به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «زنان و چالشهای پوشش» امروز چهارشنبه 24 آذرماه با سخنرانی سمیه خراسانی، دکترای علوم اجتماعی و محقق و پژوهشگر حوزه زنان پژوهشکده زن و خانواده به صورت آنلاین از سوی کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور برگزار شد.
در این نشست، خراسانی با اشاره به اینکه مسئله پوشش در چند دهه اخیر به یکی از مسائل پرچالش و تنش در جامعه ایرانی بدل شده و نیاز به گفتوگو برای روشن شدن ابعاد و پیدا کردن راهکار برای وضعیت جدیدی که زنان در جامعه کنونی تجربه میکنند، وجود دارد، گفت: محافظت از بدن به وسیله پوشش یک امر تاریخی محسوب میشود که با گذشت زمان پیچیده شده و از جایی به بعد هنر به مسئله پوشش اضافه میشود. در ادامه آراستگی و تعیین طبقه اجتماعی افراد نیز توسط لباس ایجاد شد و افراد در طبقه بالا از لباسهای پیچیدهتر و پرزرق و برقتر استفاده میکردند و سپس صنعت وارد مقوله پوشش شد.
وی ادامه داد: سپس دو نوع فرایند پوششی یکی برای مردان و یکی برای زنان ایجاد شد. پوشش در جوامع نوعی از ندیدن را ایجاد میکند که این ندیدن میتواند دو پیامد همزمان داشته باشد؛ یکی اشتیاق به دیدن آنچه مخفی است که کارکرد آن در حوزه خانواده و ایجاد امکان دیدن مشروع بدن زنان است. این اشتیاق افراد را به سمت ازدواج و ارضای آن در محیط مشروع خانواده سوق میدهد.
این پژوهشگر حوزه زنان از کارکردهای پوشیده بودن بدن زنان در جامعه را، انتظار موجه جهت کشف قاعدهمند و مشروع در چهارچوب خانواده، افزایش خلاقیت افراد در کشف بدن پوشیده (به عنوان مثال شعرا اشعار لطیفی در توصیف زنان سرودهاند)، ستایش حیا و عفاف و غنای فرهنگی در حوزه هنر، افزایش خلاقیت در آرایش بدن و ... عنوان کرد.
وی تصریح کرد: بدن امری طبیعی است اما وقتی در موضع پوشش قرار میگیرد، فرایندهای فرهنگی بر نوع و شکل آن تأثیر میگذارد. لباسها به مرور از وضعیت ساده به سمت پیچیده شدن، زیاد شدن، زیبا شدن و تصادم بین صنعتهای مد و بدن پیش میرود به نحوی که حجم و شکل اندام بدن را لباسها تعیین میکنند.
خراسانی تشریح کرد: مثلاً اکنون پوششها برای اندام باریک و بلند طراحی میشوند و همین موجب میشود افراد خود را به آن شکل در بیاورند تا بتوانند از آن لباسها استفاده کنند. این امر آسیبهایی دارد و موجب میشود افرادی که به هر دلیل نمیتوانند خود را به آن بدن مورد تأیید صنعت مد نزدیک کنند، به سمت جراحی روی بیاورند.
وی به چرخشی که در صنعت مد ایجاد و کم کم شاهد معرفی ایدهآلهای بدنی متفاوت و طراحی لباس برای بدنهای متفاوت هستیم نیز اشاره کرد و گفت: این مسئله نه صرفاً به دلیل احترام به اندامهای متفاوت بلکه برای به دست آوردن مشتریان بیشتر و کسب سود بیشتر صورت میگیرد.
این پژوهشگر حوزه زنان در ادامه سخنان خود مسئله زنانگی و مردانگی و توجه به جنسیت در پوشش را مطرح کرد و گفت: تا حدود 100 سال پیش زنان پوشیدهتر از مردان بودند و پوشیدگی برای زنان یک نوع تکلیف اجتماعی بوده ولی مردان الزام و اجباری برای پوشاندن بدن خود نداشتند و برهنه بودن بدن بخشی از بدن مردان برای آنها مشکلات حقوقی یا سرزنش اجتماعی در پی نداشته است.
وی ادامه داد: زمانی که سیر لباس را بررسی میکنیم، تقریباً در تمام فرهنگهایی که دارای تمدن بودند هر قدر جایگاه اجتماعی زنان بالاتر بوده، زنان پوشیدهتر بودند. چون زنان به لحاظ بدنی در وضعیت قدرتمندی کمتری از مردان قرار دارند و جذابیت آنها بیشتر است، جوامع زنان را مکلف میکرد که خود را پوشیده نگه دارند تا از آزار و اذیتهایی که از طرف برخی مردان ممکن است صورت گیرد، محفوظ بمانند. این کار برای اینکه زنان آسیب کمتری ببینند به صرفهتر بود.
این پژوهشگر پژوهشکده زن و خانواده با بیان اینکه اگر تعرضی به زنی از طبقه بالا صورت میگرفت، هزینههای آن برای جامعه سنگینتر بود، به همین دلیل زنان طبقات بالاتر پوشیدهتر بودند، گفت: در طول تاریخ مسئله پوشیده بودن زنان، از یک راهکار پیشگیرانه به فرهنگ و مسئولیت اجتماعی برای زنان تبدیل شد؛ گویی این تکلیف زنانه است در حالی که در اصل نحوه مواجهه مردان با زنان را نشان میدهد و اگر آقایی متعرض خانمی میشد، قربانی (زن) مورد سرزنش جامعه قرار میگرفت که حتماً خود را خوب نپوشاندی و یا کاری کردی؛ البته بدان معنا نبود که مرد سرزنش نمیشد اما مرد و زن حداکثر به یک میزان سرزنش میشدند و همین موجب میشد که زنان بیشتر خود را پوشیده نگه دارند و حتی در برخی از جوامع این امر منجر به خانهنشینی و پستونشینی زنان شد تا کمترین احتمال تعرض به وجود بیاید.
این پژوهشگر حوزه زنان ضمن انتقاد از اینکه کمتر به بررسی نقش مردان در فرایند پوشش و تغییر پوشش زنان توجه شده است، گفت: زمانی مردان(نه همه بلکه آنهایی که استعداد بالقوه برای تعرض دارند) به عنوان خطر بالقوه موجب شدند فرایند و مسئولیت پوشش بر عهده زنان قرار داده شود اما ما شاهد تحول ذائقه مردان طی 100 سال اخیر هستیم که موجب تغییر و تحول در حوزه پوشش زنان شده است.
وی ادامه داد: در زمان پهلوی اول برای اینکه پوشش زنان را تغییر دهند ابتدا مردان را قانع کردند و یا ترساندند که اگر اجازه تغییر لباس زنان را ندهند از منسبهای خود برکنار میشوند. مردان موضوع مهمی در تغییر پوشش و فرایندهای پوشش زنان هستند که این مسئله تبیین نشده است. آنچه ما سنتهای اجتماعی مینامیم در گذشته تعیین کننده نوع و میزان پوشش و تفکیک کننده پوشش مردان و زنان بود به این معنا که زنان یاد میگرفتند که چطور باید بپوشند و اختیاری برای انتخاب پوشش و یا میزان پوشاندن بدن خود نداشتند.
وی این مسئله را یادآوری کرد که در همین فضا، در فرهنگهای مختلف تنوع وجود داشته و مثلاً نمایش حدی از موی سر در برخی از قومیتها و یا تنوع رنگ لباس به معنی بدحجابی یا بیحجابی نبوده است و گفت: در دوران پیشامدرن که ساختار سنتی تعیین کننده نوع پوشش برای زنان و مردان بود، حدودی از اختیار پوشش در اختیار زنان و مردان قرار داشت. در دوران پیشامدرن زنان به عنوان مخاطب و مردان به عنوان ناظر جدی حجاب معرفی میشدند و این مسئله در فرایند جامعهپذیری به افراد منتقل میشد و اگر کسی مخالف آن بود هم یا قانع میشد یا مجبور به پذیرش و این اقدامات، جامعه را با یک خودتنظیمی درونی مواجه کرده بود.
وی در خصوص وضعیت پوشش در دوران مدرن، گفت: در دوران مدرن ساختارها و سنتهای اجتماعی کم کم از عرصه تعیینکنندگی خارج شدند و اختیار مناسبات به خود افراد واگذار و موجب شد افراد خود انتخاب کنند که چه بپوشند. همچنین از دیگران انتظار میرود به نوع پوشش افراد احترام بگذارند و اگر تعرضی صورت گرفت سازمانهای ناظر فرد خاطی را مجازات کنند که این فرایند، مدرن شدن محسوب میشود.
خراسانی در ادامه به نتایج پژوهشها و آمارها در خصوص آزارهای جنسی بانوان اشاره کرد و گفت: بر اساس آمارها کاهش پوشش از سمت زنان باعث افزایش آسیبها و صدمههای جدی از سوی مردان به زنان هم در جامعه و هم در خانواده شده است. اما سؤال این است که با وجود افزایش آسیبهایی که از سوی مردان به زنان وارد میشود و تعرضهای جنسی و آزارها در محیط کار و حتی افزایش قتلهای زنان، چرا بانوان به سمت پوشش بیشتر خودشان و در امان ماندن از این تعرضها حرکت نمیکنند؟
وی در تشریح پاسخ سؤال مطرح شده گفت: بین زن و مرد تفاوت تاریخی وجود دارد و مردان قدرت بیشتری از زنان دارند و برای باقی ماندن این قدرت نیاز به ایجاد رعب و ترس دارند و این تعرضها و ترسها موجب میشود در وضعیت قدرتمند باقی بمانند.
خراسانی ادامه داد: بر اساس تحقیقی که دو پژوهشگر به نام کلانتری و مؤمنی در سال 1395 انجام دادهاند، در جامعه ایرانی افراد با پوشش معمولاً به دنبال دریافت تأیید مذکرها هستند. شما چه فرد پوشیدهای باشید و چه غیر پوشیده یا کمتر پوشیده، در هر صورت این ماجرا را ادامه میدهید که از جانب مردان تأیید شوید.
وی افزود: اگر جامعهای تأیید جنس مذکر را به سمت تأیید پوشش حداکثری ببرد زنان به سمت پوشش حداکثری خواهند رفت اما اگر مردان جامعهای به دنبال پوشش حداقلی باشند زنان به آن سمت میروند. یکی از مهمترین دلایل جراحیهای پلاستیک نیز جلب توجه مردان است. علاقهمندی به گرفتن تأیید و تحسین از دیگران یک تمایل درونی است. قبلاً فقط دخترانی که به دنبال ازدواج بودند و یا نقص خاصی در چهره داشتند اقدام به انجام جراحی زیبایی میکردند اما اکنون زنان متأهل به دلیل اینکه همسران آنها، این زنان را با زنان دیگر مقایسه میکنند، به سمت پیکرتراشی میروند.
خراسانی تصریح کرد: شاید قصد مردانه آشکار و خودآگاه نباشد اما تغییر نگرش و ذائقه این فرصت را برای زنان ایجاد کرد که پوشش خود را تغییر دهند و در ادامه نیز جامعه مردان به عنوان کنش متقابل زنان از آن استفاده میکنند.
وی اضافه کرد: مردان قبلاً ناظر حجاب زنان خانواده خود بودند و اگر میخواستند رابطه جنسی داشته باشند به سراغ زنان روسپی میرفتند اما اکنون برخی مردان از همه زنان انتظار دارند که به صورت روسپی رفتار کنند. حتی شاهد افزایش تعرض به بانوان محجبه هستیم چراکه از نظر مردان در وضعیت حاضر تمامی زنان متعلق به آنها هستند و اگر زنی پوششی دارد که چیزی را از آنها مخفی میکند به عنوان طلبکار با آن زن رفتار و به او از او مطالبه میکنند.
خراسانی در بخش پایانی سخنان خود به تشریح مشکلات و آسیبهایی پرداخت که بانوان کشور در حوزه پوشش و لباس دارند و گفت: در جامعه ایرانی بهترین پوشش چادر است اما هزینه تهیه چادر سنگین است و ممکن است برخی توانایی استفاده از چادر در این حد قیمتی را نداشته باشند.
وی افزود: کشور ما وارد کننده چادر است و چادرها در کیفیت مناسب بسیار گران هستند. هزینه استفاده از مانتوی مناسب نیز سنگین است و مانتوهای موجود (تنگ و کوتاه) در بازار نیز مناسب برای استفاده بدون چادر نیستند. برخی مانتوها نیز برشها و دوختهای بدی دارند یا پر زرق و برق هستند.
این پژوهشگر حوزه زنان از هزینه بالای دوخت مانتوی مناسب برای محیط کار نیز سخن گفت و افزود: دخترانی داریم که به پوشش خود علاقه دارند و میخواهند پوشش حداکثری داشته باشند اما کوله پشتی و لپ تاپ دارند و باید روزانه مسیر طولانی را طی کنند؛ برای این بانوان پوشش مناسبی در بازار وجود ندارد. برای یک دختر دانشجو که از صبح تا شب باید به چند محل برود پوشش مناسبی که چروک نشود و مرتب باقی بماند نیز وجود ندارد.
وی اضافه کرد: مادری که دو کودک دارد و همراه خود کالسکه و ساک بچه نیز دارد هم در تهیه لباس مناسب شرایط خود با مشکل مواجه است. در وضعیت دنیای جدیدی که زنان در عرصه اجتماعی حاضر هستند و فعالیت اجتماعی و فرهنگی دارد نیاز به پوششهای متفاوت و متناسب دارند که باید فراهم شود.
نیاز به لباسهای متناسب برای مجالس زنانه و عروسی، نیاز به طراحی لباس مناسب برای بیماران بستری در بیمارستانها و نیاز شدید به طراحی لباسهای مناسب محیط کار به شکلی که از سیاهپوشی و نامناسبپوشی جلوگیری شود از دیگر نیازهای جامعه بود که خراسانی به آنها اشاره کرد و گفت: لباسهای سنتی زیبایی در کشور وجود دارد که تهیه آنها بسیار گران است و کاهش هزینهها و زنده نگه داشتن لباسهای اقوام سهم بسزایی در پوشیده ماندن، فرهنگی ماندن و محترم ماندن در جامعه ایرانی دارد.
وی در پایان گفت: در زمینه پوشاک کودکان و مردان نیز خلأ داریم که باید فکری برای آن کرد و تنوع و خروج از یکسان پوشی و یکرنگ پوشی در کاهش وضعیت پرتنش شهری میتواند مؤثر باشد.
انتهای پیام