کد خبر: 4020921
تاریخ انتشار : ۲۳ آذر ۱۴۰۰ - ۱۸:۱۷
رئیس دانشکده الهیات دانشگاه علامه طباطبایی:

سلسله‌جنبان انقلاب اسلامی تحول در علوم انسانی است

رئیس دانشکده الهیات دانشگاه علامه طباطبایی، تحول در علوم انسانی را سلسله‌جنبان انقلاب اسلامی دانست و گفت: امروزه اگر به دانشکده‌های مدیریت بروید، می‌بینید حرف‌هایی که اینها می‌زنند کاملاً پایه سکولار دارد.

به گزارش ایکنا، نشست نقش دانشکده‌های الهیات و حوزه‌های علمیه در تحول علوم انسانی، شب گذشته، 22 آذر به صورت مجازی برگزار شد. در ادامه متن سخنان حجت‌الاسلام حسام‌الدین خلعتبری، رئیس دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی را می‌خوانید.

تحول در علوم انسانی چه شروطی دارد؟

بحث تحول نیازمند برخی شروط است؛ اولین شرط مسئله تحول در حوزه علوم انسانی، دور شدن از اندیشه جزیره‌ای و کارهای جزیره‌ای است. باید به نحوی رفتار کنیم و ارتباط بگیریم که کارهای ما در ارتباط باهم باشند. نکته دیگر اینکه باید از تحول درکی عمیق پیدا کنیم. آنچه از تحول منظور است، بحث روزآمدی، کارآمدی و بومی‌سازی است؛ یعنی این علوم باید بتوانند مشکل مردم را حل کند. اما آیا الآن اینطور است؟ آیا اقتصاد مشکل را حل می‌کند؟ به عقیده بنده، در خود آن علم مشکلاتی وجود دارد که موجب می‌شود به اهداف بلند انقلاب اسلامی نرسیم. این را باید محققان بجویند و در این زمینه‌ها صحبت کنند.بنابراین این علوم و دانشمندان هستند که باید مشکلات را حل کنند. همچنین علوم در این حوزه، باید بر مبنای کتاب و سنت و عقل باشد.

نکته سوم اینکه باید عزمی جزم بر تحول داشته باشیم؛ یعنی باید در این مسیر حرکت کنیم و نیز بدانیم تحول در علوم، یقیناً امری زمان‌بر است و باید جهت تولد این موجود تحولی جدید، زمان لازم را در نظر بگیریم. نکته دیگر، دانستن این معناست که در برابر هر تحولی، ایستادگی وجود دارد و لازم است رؤسای دانشگاه‌ها و دانشکده‌ها این مسئله را مدیریت کنند و آن عقلی که این مسائل را رصد می‌کند، به این نکته توجه داشته باشد تا با تأمل، موارد را مشخص کرده و قاطبه را با خود همراه کنیم. تحول، دشمنانی در داخل و خارج دارد؛ زیرا اگر علوم متحول شود، برخی از بنگاه‌های مادی دچار ضرر می‌شوند و نمی‌توانند از درد مردم برای خود مادیاتی را دست‌وپا کنند.

دپارتمان‌های غرب به دنبال پول بیشتر می‌گردند

امروزه در غرب به جای مواجهه اساسی با مشکلاتی که جامعه را فراگرفته، دپارتمان‌های جدید و گروه‌های جدیدی ایجاد می‌شود تا سودهای مادی زیادتری را به سوی خود ببرند. در جریان‌های مختلف، این را می‌بینیم که کمپانی‌های ضدانسان با درد انسان‌های دیگر زندگی می‌کنند و پولدار می‌شوند.

نکته دیگر اینکه باید همه مصلحان تحول یکدیگر را پیدا کنند و با هم تفاهم داشته باشند تا کاری اساسی انجام دهند و این جلسه نیز در همین راستا برگزار شده است. باید سیاست‌های جامعه به صورت واقعی به سمت اهداف تحولی برود نه اینکه دنبال کارهای کاغذی زیبا باشیم. دوره‌ای بر ما گذشت که همه چیز تحول از حیث سخت‌افزاری سر جای خود بوده اما از حیث نرم‌افزاری، خبری نبوده است. ما باید این کار را پیش ببریم و بدانیم مبانی فکری در نوع دانش تأثیر می‌گذارد و در این صورت است که می‌توانیم مبانی خودمان را مطرح کنیم؛ این سخنی است که غربی‌ها هم بدان باور دارند.

در جملات رالز آمده که این دانش در ظرف تمدنی ما تحقق یافته و شما هم باید در ظرف تمدنی خودتان دانش را به وجود آورید. لذا می‌بینیم یکی از دانشمندان که موافق تحول نبود، یک فرصت مطالعاتی گرفت و به خارج از کشور رفت و وقتی آنجا، این چیزها را از  دانشمندان آن‌ها شنید، از نظرش برگشت. بنابراین این نکته بسیار اهمیت دارد که ما با مبانی غربی که مبتنی بر عقل ابزاری است نمی‌توانیم مشکلی را حل کنیم.

مخالفان تحول در علوم انسانی چطور فکر می‌کنند؟

باید برای ما روشن باشد که مخالفان تحول، یا معنای تحول را نمی‌فهمند یا می‌خواهند غربی زندگی کنند و آمالشان هم همان است. اینکه این نوع از تفکر الزاماً از آن معدن سرچشمه می‌گیرد، نکته دیگری است که باید به آن توجه کنیم. در این میان، نقش الهیات به معنای منابعی که دارد اهمیت پیدا می‌کند. این میراث ما بی‌بدیل است؛ از این‌رو دانشکده‌های الهیات و حوزه‌ها نقش بسیار مهمی دارند. این مراکز باید کارهای مهمی را انجام دهند و خود را با علوم و دانشکده‌های دیگر متصل کنند. البته اینکه چطور متصل کنند محل بحث است تا این ارتباط تحقق یابد و آن محصول نهایی تولید شود. اینها بایسته‌هایی است که باید مورد توجه قرار دهیم. این مسیر، نیازمند جهاد است و نباید در این جهاد، چیزی را جز خدا مد نظر قرار دهیم.

آن چیزی که سلسله‌جنبان انقلاب اسلامی است، مسئله تحول در علوم انسانی است، و الّا اگر شما در دانشکده‌های مدیریت بروید، می‌بینید حرف‌هایی که اینها می‌زنند، کاملاً پایه سکولار دارد و جوانی که تربیت می‌شود نیز در مسیر دیگر قرار می‌گیرد و زیر عَلَم ما سینه نخواهد زد، مگر اینکه ما کاری بکنیم؛ بنابراین باید با تمام وجود در این مسیر حرکت کنیم.

انتهای پیام
captcha