی نیازمند فناوری نرم است که هم دارای تجربه و خلاقیت باشد و هم مستمر و مداوم انجام شود. نمیتوان با کارهای مقطعی، گزینشی، سلیقهای و غیرعلمی، سند و برنامه مهمی را مانند اسلامیسازی دانشگاه به ثمر رساند. این امر نیازمند برنامهریزی دقیق در سطوحی است که در سند اسلامی شدن دانشگاهها هم به آن اشاره شده است. در واقع باید درباره استاد، دانشجو، محتوای آموزشی، فرایند و مدیریت به طور همزمان و مستمر ترکیبی از هنر و تجربه را به کار گرفت تا در چشماندازی معقول به نسبتی قابل قبول از وضعیت مطلوب دست یافت.
انتهای پیام