به گزارش ایکنا، مسعود شریعتی، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم انتظامی امین، 18 آذرماه در نشست «تبیین الگوی حکمرانی اخلاقی از منظر نهجالبلاغه»، با اشاره به آیه«فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ» گفت: در آیه فرموده است که به خاطر رحمت الهی تو نسبت به مردم نرمخو شدی، آیه برای پیامبر(ص) به عنوان حکمران یکی از ویژگیهای برجسته اخلاقی یعنی نرمخویی را بیان کرده است. پس حکمرانی ارتباط توأم با مهربانی بین افراد و حتی ساختارها است.
وی با بیان اینکه این صفت گمشده در جامعه ما هست، افزود: در مفهوم حکمرانی تحولاتی رخ داده از جمله اینکه کمتر آن را به معنای مدیریت دولتی به کار میبرند، بلکه آن را در بحث مدیریت آب و فضا و ... هم به کار میبرند. وقتی نهجالبلاغه و سیره پیامبر(ص) و نامههای ایشان به کارگزاران را ملاحظه کنیم حجم وسیعی از آن گزارههای اخلاقی است، متاسفانه در کتب مدیریتی که در کشور نوشته میشود هیچ فصلی از اخلاق را در برخی از این آثار نمیبینیم در صورتی که توصیههای فراوانی در منابع دینی وجود دارد و عمدتاً مباحث تکنیکی را طرح میکنند. این در حالی است که برخی از اندیشمندان غربی وقتی مدیریت دولتی را مطرح میکنند و میگویند باید سراغ خودنگری در کارگزاران برویم و عمده نگاهشان هم اخلاقی است، آقای فرازمند هم در شاخصههای حکمرانی، مباحث اخلاقی را طرح کرده است.
شریعتی بیان کرد: حجم وسیعی از گزارههای نهجالبلاغه، اخلاقی است و در کنار آن مباحث تکنیکی مدیریتی و فرایندها هم مورد توجه هست؛ تعریفی که ما از نهجالبلاغه برای حکمرانی به دست آوردیم تنظیم روابط گروهی و سازمانی براساس ارزشهای جامعه و سریان راهبردها، قوانین رفتاری و ساختاری در همه ساحات جامعه است؛ فرمایشات امیرالمؤمنین(ع) براساس مطالب نهجالبلاغه در سه بخش وجود دارد؛ یکی ناظر به مردم و شهروندان، دیگری ناظر به والیان و متصدیان امور اعم از بخش خصوصی و دولتی و سطح دیگر ساختار حکومتی است.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم انتظامی بیان کرد: در مطالعه متون دینی دو نوع آرمانشهر علوی و مهدوی قابل استحصال است و پیامبر(ص) هم آرمانشهر نبوی داشتند و ویژگی اخلاق در همه آنها برجسته است. پس از چند مطالعه در نهجالبلاغه نزدیک به هزار کد به دست آوردیم، امام علی(ع) در این آموزهها توصیههایی به کارگزاران بخش عمومی مانند مؤدیان مالیاتی و قضات... و توصیههایی به نظامیان به عنوان بخشی دیگر از حکمرانان دارند که از بین کدهای به دست آمده 10 کد برای کارگزاران عمومی و شش کد برای نظامیان وجود دارد. امام ابتدا چند ویژگی اخلاقی این گروهها را شناسایی کرده سپس راهکار مدیریتی ارائه میدهند.
شریعتی بیان کرد: امام(ع) وقتی میخواهند ساختار اسلامی را توصیف کنند عزتمندی و تعالیبخشی را شاخصه اصلی آن میدانند یعنی وقتی کسی کار اداری دارد نباید عزت او زیر سؤال برود؛ نباید آنقدر او را بدوانیم و در نهایت کار او را انجام دهیم؛ در مطالعه نهجالبلاغه دو نظام راست و ناراست طرح شده است، ایشان برای معاویه و حکومت از تعبیر ارباب سوء استفاده کرده است و پیامدهای این نوع حکمرانی را که ضلالت و گمراهی و ایجاد جامعه طاغی است، برشمرده است. ضلالت و جهالت، جلوگیری از تعالی و رشد و بازگشت به ارزشهای جاهلانه و سیستم ارباب رعیتی هم از ویژگیهای برجسته این نوع نظام در فرمایش امام(ع) است.
وی تاکید کرد: با کنار هم گذاشتن مطالب استخراجی مدیریتی در نهجالبلاغه به این جمعبندی میرسیم که اخلاق، یک بعد بینشی رفتاری و یک بعد نظام حکمرانی را میسازد، در بعد بینشی، اخلاق شهروندان و کارگزاران و ... تعیین میشود و در بعد ساختاری نگاه برنامهریزی و طراحی درست مد نظر است و در بعد ارزشی پیامد و نتایج رفتارها و برنامهها سنجیده میشود.
شریعتی با تاکید بر اینکه فلسفه بعثت پیامبر(ص) تحقق مکارم اخلاق بود، اظهار کرد: از آیه ابتدای بحث به این روایت میرسیم و اهمیت لزوم رعایت اخلاق در حکمرانی مورد تاکید قرار میگیرد.
وی افزود: عمده تحقیقات پیرامون اخلاق، آن را معطوف به رفتار یا بینشها کردهاند و وقتی سخن از اخلاق بود سراغ کارگزاران و مردم میرفتند و تمام ولی بحث ما این است که ما اخلاق حکمرانی داریم یا حکمرانی اخلاقی؟ ما در نهجالبلاغه در کنار طرح بحث رفتارها، فضایی ایجاد میکنند که همه امور از جمله برنامهریزیها و طرحها هم پیوست اخلاقی دارند مثلا امام به کارگزارانشان فرمودند بین خودتان و مردم هیچ فاصلهای جز زبان و چهره شما نباشد، این فرمایش به مدیر جامعه اسلامی توصیه میکند نباید فقط گاهی بین مردم برود بلکه باید در کنار آنها و بین آنان باشد؛ امام(ع) به ما میگوید فقط بینش و رفتار نباید اخلاقی باشد بلکه نظام ساختاری و برنامهریزی متاثر از نوعی بینش اخلاقی است.
شریعتی اضافه کرد: به مالک فرمود که بعد از اینکه کارهایی کردی سراغ مردم برو و ببین قضاوت آنها چیست؟ آیا عزت آنها زیاد شده یا کمتر. به نظر بنده نظریه حکمرانی اخلاقی قابل ارائه به عنوان نظریه رقیب است و میتواند در حوزه سیاستگذاری و خطمشیگذاریهای ما اثر بگذارد.
انتهای پیام